یادت رفت منو به این زودی تو همه چیم بودی نگو نه نگو نه
می دونم اون می خواست که تو باهام بد شی
بری ازم رد شی نگو نه نگو نه
هرجایی که تو باهاش اونجایی خاطره داشتیم از هم یه روزی ما دوتایی
اشکایی که داره تو تنهایی میریزه رو عکسایی که تو باهام اونجایی
تو بارون با تو قدم میزد من بهم میزد نگو نه نگو نه
تویی که دستاتو میزاری تو دستاش خیره ای تو چشماش نگو نه نگو نه
هرجایی که تو باهاش اونجایی خاطره داشتیم از هم یه روزی ما دوتایی
اشکایی که داره تو تنهایی میریزه رو عکسایی که تو باهام اونجایی