رسانه نوا – چند دهه بعد و زمانی که دیگر موسیقی پاپ به شکل و شمایل فعلی به گوش مخاطب نمیرسد، شاید رضا صادقی یکی از خوانندههایی باشد که در اذهان مانده و یا شاید هم هنوز با قدرت به فعالیت خود ادامه میدهد. رضا صادقی که از اوایل دهه هفتاد کار موسیقی را آغاز کرده، پس از یک دهه و با قطعه «مشکی رنگ عشقه» به عموم مردم شناسانده شد. طی این سالها قطعات ماندگار بسیاری تولید و همزمان با حواشی بسیاری دست و پنجه نرم کرد. صادقی به واسطه چندین و چند مولفه، به یکی از مشهورترین خوانندههای پس از انقلاب بدل شد و حال شاید کمتر کسی را بتوان یافت که اسم و صدای او را به یاد نیاورد.
با این مقدمه و با توجه به سابقه ۲۰ ساله رضا صادقی در عرصه موسیقی، به سراغ آلبوم «یعنی درد» میرویم. ابتدا و با توجه به صحبتهای جنجالی رضا صادقی، منتظر یک اثر کاملاً سیاسی و یا حداقل اجتماعی بودم ولی به جز همان قطعه «یعنی درد»، باقی قطعات در فضایی عاشقانه ساخته شدهاند. با شنیدن همان چند قطعه ابتدایی آلبوم مشخص میشود آقای مشکی پوش، بی دغدغه به دنبال مخاطب جدید نیست. هرچقدر او در آلبوم «فقط گوش کن» به دنبال تغییر رویه و حتی جذب مخاطبان جدید بود، در این آلبوم خود رضا صادقی است، یعنی همانی که مخاطبان قدیمیاش از او انتظار دارند.
اما چه شد که رضا صادقی پس از انتشار نزدیک به ۱۰ آلبوم رسمی تصمیم گرفت بار دیگر به عقب باز گردد اما اینبار با المان ها و فاکتورهای اواسط دهه ۹۰ نه دهه ۷۰ و ۸۰٫ او طی این سال ها گریزی به اکثر سبک های ممکن و شبیه به موسیقی پاپ زده و از آن ها بازخوردهای خوب و بد بسیاری گرفته است. تجربه های زیادی کسب کرده و حال دیگر به دنبال آزمون خطا نیست، چرا که تجربه نشان داده خواننده های با سابقه موسیقی پاپ، طرفداران صبوری ندارند. طرفداران آن ها خیلی نسبت به تغییر، روی خوش نشان نمی دهند و ترجیح می دهند خواننده محبوبشان در اصطلاح فوتبالی ها دست به ترکیب برنده نزند. اما آقای مشکی پوش چگونه دست به ترکیب برنده زد و باز هم برنده شد؟ هرچند برای موفق یا ناموفق بودن یک آلبوم، می بایست حداقل ۶ ماه بعد قضاوت کنیم ولی ملاک را همین بازخوردهای دو ماه اخیر قرار می دهیم.
رضا صادقی گستره صدا و ذائقه مخاطب خود را می شناسد، فضای جامعه و حتی فضای حاکم بر موسیقی پاپ را هم خود می شناسد، پس تصمیم به همکاری با ترانه سرایان و آهنگسازانی می گیرد که با فضای ذهنی او بیشتر آشنا هستند. با نگاهی گذری به ترانه های آلبوم و روی کاغذ آوردن آن ها متوجه می شویم خواننده می خواهد با زبانی ساده احساسات خود را بیان کند. زبانی ساده ولی به دور از تکرار و کلیشه، زبانی که دایره واژگانی محدود دارد ولی خلاقیت ترانه سراها از همین محدودیت ها یک فضای حسی دلنشین خلق کرده اند.
او تقریباً آهنگسازی نیمی از آلبوم را خود انجام داده تا مخاطباش همچنان رضا صادقی اوایل دهه هشتاد را در آلبوم حس کند. گستره صدایی او مشخص است و سابقه کاریاش خیلی به آهنگساز اجازه خلاقیتهای عجیب و غریب را نمیدهد. حال این میتواند بر اساس استفاده و هوش خواننده نکته منفی یا مثیتی باشد که خوشبختانه در «یعنی درد» یکی از نقاط عطف آلبوم شده است. جایی که اغلب ملودیهای در اختیار ترانه و وزن آن هستند و فراز و فرودها به بهترین شکل صدای خواننده را به گوش مخاطب میرساند.
«یعنی درد» شاید بهترین آلبوم رضا صادقی نباشد و لی قطعاً یکی از آثار ماندگار او خواهد بود. «یعنی درد» با کمترین ریسک ممکن تولید شده تا در ذهن مخاطبان چند ساله رضا صادقی ثبت شود نه برای جذب مخاطبان جدید. «یعنی درد» استراتژی جدید رضا صادقی است، استراتژیای که پیش از این هم از او انتظار میرفت، صادقی با ۲۰ سال سابقه فعالیت حرفهای در موسیقی دیگر برای تغییرهای ناگهانی نمیتواند شخصی تصمیم بگیرد، او حالا پشتوانه چند صد هزار نفره مخاطبی دارد که ریلهای مسیر او را میچینند، به او امر و نهی میکنند و حال آنها هستند که رضا صادقی را شکل میدهند.
دیدگاه شما