به هر چیزی چنگ زدم !! نبود اون چیزی که باید میبود… درداتو که فریاد میزنی دردی اضافه میکنن به
همه ی دردات و محکوم میشی به بیماری!! باید خفه بمیری و با دیوار رفاقت کنی و گریه هات و به توالت و حمام ببری … شب و تحمل میکنی که صبح بخوابی و ظهر بیدار میشی و منتظر میمونی که خبری ناگوار بشنوی.. دوستای نزدیکت میشن دشمنت و دشمنت دوستای دشمنت!! نه راه پس داری و نه راه پیش ، نه جایی برای رفتن نه جایی برای موندن .
حیرون از همه جا روی پشت بوم قدم میزنی و با کولر های آبی درد دل میکنی .به آنتن ها خیره میشی و یاد “بچه ها مواظب باشید” میافتی و پله ها رو سه تا یکی برمیگردی … آه از سنتی ِخفیف و آه از صنعتیِ شریف یا چه میدونم نا شریف.. کاتالیزورها فقط کاتالیزورن فقط گذشته ت و شخم میزنن . هر چی میگردی و میجوری جز خاطرات بدرد نخور و نخ نما چیزی پیدا نمیکنی … هر روز نا امید با امید بیدار میشی و امیدواری که شاید امروز کسی سلاخی ت نکنه… با انواع یأس ها کُشتی میگیری و تهش خاک میشی و تهش خاک میشی و اسمی !! که نه به درد خودت میخوره و نه به درد دیگری … نه شهامت خودزنی داری !! نه شهامت زندگی !! وقتی قضاوت میشی نمیدونی بخندی به روزگار خودت و یا گریه کنی به حال قضات …
با قضا و قدر خودت و تسکین میدی و مرغ و خروس میکشی که غذا بخوری و به اصطلاح زنده بمونی تا دوباره هی قدم بزنی و هی قدم بزنی و هی سوال بکنی و هی جواب نگیری و هی مُسّکن بزنی و … بگذریم دوستان ..
چشم باز هم خفه خون میگیرم و دیوار میشم که تکیه کنید … تشکر میکنم از همه مخاطبان که زحمت خریدن
آلبوم ها همیشه بر روی دوششان بوده و هست .
نابرده رنج “رنج” میسر نمیشود ….
دیدگاه شما