رسانه نوا – پژوهشگران انگلیسی کشف کردند نت سبک موسیقی خاص در انسانها بر روی دیانای آنها نوشته شده است.
به گزارش رسانه نوا، محققان نوکیا و کالج کینگ لندن به منظور کشف فاکتورهای ژنتیکی که با فاکتورهای محیطی تداخل کرده و ذائقه موسیقایی هر فرد را میسازند، در عادات موسیقی گوش دادن حدود چهار هزار دوقلوی همسان و غیرهمسان کاوش کردند.
نتایج این تحقیقات نشان داد که علاقه به موسیقی پاپ، راک، هوی متال، جاز و یا موسیقی کلاسیک مثل آهنگهای بتهوون همگی بر روی ژنهای انسانها نوشته شده است. به طوری که در علاقهمندی به گوش دادن موسیقی پاپ، کلاسیک و هیپ- پاپ، نقش کدهای ژنتیکی برابر با ۵۳ درصد است.
همچنین نقش ژنها در میزان علاقه به موسیقی جاز ۴۶ درصد است. این درحالی است که تاثیرگذاری ژنها در علاقه به گوش دادن موسیقیهای سبک راک و هوی متال تنها ۴۰ درصد است و نقش فاکتورهای محیطی مثل آموزش خانوادگی و تجربیات شخصی در میزان علاقهمندی به این موسیقیها برابر با ۶۰ درصد است.
فاکتور ژنتیکی در میزان علاقه به موسیقی فولک و قومی نقش بسیار اندکی ایفا میکند به طوری که کروموزمها تنها مسئول ۲۴ درصد از ذائقه گوش دادن به این سبک موسیقی هستند و فاکتورهای محیطی بیشترین نقش را ایفا میکنند.
دکتر “دیمر و ژاندر”، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند. (۵) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نت ها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA تنها مجموعه ای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟
آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفت انگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!
“ژاندر” در این رابطه میگوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرتانگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش میدادم. بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شده اند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اذعان کردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و… اشاره کردهاند.
دکتر “اوهنو” در اینباره مینویسد: «ملودیهای DNA با عظمت و الهامبخش هستند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را میشنوند، شروع به گریه میکنند. آنها نمیتوانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونیهای معنوی و الهام بخشی باشد.
نه تنها می توان با DNA موسیقی ساخت، بلکه حتی امکان معکوس کردن فرآیند نیز ممکن است. به بیان دیگر شما یک بخش از موسیقی را برداشته و نتها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) بر میگردانید. در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA میشود.
اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد! دانشمندان از نتایج این یافته ها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کرده اند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیونها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال ۱۹۹۰ مبتلا به سرطان تشخیص داده شده اند، پیدا شود.
“فابین مامن” یک متخصص بیو انرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقی دان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکت های سلولهای سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات اند است کار کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سلولهای بافتهای سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید می کنند.
علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلولهای سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد می کند، صداهایی که آوا درمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماریها و موارد بسیار دیگری مطرح میکند.
مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوا درمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش می دهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود.
از این یافتهها به این نتیجه می رسیم که وقتی اندامهایمان بصورت هماهنگ آواز می خوانند ما سلامت هستیم و وقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز می خوانند ما احساس بیماری می کنیم. و این داستان شگفت انگیزتر می شود اگر بدانیم که تمام سلولهای بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصر به فرد هستند.
دیدگاه شما