دستم و گرفته برده دلم نرفته باش نه
بیا فرض کن تمام زندگیم یه دست داشتم
من با یکی بودم که بودنش عذابم بود
اما تصویر تو هر شب توی خوابم بود
نگو تقصیر منه که رفتن اتفاقم بود
چند دفعه گرفتمت اما بازم قطع کردم
نمی دونی چند دفعه امروزم و لعنت کردم
نمی دونی تولدت چه حالی و رد کردم
به خودم بد کردم
حواسم از خیال تو پرت نمی شود چرا
چرا همیشه پیش رومی
متنفرم به هر کی جز تو دل بسپارم
ولی خوب شد این بد که هنوز بهت حس دارم
متنفرم که هر گوشه ی ذهنم از تو آدرس دارم
با دلی که تو فقط میشناسی کم طاغت بود
مدیونی فکر کنی خیلی برام راحت بود
می دونم همیشه بهتر از منش واست بود
چند دفعه گرفتمت اما بازم قطع کردم
نمی دونی چند دفعه امروزم و لعنت کردم
نمی دونی تولدت چه حالی و رد کردم
به خودم بد کردم
حواسم از خیال تو پرت نمی شود چرا
چرا همیشه پیش رومی
ببین چه بی تو بی منم
من از تو دل نمی کنم
مگر خودت به من بگویی