با من چیکار کردی
رفتی که برگردی
خورشید من بودی
دور کی میگردی
با من چیکار کردی از خونه بیزارم
چراغا خاموشن شبا که بیدارم
دست خودم نیستش یادت که می افتم
بیشتر سفید میشن موهامو میگفتم
تازه یکم شادی
به زندگیم دادی
چطور به زندونیت
میگی که آزادی
واسم قفس ساختی
خواستم که خوشحال شی
تا آسمونه این بی پرو بال باشی
من مرد روزایه تنهاییو گریه ام
اما به جونه تو هی بونه میگیرم
دست خودم نیستش یادت که می افتم
بیشتر سفید میشن موهامو میگفتم
تازه یکم شادی
به زندگیم دادی
چطور به زندونیت
میگی که آزادی