محمدرضا طاهری فرزند حاج محمدتقی طاهری از مداحان مهروف تهران است. خانواده طاهری از خانواده های مذهبی و سنتی تهران بود.
مداحی را از کودکی و در کنار پدرش با حضور در جلسات و مراسم های مذهبی فراگرفت.
پدر بزرگ و دایی محمدرضا از مدیحه سرایان خاندان پیامبر بودن پس در این خانواده همه فرزندان از کودکی با اهل بیت آشنا شدند و اکنون هم دو برادر دیگر محمدرضا یعنی مرتضی و محسن مداح هستند.
به گفته خود حاج محمدرضا او برای اولین بار در هیئت ” حسین جان ” محله نازی آباد تهران نوحه خوانی کرده است. این هیئت متعلق به حاج ناصر ارضی برادر حاج منصور ارضی است.
وشی که این مداح جوان استفاده می کرد تلفیقی از روش های سنتی و سبک های جدید بود که مورد استقبال قرار گرفت.
محمدرضا طاهری این سبک را از حاج منصور ارضی فراگرفته است و البته حاج منصور ارضی هم این سبک را از حاجی چمنی از مداحان قدیم بازار تهران به ارث برده است.
۱۳ ساله بودم که برای اولین بار اعزام شدم ولی همیشه گفتهام از برکت همنشینی با افرادی که واقعا مثل برادرانم بودند، درسهای زیادی گرفتهام.
تقریبا. البته پیش از جبهه هم مداحی میکردم ولی در جبهه پررنگ شد.
آن زمان بیشتر در زمین صبحگاه پادگان دوکوهه و حسینیه حاج همت مداحی میکردم اما اولین اعزام من برای مداحی، پادگان ابوذر گیلانغرب بود. البته عدهای میخواستند این مداحی اول و آخر من باشد. به همین دلیل میخواستند من را از گردان اخراج کنند!
کارهای نو تا زمانی که جا بیفتند مخالفانی دارند. آن زمان حاج منصور ارضی دست به نوآوری زده بودند. من از ایشان یاد گرفته بودم که بچهها با ذکر «حسین جان» هروله کنند و سینه بزنند.
بله، نخستین کسی که شکل مداحی هیات و روضهها را تغییر داد حاج منصور بود.
البته ایشان استادی بهنام مرحوم چمنی داشت که او در این تحول بسیار دخیل بود.
بعد از آن هر یک از ما در این نوآوری دخالت داشتیم. معتقدم این نوآوریها باید همراه با سنت باشند.
چون من در خانوادهای بزرگ شدم که پدربزرگ مرحومم، پدر مرحومم و مرحوم داییام همگی خادم امام حسینبودند.
نمیدانم این حدیث را شنیدهاید یا نه. یکبار وقتی پیامبر از جنگی برمیگشت فرمود میخواهیم با یک دشمن بزرگتر بجنگیم.
همه با تعجب گفتند چه دشمن بزرگتری وجود دارد؟ حضرت فرمود باید با نفس اماره بجنگیم. جنگ در سال ۶۷ تمام شد اما مسیر فرقی نکرده.
حتی اگر نسلها تغییر کنند باز مسیر عوض نمیشود.
اکنون جوانان متدین زیادی داریم که در این سن و سال حسرت اخلاص آنها را میخوریم.
آقا بارها فرمودهاند خیلی از جوانان و نوجوانان این نسل میتوانند بهتر از جوانان گذشته باشند، که البته هم هستند.
بله، چندین بار به من گفتند این کار ایرادی ندارد.
من هم قبول دارم ولی میگویم جوانان ما جانشان را در راه مملکت دادند. آن وقت من برای ۱۰دقیقه مداحی مبلغ تعیین کنم؟! امام حسینg میتواند زندگی کسی که نوکریاش را میکند اداره کند.
آقا زیر دین دشمنانش نمیماند، چه برسد به کسی که نوکریاش را میکند.
مخالف نیستم ولی بهنظرم بهتر است خادمین امام حسین این کار را بهعنوان شغل نشناسند و حرفه دیگری داشته اشند تا چندان به پول جلسات متکی نباشند.
البته ایرادی ندارد کسی حرفه و شغلش مداحی برای اهل بیت باشد اما وقتی بحث پول وسط میآید دیگر خیلی مسائل رنگ و بوی دنیوی پیدا میکند.
بله، وظیفه یک مداح در این خصوص بسیار سنگین است.
من به دوستانم گفتهام نباید بگذاریم اختلاف طبقاتی بین ما و مستمع ایجاد شود.
حالا اگر وضع مالیام هم خوب شد، باید زندگی و وسایل رفاهیام طوری باشد که اختلاف طبقاتی بین من و مستمع ایجاد نشود یا در حد متعارف باشد.
مردم نباید ما را در ماشین ۳۰۰، ۴۰۰ میلیونی ببینند. چون نوع نگاهشان به ما تغییر میکند.
در صورتی که پول درآوردن و خرج کردن خلاف شرع نیست ولی سبک زندگی مداح باید با توجه به همین نکتههای ظریف شکل بگیرد.
گاهی به حسین میگویم اگر موضوعی را زیاد متذکر میشوم برای این است که تو دو جایگاه داری: یکی جایگاه خودت بهعنوان یک جوان است و دیگری جایگاهت به عنوان یک مداح. این جایگاه سنگینی است.
برای خودت زیاد نگران نیستم.
چون میدانم جوانی و اگر این دوران بگذرد حواست جمع میشود اما زمانی که میکروفون دستت میگیری، آنقدر این میکروفون سنگین است که باید پای سنگین بودنش بایستی.
برای همین دیگر نمیتوانی هر کاری را انجام دهی. باید سبک زندگیات را اصلاح کنی.
با خدمت به اهل بیت و امام حسین جور درنمیآید که بگویی میخواهم مثل بیشتر جوانان امروزی تیپ و قیافه خاصی داشته باشم.
کسی به جوانان شناخته نشده ایرادی نمیگیرد ولی تو را به عنوان نوکر امام حسین میشناسند.
باید مراقب باشی کاری نکنی که به دستگاه سیدالشهدا ضربه بخورد.
خدا را شکر. البته من از اول قصدم این بوده که جوانان خوشپوشتر را جذب کنم.
در گذشته با بعضی از رفقا که به پوشش بعضی از این بچهها ایراد میگرفتند برخورد میکردم. میگفتم ما حقی نداریم دخالت کنیم.
فقط باید کارمان را انجام دهیم.
انشاءالله خودشان در مسیر درست قرار میگیرند اما به پسر خودم بهخاطر جایگاهی که دارد و هر روز وظیفهاش سنگینتر میشود ایراد میگیرم و گاهی سختگیری میکنم.
جواب شما مصداق حدیثی از امام جواداست که میفرماید: «انسان ابتدا باید واعظ درونش زنده باشد تا اگر حرف و سخنی به کسی گفت آن را بپذیرد».
اگر واعظ درونیات خواب باشد یا خدای نکرده از بین رفته باشد اصلا فایده ندارد.
ما به کسانی که پذیرش دارند گوشزد میکنیم اما با کسانی که حرف گوش نمیدهند کاری نداریم و سعی میکنیم فقط نظارهگر باشیم ولی به پسرم گوشزد میکنم اگر با بعضیها حشر و نشر نداشته باشد برایش بهتر است.
بههر حال آرزوی قلبی ماست که همه جوانان موفقتر و جلوتر از نسل قبل باشند.
انتظار ما این است که نسل جدید کارهایی را که ما نتوانستیم انجام دهیم انجام دهند.
در سبک زندگی یک مداح نباید افراط و تفریط باشد.
کسی که وارد تشکیلات امام حسین شد حق ندارد زندگی شاهانه داشته باشد.
البته نباید به زن و فرزندانش سخت بگیرد چراکه طبق سفارش ائمه باید رفاه زندگی خانوادهاش را فراهم کند.
نخستین دستوری که رسیده این است که باید یک رفاه معمولی و ایدهآل را برای زن و فرزندانمان ایجاد کنیم ولی نمیشود هم در تشکیلات امام حسین خدمت کرد و هم زندگی شاهانه داشت.
اصلا با هم نمیخوانند. کسانی که ما را به نوکری امام حسین میشناسند انتظار دارند در راهی قدم برداریم که انتهای آن به سیدالشهدا ختم شود.
بعضی از آقایان میگویند مگر ائمه زندگی بدی داشتند.
امام حسن وضع مالی خوبی داشت.
باید به آنها بگوییم هر وقت مثل آن حضرت توانستیم سه بار همه زندگیمان را به مستمندان ببخشیم و دوباره از صفر شروع کنیم آن وقت میتوانیم چنین ادعایی داشته باشیم.
درست است. ائمه پول داشتند ولی پولشان را در راه خدا خرج میکردند.
دیدگاه شما