رسانه نوا – چند روزی است که علی اکبر صفیپور از سمت مدیرعاملی بنیاد رودکی استعفا داده و البته هنوز واکنش رسمی از سوی وزارت ارشاد و معاونت هنری آن شاهد نبودیم. این استعفا درحالی رخ داد که صفیپور در کمتر از یک سال حاشیههای متعددی برای بنیاد رودکی ایجاد کرد.
تیرماه سال گذشته علی اکبر صفیپور از سوی علی جنتی به عنوان مدیرعامل بنیاد رودکی انتخاب شد. این انتصاب که با توجه به سابقه فعالیتهای صفیپور بسیار عجیب به نظر میآمد؛ سرآغاز حاشیههای تازهای برای این نهاد بود. وی که به نظر میرسید شناخت چندانی از فضای هنری ندارد به سرعت این نهاد را وارد پروژههایی کرد که تالار وحدت را در معرض خطراتی جبران ناپذیر قرار میداد. از جمله این اقدامات برگزاری نمایشگاه ماشین و قرارگیری ماشینهای رنو روی صحنه تالار وحدت است که با اجرای سفارشی ارکستر سمفونیک به مناسبت رونمایی از این خودروها همراه شد!
این مدیر که با نگاه درآمدزایی سیاستهای خود را پیش میبرد بعد از آن هم چند همایش دیگر را در تالار وحدت میزبانی کرد و از سوی دیگر در بحث اجراهای موسیقی، به گروههایی مجوز اجرا داد که بعضا حتی آلبومی منتشر نکرده بودند و کاملا گمنام به شمار میرفتند. این درحالی است که طبق قانون، تنها گروههایی که درجه یک هنری دارند؛ امکان اجرا در تالار وحدت را دارند. گروههایی گمنامی چون «دومان»، «آیهان»، «تامای»، «گونای» که هیچگاه تصور اجرا در تالار وحدت را نداشتند، به واسطه سیاستهای این مدیر، چندین سانس در این تالار کنسرت برگزار کردند.
تاسیس کافهها در اطراف محوطه تالار وحدت و برگزاری نمایشگاههای فروش ساز در لابی تالار وحدت، سیاست تجارت صفیپور را برای همگان شفافتر میکرد اما از سویی هر روز بیم آن میرفت تا تالار صدمههای جدیتری بخورد.
لایههای متحرک صحنه تالار وحدت که با ریل یا بالابر قابل جابجایی است برای تحمل وزن مشخصی طراحی شدهاند. در رویدادهای هنری، بار مرده در کل مساحت صحنه پخش است و فشار وزن بر هر محل عموما کمتر ۱۰۰ یا ۲۰۰ کیلوگرم است. شاید سنگینترین حجم متمرکز روی صحنه به محل استقرار پیانو اختصاص داشته باشد که قطعا کمتر از ۴۰۰ کیلوگرم است. اما استقرار یک ماشین با بیش از ۱ تن وزن و تمرکز کل این وزن بر مساحتی محدود، اگر هم موجب تخریب آنی نشود اما یقینا به کاهش استقامت و استهلاک شدید تجهیزات نگهدارنده صحنه منجر خواهد شد. اتصالات، صفحات صحنه و ریلها با تکرار چنین فشارهایی قطعا از بین خواهد رفت. مدیران دولتی و شخص صفیپور در مقابل انتقادات مطرح شده همواره از کار خود دفاع کردند و بعد هم با سیاست سکوت، حاشیههای به وجود آمده را سرکوب کردند.
اما حاشیههای بنیاد رودکی به این مسائل ختم نشد. مدتی بعد از انتصاب صفیپور، فرهاد فخرالدینی نیز از مدیریت هنری و رهبری ارکستر ملی اسعفا داد و همچنان ارکسترها درگیر مسائل پیچیده مالی هم بودند. با استعفای فخرالدینی، طی اتفاقی دور از ذهن، فریدون شهبازیان به عنوان رهبر ارکستر ملی معرفی شد که این انتخاب هم حاشیههایی را به همراه داشت و عدهای معتقد بودند با توجه به دوری چندین ساله شهبازیان از رهبری ارکستر توانایی بهبود وضعیت به هم ریخته ارکستر ملی را ندارد.
با ورود شهبازیان به ارکستر ملی نوازندههای بسیاری تغییر کردند و شهبازیان نیز در دعوت از خوانندگان ارکستر ملی سیاست خاصی را پیش گرفت. او از خوانندگانی چون محمد اصفهانی و علیرضا افتخاری دعوت کرد و کارهایی که خودش برایشان آهنگسازی کرده بود را با ارکستر ملی اجرا کرد. به عبارت دیگر ارکستر ملی تبدیل به ارکستر شخصی فریدون شهبازیان شد. کیفیت برخی اجراهای ارکستر ملی نیز تا حدی پایین بود که خود شهبازیان هم به آن اعتراف کرد و درباره اجرا با خوانندگی افتخاری مسئولیت اشتباهات را به دلیل عدم هماهنگی خواننده اعلام کرد.
از سوی دیگر در ارکستر سمفونیک نیز اتفاقات جالبی افتاد. شهرداد روحانی که چندی قبل نامه محرمانهاش در انتقاد به عملکرد علی رهبری خطاب به وزیر ارشاد منتشر شده بود، با حکم صفی پور به عنوان رهبر دائمی ارکستر سمفونیک معرفی شد. با ورود روحانی به ارکستر سمفونیک هم دیگر خبری از اجراهای ماهانه برنامه ریزی شده با حضور سولیستهای جهانی نبود و تعداد برنامههای این ارکستر به طرز قابل توجهی پایین آمد. نکته قابل توجه اظهار نظر عجیب شهرداد روحانی در زمان حضور خودروهای شرکت رنو روی استیج تالار وحدت بود. رهبر ارکستر سمفونیک تهران درباره حضور ماشین رنو روی استیج تالار وحدت گفت: «در برخی از اجراهای تئاتر ارابه و اسب نیز روی استیج میآورند و حضور ماشین روی استیج چیز عجیب و غریبی نیست!»
در چنین شرایطی که دو رهبر ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک تهران به واسطه حکم صفیپور به سمتهای خود رسیدند و برای عملکرد ضعیف خود مورد بازخواست قرار نگرفتند؛ با استعفای صفیپور اقدام به انتشار نامههایی سرگشاده خطاب به وزیر ارشاد کردند و از او خواستند تا صفیپور در سمت خود ابقا شود. نکته جالب اینجاست که صفیپور رسما اعلام استعفا کرده اما با چنین اقداماتی بیشتر به نظر میرسد که او از سمت خود برکنار شده و حالا رهبرانی که با حکم وی به این سمت رسیدند، برای جایگاه خود نیز احساس خطر میکنند و در تلاش برای حفظ او در سمت خود هستند.
حال باید دید که آیا این تلاشهای معنیدار برای ابقای صفیپور به نتیجه میرسد و مدیرعاملی که در طول یکسال حضور خود حاشیههای متعددی را به وحود آورده؛ بار دیگر در سمت خود ابقا خواهد شد؟
* بر اساس ماده ۲۳ قانون مطبوعات رسانه نوا ظرف یک ماه پس از انتشار این مطلب برای نام بردگان در یادداشت فوق، زمان و فضای پاسخگویی عادلانه و قانونی در نظر میگیرد.
دیدگاه شما