از تو هیچ نفسی تو این خونه نیست دستامون از هم جداست
هیچی سر جاش نیست بگو خاطره هامون کجاست
این همون کلبه ی چوبیه که با هم رویاشو میکشیدیم تو خیال
هیچی سر جاش نیست حتی واسه گفتن حس و حال
حتی یه قاب عکس روی دیوار نیست که لبخندتو یاد من بیاره
هیچی سرجاش نیست به هم ریختم دوباره
بعد تو برای من هیچ آدمی جذابیت نداره
هیچی سر جاش نیست
حتی خاطراتمون رفته و جاشو داده به اشتباه ما
هیچی سر جاش نیست
حتی ستاره ی جفتمون دیگه تو آسمون گم شده تو ستاره ها
بی صدا تو خودم مردم به هم ریختم دوباره
بعد تو برای من هیچ آدمی جذابیت نداره