رسانه نوا – طی سالها، ماهها و حتی تا چند روز قبل از انتشار آلبوم “The Life of Pablo” «کانیه وست» (Kanye West) فرصتهای بسیاری به دست آورد تا اهداف سادهتر و آسانتر را دنبال کند. به عبارت دیگر او بیشتر وقت خود را صرف شبکههای اجتماعی کرد! آیا داستان این آلبوم واقعا مانند داستان توییت هایی است که «وست» اخیرا در صفحه توئیتر خود گذاشته است.
پر از نظرات سوال برانگیز، توییتهای بدون ویرایش، توییت هایی که نشان از حالت فکری رو به زوال دارند؟ یا اینکه اینها همه شیرین کاریهای تبلیغاتی این هنرمند است و این آلبوم در واقع بخش دیگری از تاریخچه زندگی «وست» است که سعی دارد انتظارات را به چالش بکشد، منتقدین را به سکوت وا دارد و علیرغم آن شخصیت ناخوشایند خود پشت سر هم آلبومهای فوقالعاده روانه بازار کند.
از همه بدتر، تکه کاغذی بود که نام قطعات آلبوم «وست» برروی آن نوشته شده بود و خبر از تغییر نام آلبوم از Swish به Waves را میداد و در توییتر او منتشر شده بود. نکته جالب، نام آلبوم بود که در نهایت The Life of Pablo نام گرفت. تغییرات آهنگها با خطی ناخوانا بر روی آن کاغذ آورده شده بود و در زیر آن با خودکار قرمز نوشته شده بود «کایلی اینجا بود» (Kylie was here). آیا این هم یک آهنگ دیگر است؟ یا یک نوع شوخی از طرف نزدیکان او؟ اگرچه این موارد سرگرم کننده بود اما از طرفی هم آشفتگی و خرابکاری به حساب می آمد و مانند ابر شومی در حال حرکت برروی آلبوم آخر «وست» است.
در نهایت این نقل قولها و داستانها بود که باعث شد منتقدین موسیقی دست به کار شوند و نقد خود را درباره آلبوم حتی قبل از شنیدن آن بنویسند!
در یک حرکت عجیب که بر اساس آن باید کلمه «اول» را مجددا در دیکشنری تعریف کرد، کریستوفر آر. وین گارتن از نوابغ وب سایت رولینگ استونز، ۱۲ روز قبل از انتشار آلبوم “The Life of Pablo” با استناد و تصویرسازی از این نقل قولها و داستانها درباره آلبوم حتی قبل از شنیدن آن روی کیفیت آلبوم نظر داد. ” Weingarten ” از روی حرف و حدیثهای عمومی مردم درباره “Pablo” نقد خود را در وبسایت رولینگ استونز ارائه کرده بود و این سایت حتی مانند وبسایتهای معتبر و معروف دیگر مانندThe Guardian نیست که حداقل چند ساعت پس از انتشار یک آلبوم نقد و بررسی خود را درباره آلبوم برای آگاهی و خواندن مردم در وب سایت قرار میدهند.
اما این امید همچنان باقی است که محتوای “The Life of Pablo” طوری ساخته شده است که تا سال ها دوام داشته باشد و موضوعات و حواشی دور و بر آن فقط جنبه سرگرمی دارند. از طرف دیگر با این قضاوتهای ارائه شده قبل از انتشار آلبوم همه چیز تحت الشعاع قرار گرفته است. آیا «کانیه وست» بدون این روایتها هم می تواند آلبومی تولید کند؟ آیا مردم میتوانند به او به عنوان یک شخص عادی نگاه کنند و نظر بدهند یا اینکه به دلیل اعتباری که مردم برای کارهای قبلی «وست» قائل هستند نظرات آنها راجع به کار جدید او تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و تاریک و مبهم خواهد شد؟
اکنون با در نظر داشتن این موارد به توصیف آلبوم می پردازیم. آهنگ ابتدای آلبوم “Ultralight Beam” برای ساکت کردن منتقدین با بیرحمی حمله می کند. ظاهرا «وست» برخلاف آلبومهای اخیر خود بهترین هنر خود را در آهنگ اول ارائه کرده است. از هم خوانی عالی آن گرفته تا حضور «کلی پرایس» و حضور رپر آمریکایی “Chance the Rapper” که در بعضی نتهای آهنگ همکاری دارد. این آهنگ بسیار عالی است؛ اجراهای وکال، تهیه و تولید آهنگ با وسواس و دقت بسیار انجام شده است. اگرچه بیشتر قسمتهای “Pablo” در روزهای آخر قبل از انتشار آلبوم تکمیل شد ولی این موضوع در مورد آهنگ “Ultralight Beam” صدق نمیکند. این آهنگ نتیجه یک برنامه ریزی و دید خوب و هم چنین نبوغ خلاقانه است. این آهنگ نسبت به آهنگهای دیگر آلبوم بیشتر جلا داده شده و داستانی از زبان چند نفر است. تقریبا با تمام چیزهایی که درباره آلبوم پیش بینی شده بود متفاوت است.
بهترین خصیصه «وست» توانایی او در سورپرایز کردن است.
این بدان معنا نیست که بگوییم بقیه آهنگهای آلبوم موفق نیست. آهنگ “Famous” نیز بر خلاف پیش بینیها خیلی خوب از آب درآمده است. بهترین کارهای «وست» معمولاً با اقتباس از نمونه آهنگهای بزرگ تاریخ موسیقی و جلا دادن آنها ساخته شده است. آهنگ “Famous” از آهنگ معروف “DO what You Gotta DO” از خواننده/ آهنگساز فقید آمریکایی “Nina Simone” نمونه برداری شده و در آن «ریحانا» هوک آهنگ را می خواند. در ادامه آهنگ و در قسمت آخر آن «وست» با الهام از یک نمونه دیگر از خواننده/ آهنگساز انگلیسی M.I.A. موفق می شود تا به طور قابل ملاحظهای یکی از غیرقابل توضیحترین و ناخوشایندترین بیتهای خود که در قسمتی از این آهنگ اجرا شد را تحت الشعاع قرار دهد و به قولی به بازی برگردد.
گردباد زیبایی که در ابتدای آلبوم در آهنگ “Ultralight Beam” و نیمه دوم آهنگ “Famous” آغاز شده بود در آهنگهای “Waves” و “FML” و “Real Friends” و “Wolves” فرصت بیشتری برای خودنمایی پیدا میکند. در هر صورت «وست» بر روی آلبومی که نیمه اول آن بدون هیچ مشخصه خاصی ماجراجویانه و دیوانه است مجدداً کنترل را باز مییابد. تمرکز بر روی این آهنگها چیزی است که از «وست» انتظار میرود و این خصیصهای است که حرفه خوانندگی او بر روی آن استوار شده است و باعث شده تا کارهای او همواره برای شنیدن تازه به نظر برسد. این موارد نشان می دهند که اگر «وست» در فرم ایده آل باشد نتیجه به شکل دیگری خواهد بود و تمام بیتها مانند کارهای اولیه او باشکوه از آب در میآید.
اما در ادامه شاهد خواهیم بود که علیرغم این توانایی «وست» چقدر در سایر بخشهای آلبوم “Pablo” کنترل نشده است. در آهنگ “Feedback” هیجان انگیزترین بیت آلبوم را میشنوید؛ اما این موضوع خیلی کوتاه و مختصر است. در حقیقت این نگران کننده است که چقدر ترانههای مبتذل و اشاراتی که به شخصیت های معروف دیگر در آلبوم “Pablo” می شود بی محتوا و بی مزه هستند. البته در آهنگ بسیار کوتاه “Love Kanye I” که در آن «وست» مدام به صورت سوم شخص از خودش تعریف می کند نشان می دهد که خود او به این موضوع واقف است.
مشکل بزرگتر این است که چقدر ترانهها بعضی اوقات ضعیف است. اگر در آلبوم ششم کانیه با گفتن جمله «نگران نباش، من در کوارتر چهارم ۴۰ تا گل می زنم» به مدیر تهیه کننده خود باعث شد تا این حرف ها بر سر زبان ها بیافتد که ظاهرا قسمتی از ترانهها که تکمیل نشده است و کانیه آنها را در یکی دو روز آخر آماده کرده است اما در آلبوم “Pablo” وضع از این هم فجیع تر بود و بعضی آهنگ ها حتی در لحظات آخر تهیه شدند. آهنگ “۳۰ Hours” کاملا مشخص است که دقیقاً قبل از زمان مقرر انتشار آلبوم ضبط شده است و حتی از آن به عنوان ترک بونس یاد شده است و معلوم نیست که چگونه در آلبوم گنجانده شده است. آهنگ های “Facts” و “Freestyle 4” نیز مانند آهنگهای سمت B به نظر می رسند، و به نوعی از آن دسته آهنگها هستند که «وست» معمولاً قبل از آنکه بخواهد آنها را به اشتراک بگذارد به دلیل آنکه به اندازه کافی وقت صرف آنها نشده تا بیشتر جلوه کنند آنها را از آلبوم حذف میکند. اگرچه آهنگ های “No Parties in L.A.” و “Fade” از لحاظ ترانه مشکلی ندارند اما گنجاندن آنها جزو آهنگهای سمت A این آلبوم کار اشتباهی است که «وست» انجام داده است. این آهنگها جزو آهنگهای آخر آلبوم قرار داده شده اما به نظر میرسد بهتر بود که آلبوم با آهنگ “Wolves” خاتمه پیدا می کرد تا قوی تر به نظر آید به همان ترتیبی که در فشن شوی “Madison Square Garden” که چند روز قبل از انتشار آلبوم، انجام شد.
در واقع همین مراسم MSG بود که سایهای مبهم بر آلبوم “The Life of Pablo” انداخت. یکی از توییت های «وست» در خصوص تهیه “Pablo” در زمانی که آلبوم تا آن زمان با نام Swish شناخته می شد جنجالهای زیادی به پا کرد. او توییت کرده بود که این آلبوم «آلبوم یک زندگی است» (the album of a life) و صحبتهای زیادی پیرامون آن شد که این آلبوم یکی از غیر قابل فهم ترین کارهای «وست» است. البته برداشت عمومی این بود که وست مجددا درباره کیفیت کار خود، خودنمایی می کند اما پس از انتشار آلبوم معلوم شد که “TLoP” در واقع زوایای بسیاری را در بر می گیرد که زندگی خود خواننده را نیز شامل می شود که درعنوان آلبوم با مقایسه آن با زندگی حواری «پائول» به آن اشاره شده است.
در مراسم MSGکه جهت شنیدن آلبوم برگزار شد این موضوع نسبت به آنچه که نهایتا در نسخه نهایی آلبوم انجام شد به نحو بهتری صورت گرفت. در آن مراسم «وست» موفق شد تا بدگوییهای متعدد و مشکلات فنی را تحت الشعاع قرار دهد و یک مراسم همبستگی را برگذار کند. این مراسم صرفا برای ادغام و گرد هم آوردن طرفداران ترتیب داده نشده بود که در این مراسم موسیقی بسیار نادر شخصا و یا به صورت آنلاین حضور پیدا کنند بلکه فرصتی بود برای خود «وست» تا موضوعات نامتجانس زندگی خود را در یک جا جمع کند. بر روی صحنه لباسهای برند او بود در حالیکه در پشت سر او دوستانش Pusha T، ۲ Chainz، ASAP Rocky، Vic Mensa، و Young Thug قرار داشتند. در طرف دیگر خانواده او قرار داشتند که از درب ورود و خروج خاص خودشان استفاده می کردند؛ ستاره های تلویزیون، دنیای ورزش، و تجارت همه جمع بودند. این پیچیدگی زندگی فعلی «وست» بود که در یک لحظه واحد گرد هم جمع شده بودند، یک “The Life of Pablo” آماده شده که بالاخره در یک شب جمعه آماده شنیده شدن بود. این آلبوم به نحوی که در این مراسم ارائه شد دیگر هرگز مهم جلوه نخواهد کرد. در آن مراسم «وست» زندگی یک شخص را یک جا جمع آوری کرده بود و این هنر او باعث میشود تا به نگرش او و قدرتی که به همراه دارد ایمان بیاوریم.
اگرچه مراسمMSG با موفقیت برگزار شد اما ” The Life of Pablo” نتوانست موفقیت آمیز باشد. اقتباس از لحظات زندگی، اضافه کردن قطعات دیگر برای جلب توجه بیشتر و موضوعات متعدد ارائه شده توسط «وست» آنقدرها پرطراوت و جالب نیست. همانطور که «وست» در آهنگ “FML” می خواند “لایه هایی به عمق زندگی من” (The layers to my soul) خیلی کم تاکید شدهاند، و وقتی از خوانندههای دیگر برای همکاری استفاده می شود آنها به جای «وست» و نه در کنار او ظاهر میشوند. اگر مراسم “MSG” وست و دوستانش را در قاب واحدی قرار دهد، آلبوم موفق به این کار نمی شود. عدم موفقیت “Pablo” به دلیل عدم ارائه یک روایت مشخص نیست بلکه به دلیل تلاش برای ترکیب تمام روایتهای زندگی او است. این عدم موفقیت دلایل مختلفی دارد، از جمله توجه به موضوعات متفاوت و متعدد، توجه بیش از حد برای ارائه بهترین نتیجه و به نوعی کمالگرایی که در عوض تبدیل به وصله پینه کردن آلبوم، تحت فشار قرار گرفتن هنرمند توسط خودش برای ارائه آلبوم در زمان مقرر تعیین شده توسط خود او، و دلیل دیگر به جای کار در سایه و آرامش، کار کردن در دید و توجه همگانی است. آلبوم با ایرادات و جذابیتهای خاص خود نشان دهنده زندگی واقعی یک انسان است.
دیدگاه شما