مرا خود با تو چیزی در میان هست وگرنه رویِ زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان وجودم رفت مهرت همچنان هست
مرا خود با تو چیزی در میان هست
منو تو حاله خوبه خانه بودیم در آن خانه هنوزم آسمان هست
از آن نقشی که بر دیوار کندیم دو دل مانده که شعرش یادمان هست
مرا خود با تو چیزی در میان هست وگرنه رویِ زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان وجودم رفت مهرت همچنان هست
مرا خود با تو چیزی در میان هست
ترانه چی زی دنگ شو
توان گفتن به مه مانی ولی ماه .. نپندارم چنین شیرین دهان هست
اگر در دل نشینی دل نشانی و گر غایب شوی در دل نشان هست
مرا خود با تو چیزی در میان هست وگرنه رویِ زیبا در جهان هست
دو دل مانده که شعرش یادمان هست دو صد لحظه نماند و عکس آن هست
مرا خود با تو چیزی در میان هست وگرنه رویِ زیبا در جهان هست
وجودی دارم از مهرت گدازان وجودم رفت مهرت همچنان هست
مرا خود با تو چیزی در میان هست