عاشقان میرسند هر دم از جاده ها
وعده گاه همه ابعین کربلا
محشری گشته به پا باز بر گرد حرم
خواندی و امدم دل به دریا زدم
بوده ام از قدیم با غمت هم قدم
غیر تو من دل خود را سوی که برم
تشنه تشنه چون رو به اشتیاق دریا
میان این صحراها در سفرم
چشمه چشمه جوشد عطش زجانم جانا
که تا رسانم دل را کنج حرم
حسین آرام جانم حسین روح و روانم حسین آرام جانم
حسین آرام جانم حسین روح و روانم حسین آرام جانم