رسانه نوا – پیروز ارجمند معتقد است تاخیر سه ماهه در معرفی مدیرعامل جدید خانه موسیقی وقتکشی و حرکتی تاکتیکی بود که هبئتمدیره به خرج داد تا واکنشها نسبت به انتخاب مجدد حمیدرضا نوربخش شدید نباشد.
به گزارش خبر آنلاین، سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان و با تاخیری چند ماهه، هبئتمدیره خانه موسیقی در جلسه ۲۵ مهرماه، مجددا حمیدرضا نوربخش را به عنوان مدیرعامل این نهاد صنفی انتخاب کرد.
اعضای هبئتمدیره خانه موسیقی میگویند در این جلسه به بررسی برنامهها و سوابق داوطلبان سمت مدیرعاملی پرداختهاند و در نهایت، نوربخش را بهترین گزینه موجود در بین کاندیداها شناختهاند؛ اتفاقی که میتوانست اندکی پس از انتخاب هبئتمدیره جدید در ۱۳ تیرماه سال جاری رخ میداد.
برای روشن شدن ابهاماتی از این دست، پای صحبت موافقان و مخالفان این انتخاب نشستهایم که طی روزهای آتی منتشر خواهد شد. یکی از مخالفان، پیروز ارجمند، مدیر کل سابق دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که از دیماه ۹۲ تا تیرماه ۹۴ این سمت را در اختیار داشت. آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگویی است با او که از دلایل مخالفتش با انتخاب مجدد حمیدرضا نوربخش میگوید.
آنچه از سوی خانه موسیقی به عنوان دلیل تاخیر سه ماه در انتخاب مدیرعامل این نهاد صنفی اعلام شد، امتناع حمیدرضا نوربخش از قبول این مسئولیت و بررسی سایر گزینهها از سوی اعضای هبئتمدیره بود. با توجه به انتخاب مجدد نوربخش پس از این تاخیر سه ماهه، به عنوان یکی از اهالی موسیقی توضیحات خانه موسیقی را میپذیرید؟
همانطور که اشاره کردید آنچه به عنوان دلیل این تاخیر از سوی خانه موسیقی مطرح شد، این بود که در حال بررسی رزومه و برنامههای افراد متقاضی مدیرعاملی بودهاند.
این دلیلی است که آنها مطرح کردند اما عموم موسیقیدانان انتخاب مجدد حمیدرضا نوربخش را پیشبینی میکردند و به تعبیر بعضی از دوستان این سه ماه در واقع نوع وقتکشی، خرید زمان و سیاستی بود که هیئت مدیره خانه موسیقی به خرج داد تا واکنشها نسبت به انتخاب مجدد نوربخش شدید نباشد و به گونهای خود را توجیه کنند که در این مدت رزومه و برنامههای افراد دیگری را هم بررسی کردهاند.
این گمانهزنی از همان ابتدا و پس از معرفی اعضای هیئتمدیره جدید در تیرماه سال جاری وجود داشت که نوربخش گزینه نهایی خواهد بود و این تاخیرها تاکتیکی برای توجیه انتخابشان بود. حمیدرضا نوربخش در اواخر دوره مدیریت پیشینش چه از طرف افکار عمومی و چه از طرف موسیقیدانان تحت فشار شدیدی بود و بحرانهایی را از سر گذراند. وقتکشی هیئتمدیره برای فروکش کردن این بحرانها هم بود.
اعضای هیئتمدیره خانه موسیقی اعلام کرده بودند افرادی که علاقهمند به حضور در پست مدیرعاملی این نهاد صنفی هستند، رزومه و برنامههای مدیریتیشان را تحویل دهند. از نظر شما این شیوه، روشی منطقی برای یافتن گزینه مناسب بود؟
روشی که خانه موسیقی در انتخاب مدیر عامل پیش گرفت، روشی کاملا غیرمنطقی و غیراصولی بود. همانطور که اشاره کردید خانه موسیقی درخواست کرده بود افرادی که علاقهمند به حضور در این نهاد به عنوان مدیر عامل هستند درخواست کتبی برای نامزدی، رزومه و برنامههایشان را تحویل اعضای هیئتمدیره دهند.
بدون شک هیچ شخص علاقهمندی به این سمت که در جایگاه استادی قرار داشته باشد و بتوان گفت صلاحیت احراز سمت مدیرعاملی خانه موسیقی را دارد، هیچگاه حاضر به دادن رزومه نخواهد بود. به عنوان مثال میگویم آیا اگر مدیرعاملی به حسین علیزاده یا کامبیز روشنروان یا اساتید دیگر پیشنهاد میشد، نمیپذیرفتند؟ از آنسو، آیا این اشخاص هیچگاه حاضر میشوند شخصا اعلام آمادگی کنند و رزومه تحویل دهند؟ آیا اساسا اشخاصی مانند علیزاده یا روشنروان نیازی به دادن روزمه دارند؟ این روش بسیار غیرمعمول و غیرمنطقی بود.
طبیعتا خیلی از افراد علاقهمند به مدیرعاملی خانه موسیقی هستند و روزمهشان را به هیئتمدیره دادهاند اما باید ببینیم آن افراد چه کسانی هستند؟ کاش خانه موسیقی لیست این افراد را اعلام میکرد. به جرأت میگویم کسی که واجد شرایط مدیرعاملی و در مرتبت استادی باشد، حاضر به دادن رزومه نیست.
همه اینها در کنار هم نشان میدهد خانه موسیقی اساسا قصد انتخاب مدیرعامل جدیدی را نداشته و این زمان صرفا صرف از آسیاب افتادن آبها برای توجیه انتخاب مجدد نوربخش شده است.
بعد از انتشار خبر انتخاب مجدد حمیدرضا نوربخش تحلیلی که در شبکههای مجازی فراوان دیده شد، این بود که هیئتمدیره خانه موسیقی در این مدت یک شو برگزار کرده است و با درخواست رزومه از افراد متقاضی سیاهی لشکر گرد آورده است تا زمینه انتخاب مجدد نوربخش را فراهم کند. این چیزی بود که در بسیاری از شبکهها مطرح شد، هرچند من بعد از انتخاب هیئتمدیره جدید کاملا برایم مشخص بود که نوربخش مدیرعامل میشود.
شما به عنوان یکی از اهالی موسیقی نظرتان در مورد سیستم مدیریت حمیدرضا نوربخش چیست؟
من اساسا با سیستم مدیریت نوربخش موافق نیستم. به عنوان کسی که سابقه مدیریت هم دارم، سیستم مدیریتی نوربخش را تایید نمیکنم.
حمیدرضا نوربخش سیستم مدیریت بستهای دارد. شیوه مدیریت او بیش از آن که تعاملی و خلاق باشد، سنتی است؛ در حالی که در نهادهای صنفی بیشتر از شیوه مدیریت خلاق استفاده میشود که او ندارد. در نهادهای صنفی باید جسارت و شهامت لازم برای دفاع از اعضای صنف وجود داشته باشد و حمیدرضا نوربخش این شهامت را صرفا یکبار و در مورد استاد محمدرضا شجریان از خود نشان داد. امیدوارم معجزهای رخ دهد و نوربخش دست از شیوه مدیریت قبلیاش بردارد و به شیوهای خلاق فکر کند که منافع اهالی موسیقی در آن مهم باشد.
عملکرد خانه موسیقی در دوره مدیریت حمیدرضا نوربخش را چگونه میبینید؟
ما میتوانیم به عملکرد خانه موسیقی در دوره مورد اشاره شما از دو منظر نگاه کنیم. یکی مقایسه مدیریت نوربخش با مدیران قبلی و دیگری بررسی عملکرد او با توجه به اساسنامه.
در مقایسه با مدیران قبلی، دوره نوربخش پربحرانترین دوره خانه موسیقی بود. مدیریت او بیش از آن که کنترلکننده بحران باشد، بحرانساز بود. بسیاری از حرفهای او جنجالها و بحرانهای دامنهداری را در جامعه موسیقی ایجاد کرد.
در دوره مدیریت او برای اولینبار در طول تاریخ موسیقی ایران ۷۰۰ موسیقیدان برجسته در مقابل صنف خودشان موضعگیری کردند. در همین دوره، خانه موسیقی از تعدادی از اهالی موسیقی که هنرمندانی شاخص و چهرههایی برجسته در عرصه دانشگاهی بودند، شکایت کرد و به دادگاه کشاندشان.
از سوی دیگر طبق اساسنامه، خانه موسیقی باید از زمانهایی بسیار پیش از این، شورای داوری را راهاندازی میکرد که هنوز نکرده است. خانه موسیقی باید مشاور حقوقی برای صنف معین میکرد اما تنها کاربری این مشاوره اکنون و تا جایی که ما اطلاع داریم شکایت از اهالی صنف به دادگاه است؛ در حالی که قرار بود این مشاور حقوقی برای اعضای صنف ایجاد امنیت و قراردادهای تیپ را تنظیم کند و در روزهای خاصی در خانه مستقر باشد تا به اعضا مشاوره حقوقی بدهد.
این اتفاقات هیچکدام رخ نداده و تمام فعالیتهای خانه موسیقی به جلسات ماهیانه و بیانیههایی تکوتوک و جستهوگریخته منحصر شده است. بیانیههایی که هیچکدام قاطع و موثر نبودهاند. از سوی دیگر خانه موسیقی به عنوان نهادی صنفی موظف است استقلال خود را حفظ کند چیزی که همه موسیقیدانان بر لزوم آن متفقالقولاند.
در دوره جدید نوربخش باید به وعدههای خود عمل و ظرفیتهای مغفول مانده خانه موسیقی را احیا کند. شورای داوری خانه موسیقی باید هر چه سریعتر تشکیل شود چرا که بسیاری از مسائل و مشکلات خانه موسیقی میتواند در دل این نهاد صنفی حل شود نه در راهروها و صحن علنی دادگاهها.
ناامنیهای صنفی از جمله لغو کنسرتها و بحث کپی رایت صرفا با بیانیه حل نمیشود و باید اقدامی عملی در مورد آن صورت گیرد. خانه موسیقی باید سریعا به فکر تامین مسکن و بحث بیمه موسیقیدانان باشد.
از سوی دیگر خانه موسیقی باید مستقل از وزارت ارشاد عمل کند. هر چند این نهاد باید در تعامل و ارتباط با سایر نهادهای دولتی باشد، اما موظف است به عنوان یک نهاد صنفی کاملا مستقل عمل کند. نمونه بارز این عدم استقلال پذیرش مدیریت جشنواره بینالمللی موسیقی فجر از سوی مدیرعامل خانه موسیقی بود که نافی استقلال خانه است.
اینها از جمله مواردی است که نوربخش باید در دوره جدید به آنها بپردازد و صبوری و تحمل بیشتری در پذیرش منتقدانش داشته باشد.
تاکید شما بر وظایف مدیرعامل خانه موسیقی بیشتر در مقابل اعضای هیئتمدیره این نهاد است یا اعضای صنف؟
مسئولیت مدیرعامل صرفا در مقابل اعضای هیئتمدیره نیست. مسئولیت او صرفا در قبال روسای کانونهای خانه موسیقی هم نیست. او در مقابل موسیقیدانان کل کشور مسئول است. انتظار موسیقیدانان این است که خانهشان، موسیقی کل کشور را از خود بداند؛ به عنوان مثال خانه موسیقی در شهرستانها شعبهای ندارد و صرفا خانه موسیقی تهران است نه خانه موسیقی ایران. این انحصارگرایی باید حذف شود تا این نهاد صنفی به خانه امن و امان همه موسیقیدانان تبدیل شود.
امیدوارم این اتفاق رخ دهد و نوربخش با صبوری، تحمل، درایت و بهرهگیری از ظرفیتهای همه موسیقیدانان و نه صرفا تعداد محدودی که همیشه در خانه موسیقی بوده و هستند، دور جدید مدیریت خود را شروع کند و این مکان را به خانه همه موسیقیدانان تبدیل کند.
واکنشهای خانه موسیقی را نسبت به اتفاقات جاری در این عرصه چگونه ارزیابی میکنید؟
در همین چند ماه اخیر اتفاقات بسیار مهمی در عرصه موسیقی رخ داد و هیچ واکنشی از طرف هیئتمدیره خانه موسیقی نداشتیم. بد نیست همین جا این سوال را مطرح کنم که واکنش این نهاد صنفی در قبال بحرانهای چند ماه اخیر از جمله مسائل مربوط به تغییر مدیریت تالار وحدت و تبدیل آن از یک تالار رسمی موسیقی به یک تالار شبهعروسی، بلاتکلیفی ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی و پایین آمدن سطح کیفی آنها، مشخص نبودن وضعیت بیمه بسیاری از هنرمندان و عدم تشکیل شورای داوری خانه موسیقی چه بوده است؟ اینها نکاتی است که در ۶ ماه گذشته هیئتمدیره خانه موسیقی میتوانست نسبت به آنها واکنش نشان دهد و ما باید نتیجه عملی این واکنشها را میدیدیم که چنین نشد.
اعضای هیئتمدیره کنونی همگی از دوستان ما هستند و انتظار و توقع ما این است که بسیار قاطعتر از قبل عمل کنند. ما نباید این فرصتهای تاریخی را بسوزانیم و نباید فراموش کنیم که در برابر تاریخ و افکار عمومی پاسخگو هستیم.
ما باید ملاحظات و تعارفات روزمره را کنار بگذاریم و فراموش نکنیم حق نداریم در مورد مسائل صنفی، ملاحظات و مناسبات شخصیمان را لحاظ کنیم. در این چند ماه سهلانگاریهایی از طرف هیئتمدیره دیدهایم و امیدواریم بعد از این چنین اتفاقاتی رخ ندهد.
دیدگاه شما