۲۶ اسفند ماه سالروز در گذشت استاد بی بدیل و بی نظیر موسیقی ایرانی استاد علی اکبر شهنازی است.
استاد شهنازی ۲۶ اسفند ماه سال ۶۳ در گذشت ومن روز ۲۴ اسفند ماه که روز جمعه بود با یکی از شاگردان خوب و نازنینم وحید بصام در خدمت استاد بودیم خاطره بسیار جالبی از آن دیدار دارم که البته بارها تا کنون بازگو کرده ام ولی احساس میکنم باز گویی دوباره آن برای نسل جوان خالی از لطف نخواهد بود نزدیک های ظهر وقتی که منزل استاد رسیدیم وارد اطاق که شدیم استاد کنار کرسی نشسته بود و خانم استاد گفتند آقا ،آقای پیرنیاکان اومدند آقای شهنازی به طرف من برگشته و گفتند چه خوب شد اومدی بابا جون (تکیه کلامشان بود برای شاگردا) عرض کردم آقا جون (تکیه کلام شاگردا بود برای استاد)من که هفته قبل اینجا بودم که فرمودند باشه دلم می خواست این هفته هم باشی بالاخره بعد از دست بوسی کنار ایشان نشستم واز هر دری سخنی تا اینکه خانم ایشان سفره انداخته و دعوت به غذا خوردن کردند ودر ضمن گفتند دو سه روزی است که آقا درست غذا نمی خورند من گفتم آقا جون امروز به خاطر من بخورید ایشان گفت باشه خانم مقدار کمی برنج و خورشت آلو اسفنا ج که آقای شهنازی هم خیلی دوست داشتند برای ایشان کشید بعد از دو سه قاشق خوردن به طرف من بر گشته و گفتند بابا جون نمی تونم منهم گفتم خودتون رو نا راحت نکنید بالاخره گذشت و سفره جمع شد استاد شروع کردند سئوال کردن از من که همه آنها در مورد ردیفها و ردیف عالی خودشان بود اگر بخوام به تفصیل توضیح بدم به درازا خواهد کشید که انشاالله در یک مجال دیگر بازگو میکنم در انتهای سئوالات مطلبی را گفتند که گویای خیلی از چیز ها بود ازمن پرسیدند این ما چه ماهیه عرض کردم آقا جون اسفند ماهه وامروز هم ۲۴ اسفنده گفتند خوب بعدش چه ماهیه گفتم آقا جون فروردین ماه که عید نوروز وما جهت دست بوسی خدمت می رسیم فرمودند اسفند ماه نیست و فروردین هم نمیاد من بسیار غمگین شدم ولی بروی خودم نیاوردم ولی خانم آقا با گریه گفت چند روزیست آقا حرفای عحیبی می زنه من دلداری داده و گفتم نگران نباشید آقا طوریش نیست بعد ازاین صحبت ها ایشان دیگه هیچ حرفی نزدند ومن هر چی منتظر شدم ایشان کلمه ای نگفتند تا اینکه کنار کرسی خوابشان برد ما خدا حافظی کرده و در ضمن گفتم مادر جان اگر کاری داشتید زنگ بزنید تا من فوراً بیام و بر گشتیم که روز یکشنبه صبح ساعت ۶ به خبر دادند که بیا بیمارستان شرکت نفت که… همه چیز دستگیرم شد البته برای اینکه سخن بدرازا نکشد خیلی خلاصه عنوان شد امیدوارم بتفصیل در آینده همه را در اختیار علاقمندان به این استاد بی بدیل قرار دهم.
دیدگاه شما