یه وقتایی چه خوشحالی، یه وقتایی دلت تنگه
یکی حرفاتو میفهمه، یکی انگار از سنگه
چه آسون بهترین میشی، چه آسون تر یه بیهوده
چرا سردرگمی امروز، تا بوده همین بوده
واسه دلتنگیایه تو، یکی با گریه بیداره
یکی چشماشو میبنده، میره و تنهات میزاره
با اینکه خسته ای شاید، از این دنیایه پر از سختی
یه احساسی بهت میگه، چه بی اندازه خوشبختی
واسه دلتنگیایه تو، یکی با گریه بیداره
یکی چشماشو میبنده، میره و تنهات میزاره
با اینکه خسته ای شاید، از این دنیایه پر از سختی
یه احساسی بهت میگه، چه بی اندازه خوشبختی