مروری بر آلبوم Songs of Experience، اثر گروه U2
مبهم و نا امیدکننده
رسانه نوا – بونو در قطعۀ Lights of Home، دومین قطعۀ آلبوم Songs of Experience میخواند: «من نباید اینجا میبودم چون میبایست مرده باشم». این آلبوم دنبالۀ دیرهنگامِ Song of Innocent (آلبوم ِ سال ۲۰۱۴) است. [ابن عنوان] صرفا شکلی از ترکیب واژهها نیست.
دو ماه بعد از انتشار بینالمللی آلبوم Song of Innocence، بونو در یک سانحۀ موتورسواری بهشدت آسیب دید، طوری که خود احتمال میداد دیگر هرگز قادر به نواختن گیتار نباشد. او سلامت خود را بهدست آورد اما این حادثه در برنامه اختلال ایجاد کرد و گروه نتوانست آلبوم بعدی را بهموقع بهاتمام برساند بنابراین تصمیم گرفتند وقت بیشتری برای آن بگذارند. در سال ۲۰۱۶ نسخهای از آلبوم روبهاتمام بود اما دو رایگیری مهم که منجر به برکزیت و انتخاب ترامپ شد U2 را بر آن داشت که در آلبوم بازنگری کند. چراکه آنها فکر کردند نمیتوانند پس از این اتفاقات آلبومی منتشر کنند که هیچ اشارهای به چنین رویدادهای هولناکی نمیکند. بازنگری و تغییر لحن قطعاتی که برای آلبوم Songs of Experience تهیه شده بود برای ایجاد تناسب بیشتر با جو سیاسی موجود کار سادهای نبود و آلبوم هم شکافهای خود را نشان میدهد، مخصوصا جایی که بونو تصمیم میگیرد با این بحران سرشاخ شود. جملۀ «کار دموکراسی تمام است، جک»، در قطعۀ The Blackout، هشداری قاطعانه است اما با قطعۀ American Soul، که قصیدهای برای امریکای حقیقی است قابل مقایسه نیست. در American Soul همچنین جملهای از کندریک لمر هست، رپری که از پیشروان موسیقی پاپیولار ۲۰۱۷ است (در اهمیت لمر همین بس که دیوید بووی از تاثیرگذاری او بر آلبوم آخرش، ستارۀ سیاه یاد میکند) اما صدای کندریک در میان میکسهای مُدشدهای که بدبختانه حاکی از سرشت گذرای این آلبوم است دفن میشود. شاید بونو در متن ترانهها با درونمایههای بزرگی طرف میشود اما بلندپروازیهای او توسط محصولی که از پس زدن هر رایدهندهای وحشت دارد مهار میشوند. Song of Experience، مثل بسیاری دیگر از محصولات شنیداری مدرن ماحصل زیادی بودنِ تعداد آشپزهاست. جکنایف لی و رایان تدر تهیهکنندگان اصلی هستند و اندی بارلو، جولین توماس و دوست قدیمی گروه استیو لیلیوایت مسئولیت تولیدات اضافهبرسازمان را برعهده دارند که هرچیزی میتواند باشد. با اینهمه دست که درکار است عجیب نیست که آلبوم پراکنده بهنظر میرسد. لحظات مدرنیستی آلبوم مثل زمانی که بونو از افکت پیچ شیفتت استفاده میکند در تقابل با گذشتۀ راکترِ U2 قرار میگیرد. چند ثانیه بیشتر لازم نیست برای اینکه آدم متوجه شود پژواک صدای گیتار دِ اِج خاموش شده است و ریتمها جابهجا با سیکوئنسهای بسته مهار شدهاند. از طرف دیگر لایه بیرونیِ خوشآبورنگ آلبوم یادآور فضای موسیقی اِلی گولدینگ (ستاره پاپ) است! و وقتی تمپو آرام میشود شنونده حس میکند بزرگترین آرزوی U2 این است که بهاندازۀ کلدپلی مطبوع باشد. مجموع این عوامل منجر به تولید آلبومی میشود که مبهم و ناامیدکننده است. هرچه میخواهید دربارۀ پاپِ (نهمین آلبوم استودیویی گروه) سردرگم بگویید اما حداقل آن آلبوم شخصیت خودش را داشت. در Songs of Experience، انگار U2 بین تاریخ خودش و موضوعات بحثبرانگیز سال گیر کرده است و به همین خاطر بیش از هر چیز تقلیلیافته بهنظر میرسد و برای اولین بار حرف خاصی برای گفتن ندارد.