به یادت گریه مینویسم که عشقت سایه بون من بود
تو حبس تلخ روزگارم رفیقه مهربون من بود
گذشت اون خاطراته شیرین که اسمت رو زبونه من بود
شبایه تیره ای که چشمات چراغه آسمونه من بود
سراغ از هر چی میگرفتی تو این دنیا نشونه من بود
هنوزم دل نکندم آسون من از عشقی که جونه من بود
بیا و مهربونه من باش که عشقت مهربونه من بود
بگو از خاطراته خوبم چرا رفتی ، چرا رفتی
بگیر از سایه ها سراغی که بی تو تلخه روزگارم
بجز تو با کسی نبودم بجز تو چاره ای ندارم
منو بارون و بیقراری که شست از شیشه ها غبارم
به عشقت نامه مینویسم به شوقت لحظه میشمارم
من ابری خیسه خاطراتم که دست از گریه بر ندارم
صدام کن مثله روز روشن ببر از این هوایه تارم
صدام کن تا برات میخونم صدام کن تا هواتو دارم
بگو از خاطراته خوبم چرا رفتی
به یادت گریه مینویسم که عشقت سایه بون من بود
تو حبس تلخ روزگارم رفیقه مهربون من بود
گذشت اون خاطراته شیرین که اسمت رو زبونه من بود
شبایه تیره ای که چشمات چراغه آسمونه من بود
سراغ از هر چی میگرفتی تو این دنیا نشونه من بود
هنوزم دل نکندم آسون من از عشقی که جونه من بود
بیا و مهربونه من باش که عشقت مهربونه من بود
بگو از خاطراته خوبم چرا رفتی ، چرا رفتی