یه عالم راه
یه عالم کوچه و پل
به یه دنیای پر از احوال رنگارنگ
یکی تیره
یکی روشن
یکی رنگی تر از بی رنگ
بیا با یه نگاه خشک و تر
پشت درختای بلند خاطره
بالای هر شاخه کنار برگ های سبز پر آواز
ساز نو، آواز نو، آغاز نو
مثل مسافر ، مثل مرد، اسطوره باشیم
برای وزن سنگین خیال منتظر
تا عشق تا بالا
برای شهر شکل شعر باید کوله ای برداشت
لباس بوی عطر تازگی پوشید
نشست و رفت، رسید و دید
یه عالم راه، یه عالم کوچه و پل
اگر روزی به شهر پیر پررونق
سلام تازه کردی
اگر بالای برج پایین
ایوون زیر طاق آینه
توی خیابون دور یه میدون منو دیدی
به نجوا و ترانه
ساز نو، آواز نو، آغاز نو
از شهر من چیزی بگو تازه
کهن کاری
یه عالم من، یه عالم تو، یه عالم فاصله نه کوچه نه پس کوچه نه،
فردا نه، اینجا و همین حالا
طریق نو، صدای تازه ، آوازی به رسم عاشق عاقل
طلوع و ، کو ساز دل دم دریا
ببین، بشنو، بگو شهر بدون داستان کهنه پایین یا بالا
لگو طهران، بگو کوچه، خیابون، راه ، پل ، دیوار
ساز نو، آواز نو، آغاز نو
مثه یه آدم
یه عالم راه، یه عالم آه، یه عالم
بگو طهران