یه یاری دارم که گُله؛ جای سیاه توی دله
نگو سیاه بدش بیاد؛ صد سال ماتمش میاد
دلبر سیاه ناز داره؛ ناز به جمالش داره
نکنه بره قهر کنه؛ بی کس و تنهام کنه
اگه بره زندگیم یه زندون میشه
دلبر سیاه ناز داره؛ ناز به جمالش داره
سیاه سپیده
سپیده ی صبح که میشه؛ بیدار میشم به یادت
خودت که میدونی که منم؛ دیوونه ی نگاهت
از اون روزی که دیدمت کنار شط کارون
راه افتادم پشت سرت قدم زنون تو بارون
دلم میخواد بهت بگم دیوونه ی نگاتم
اگه بهم بله بگی تا آخرش باهاتم
دلبر سیاه ناز داره ناز به جمالش داره
اومدی به خونمون گفتم ای نامهربون
به کنار ما بمون؛ نکن آزارم
تو رو دوست دارم؛ دلمو بردی
تویی دلدارم؛ یالا یالا یالا یالا
همه دستا بالا؛ بهش بگید ماشاالله
دلبر سیاه ناز داره ناز به جمالش داره
مو با تو هیچ وقت پیر نمیشم ؛ از دیدنت هیچ وقت سیر نمیشم