رسانه نوا – گروه فوفایترز در ۲۳ ژوئن در جشنوارهی گلاستنبری روی صحنه رفتند. پیش از این در سال ۲۰۱۵ قرار بود در این فستیوال محبوب بریتانیایی اجرا داشته باشند ولی موفق نشدند. دیو گرول دربارهی علت کنسل شدن اجرای قبلی و همکاری گروه با تهیهکنندهی جدیدی برای آلبوم تازهشان با گاردین گفتگوی کوتاهی کرده است.
سلام دیو. حالت چطوره؟
من خوبم شما چطورین؟
راستش، هوا اینجا خیلی گرم شده. بریتانیا امسال هوای عجیب و غریبی دارد.
من الان در لاتویا هستم ولی چند روز پیش شنیدم که امسال گرم گلاستنبری تاریخ را داشتیم. واقعا باورنکردنی است. ولی من هوای گرم را دوست دارم. در نتیجه خیلی مشتاقم که زودتر به بریتانیا بیایم.
تا قبل از پایان ماه ژوئن در شش فستیوال مختلف اجرا دارید. هنرمندان معمولا میگویند گلاستنبری جشنوارهی خاص و خارقالعادهای است. آیا صرفا برای پاسخ دادن به خبرنگارها این توصیف را از جشنواره میکنید یا واقعا همینطور است؟
ما همهجای اروپا و بریتانیا اجرا داشتهایم به جز گلاستنبری. فکر میکنم ۱۲ سال تمام فکرمان مشغول فستیوال ریدینگ بود. بعد در سال ۱۹۹۸ بالاخره اجرا کردیم. هوا هم خیلی خوب نبود و اجرای ما با یک مسابقه جهانی فوتبال همزمان شد. یادم هست که با نیروانا در فستیوالی در دانمارک اجرا داشتیم که به خاطر همزمانی با فینال دانمارک با یک کشور دیگر اجرای مان را کنسل کردند. خلاصه از ما دعوت کردند که سال ۲۰۱۵ به فستیوال بیاییم و همه خیلی از این موضوع هیجان زده بودند و میگفتند در دوران اوجتان هستید و این بهترین وقت برای اجرا در فستیوال است
و بعد…
پای من شکست. اجراها را میدیدم و حسرت میخوردم که به خاطر چنین اتفاق احمقانهای نمیتوانم روی صحنه بروم. اما خب بالاخره امسال موفق شدیم. و گلاستنبری برای من بیش از یک اجرای زنده است، خیلی شخصیتر و خیلی عمیق تر از یک اجرای معمولی است، چون به نظرم گلاستنبری صرفا یک فستیوال موسیقی نیست، یک گردهمایی خارقالعادهای از آدمهاست که به خاطر یک هدف مشترک زیبا کنار هم جمع شدهاند.
این روزها حواسات هست که مراقب پاهایت باشی، زمین نخوری و اتفاقی نیافتد؟
بله… حسابی مراقبم این روزها هر وقت به لبهی سن میرسم دیگر از جایم تکان نمیخورم.
اگر قرار بود مسئول بخش اجراهای افسانهها باشی، چه کسی را انتخاب میکردی؟
بعد از جراحی پایم در هتل گروزنور لندن بودم و یک روز بعدازظهر همسرم آمد و گفت باور نمیکنی، بزرگترین بستهی مافینی که به عمرم دیدم را کسی برایت فرستاده. یک جعبه مافین تقریبا دومتری بود شاید بیش از ۶۰۰۰ مافین در جعبه بود. روی کارت هم نوشته شده بود:«خیلی متاسف شدم که نتوانستی امسال به گلاستنبری بیایی. امیدوارم حالت زود خوب شود. پ.ت.او.» با خودم گفتم پ.ت.او کیست؟ شاید مدیر برنامههای جشنواره این را فرستاده. یک ساعت بعد پیغامی به دستم رسید که «لیونل ریچی میخواهد بداند آیا بستهاش را گرفتهای یا نه؟» آن سال لیونل ریچی در بخش اجراهای افسانهها حضور داشت. واقعا لیونل ریچی را دوست دارم.
راستی از گرگ کرستین برایمان بگو، چطور با هم آشنا شدید؟
چهال سال قبل ترانهای را در رادیو شنیدم به نام «دوباره و دوباره» ساختهی برد اندبی. دیوانهوار مجذوب این قطعه شدم. سه ماه بعد در هاوایی بودم و یکی از اعضای برداندبی را دیدم و جلو رفتم و گفتم ببخشید نمیخواهم مزاحمتان شوم. فقط میخواستم بگویم خیلی کارتان را دوست دارم و فکر میکنم واقعا نابغهاید. بعد پرسیدم که آیا قرار است به زودی آلبومی منتشر کنند یا نه. بعد او گفت که باید کار تهیهکنندگی سیا، پینک، بیانسه و ادل را تمام کند و بعد شاید آلبومی در راه باشد. من اصلا نمیدانستم او تهیهکننده است. بعد وقتی با فوفایترز دور هم جمع شدیم از آنها پرسیدم که نظرشان درباره گرگ کرستین چیست و آلبومهایی که تهیهکرده بود را برایشان پخش کردم. خیلی شوکه شدند و پرسیدند مطمئنی میخواهی با او کار کنیم؟ خب فضای کار ما با هم متفاوت بود ولی حس ملودی و کامپوزیشن گرگ را در آلبوم داریم. ولی تمام چیزهایی که خودمان میخواستیم در آلبوم وجود دارد. هیچ کس نمیگوید این بهترین آلبوم من است ولی وقتی آن را گوش کنید تعجب خواهید کرد. مثل کارهای قبلیمان نیست.
خبر خیلی خوبی است. در اجرای گلاستنبری باید منتظر چه چیزی باشیم؟
خب راستش ما همیشه یک سورپرایز روی صحنه داریم. تازه چند روز پیش شروع کردیم دربارهی ایدههایمان با هم حرف زدیم. ولی چون همه چیز در دقیقه نود اتفاق افتاد خیلی برنامه ریزی دقیقی نداریم. بیشتر دوست داریم در لحظه تصمیم بگیریم.
دیدگاه شما