رسانه نوا – تازهترین کتاب «سعید کریمی» با عنوان «پاپ نامه» منتشر شد.
این کتاب بررسی و گزارش مفصلی از آلبومهای منتشر شده از سال ۹۳ تا ۹۴ است که در دو فصل تهیه و تنظیم شده است.
در فصل اول پاپ نامه متن ترانهها به همراه تقسیمبندی موضوعی نوشته شده و در فصل دوم به موضوعاتی همچون: «فراوانیِ واژگان در متنِ ترانهها»، «تفکیک موضوعات و موتیفهای عاشقانه در ترانهها»، «زمان قطعات و آلبومها»، «مُدِ و گامِ قطعات»، «بازخوانیها و اسم ترانهها»، «ساختمان کلام»، «قافیه»، «زبان»، «پدیدآورندهگان و عوامل تولید»، «استودیوها»، «طراحی و عکس»، «تهیهکنندگان، مدیران، مشاوران»، «سپاس و قدردانیها»، «محتوا و طراحیِ جلدها» و … پرداخته شده است.
همچنین در این کتاب آلبومهایی مانند «پاییز، تنهایی» احسان خواجهامیری، «مدار بیقراری» بابک جهانبخش، «بنیامین ۹۴» بنیامین بهادری، «فوقالعاده» بهنام صفوی، «از عشق» حمید عسکری، «فقط گوش کن» رضا صادقی، «سلول شخصی» رضا یزدانی، «پرتگاه» سامان جلیلی، «رویا» سینا حجازی، «تا نفس هست …» شهرام شکوهی، «دیره» علی اصحابی، «مخاطب خاص» علی عبدالمالکی، «شخصی» فرزاد فرزین، «عشق یعنی» فریدون آسرایی، «خداحافظ» گروه آریان، «جاده میرقصد» گروه چارتار، «من و ما» آلبوم گروهی، «ماه هفتم» مازیار فلاحی، «دارم میرم» مجید خراطها، «پاروی بیقایق» محسن چاوشی، «نگاه» محسن یگانه، «اسمش عشقه» مرتضی پاشایی، «همیشگی» مسعود امامی، «از این ساعت» مهدی احمدوند و «مثل مجسمه» مهدی یراحی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
سعید کریمی در بخشی از مقدمهی کتاب نوشته است:
“از زوایای گوناگون میتوان به موسیقیِ پاپ نگاه کرد، از منظرِ ارتباطِ این نوع موسیقی با موسیقیِ هنری و بررسیِ شاخصههای زیباییشناسیِ آن و یا چرخهی تجاری و مسائلِ اقتصادی و یا تاثیرِ فرهنگی میانِ عامهی مردم و مسائلِ دیگر که هر کدام در جای خود مهم و ارزشمند است.
رشدِ رسانهها و فنآوری باعث شده تا در سالهای اخیر، تاثیرِ موسیقیِ پاپ بیشتر موردِ توجه قرار گیرد. اخبارِ آنها بیشتر دنبال میشود و راهِ تولید و انتشار و ارتباط با مخاطب هم آسانتر شده است. رسانهها گسترش یافته است و ذائقهی موسیقیِ مردم تنها در انحصارِ یک رسانه یا یک نهاد نیست. حال در این میان افرادِ مختلف با دیدگاهها و تخصصهای مرتبط یا بعضا بیربط دربارهی وضعیتِ حالِ حاضرِ موسیقی اظهار نظر میکنند و البته عمومِ این اظهار نظرها با تاسف و دریغ همراه است و انتقاد از هر آن چه در موسیقیِ پاپ میگذرد.
جدا از این که خیلی از انتقادها در جای خود درست است، ولی با انتقادِ صرف و تخریب عدهای نمیتوان مشکلی را حل کرد. اول باید نگاهی عمیقتر به موضوع داشت و در پیِ شناخت بود و بعد طرحِ مسئله و حلِ آن. بعضا عدهای از منتقدان انتظاری از موسیقیِ پاپ دارند که اصلا قرار نیست موسیقیِ پاپ این وظیفه را به دوش بکشد. قیاسِ این نوع موسیقی با گونههای هنری از پایه غلط است. موسیقیِ پاپ، هنرِ صرف نیست، هنرصنعت است. خالقِ هر اثری در حیطهی موسیقیِ پاپ ضمنِ توجه به خصایصِ هنری البته در سطوحِ مختلف، باید به جنبههای تجاری و خواستههای مخاطب هم توجه کند.
فعالانِ موسیقیِ پاپ کاملا باید واقف باشند که اثرشان را برای کدام دسته از مردم خلق میکنند؟ و با چه ابزاری آن را به گوشِ طرفدارانشان میرسانند؟ این که موسیقیِ پاپ را مردمی بنامیم تلقیِ درستیست ولی عامهی مردم همه یک سلیقهی خاص را ندارند و دغدغههای ذهنیِ یکسانی ندارند، هر گروهی با توجه به موقعیتِ تحصیلات و اقتصادی و اجتماعی و به ویژه سن و سال، نوعِ خاصی از موسیقیِ پاپ را دنبال میکنند. حال روانشناسیِ خواستههای این مخاطبان و توجه به زمینههای فرهنگی و فکریِ آنها همیشه مولفههای مهمی در خلقِ هر اثرِ پاپ است.
این تحقیق بر آن است تا گزارشی دقیق از وضعیتِ موجودِ موسیقیِ پاپ در اختیارِ علاقهمندان قرار دهد و سعی شده است تا همهی جوانبِ تولید و عرضه بررسی شود.”
گفتنی است «پاپ نامه» به همت انتشارات «فصل پنجم» منتشر شده است.
دیدگاه شما