لـه ده سـتم دێ، کاتـژمـێـری کامـه رانیت بۆه ستـێـنم
لـه ده سـتم دێ، ئه ڵـقه ی په نـجه ت
پێ فڕێ ده م ،
نامـه ی به خـتت بسووتـێنم .
تاڵێـکی پرچـت نه مـاوه تێـر تێـر
بۆنـم نه کـرد بێ
جێ ده رزییـه ک،
لـه سینگـی برسـیت نه ماوه
په نجـه م پی، پێ نه بـردبێ
گه واهی ده ده ن ، لـه سه رت
دارتــێله کانی سه ر شه قام
گه واهی ده ده ن ، ئه ۆانه ی
نامـه ی تۆیان بۆ ده هـێنام
خۆشه ویستیت، نه هه نگـێـکه
خوێــنی هه ڵـچووم ده خۆاته ۆه
خۆشه ویستیت، رووبارێــکه
قینی ڕه شم ده شۆاته ۆه …
ترجمه به فارسی:
دستانم توانایی آن را دارد که تقویم خوشبختیت را
نگه دارد ،
و نیـز حلقه ی دستان تو را به دور بیاندازد و سرنوشتت را آتش بزند .
یک تار از موهای تو نیست است که من آن را
بو نکرده باشم
و هیچ جای خالی از سینه های تو نمانده که دستانم آن را لمس نکره باشد
شاهد داستان عشق ما تیرهای سیم تلفن هستند
(Dartell) واژه فرانسوی،کوردی
آن ها پیک قاصد نامه هایمان بودند
عشق به تو همانند نهنگی می ماند
که از تمام وجودم خون می مکد
عشق به تو همانند رودخانه ایست که
تمام کینه هایم را می شوید