ای عشقم ای آرامشم بار غمت را میکشم
بار غمت را میکشم
ای مهر من ای ماه من از کودکی همراه من
بشنو برادر آه من رحمی نما بر خواهرت
ای یوسف کنعان من
نیزه نشین سلطان من
ای قاری قرآن من از چه بریده حنجرت
ای زاده خیر و نساء آرام جان مرتضی
خشکیده لب هایت چرا
کو ساقیه آب آورت
ای عشقم ای آرامشم بار غمت را میکشم
بار غمت را میکشم
ای مهر من ای ماه من از کودکی همراه من
بشنو برادر آه من
رحمی نما بر خواهرت
تنهای تنها دل غمید
گوید به آوای حزین
خواهر ز غصه این چنین قربان جسم بی سرت
بر گرد جسم اطهرت آید صدایه مادرت
تنها کنار پیکرت بیچاره مانده خواهرت
ای عشقم ای آرامشم بار غمت را میکشم
بار غمت را میکشم
ای مهر من ای ماه من از کودکی همراه من
بشنو برادر آه من
رحمی نما بر خواهرت