رسانه نوا – چرخه تولید «آلبوم» در موسیقی ایران نقص دارد. نه به این معنی که درآمدزا نیست و یا ستارهسازی نمیکند. بحث بر سر ساختار نادرست تولید و بیش از حد اهمیت پیدا کردنِ مسئله پخش است. اگر یک آلبومی خوب بفروشد، پخشکننده بیشترین سود را میبرد. به قول معروف آلبوم موسیقی در ایران تبدیل به کارت ویزیت هنرمند شده است و عملا از منظر اقتصادی برای خود هنرمند آوردی ندارد. تنها تعداد کمی (کمتر از تعداد انگشتان یک دست) از ستارههای پاپ هستند که آلبومهایشان به سودهی مستقیم میرسد. یعنی فروش خود آلبوم درآمدزایی میکند. آلبوم کارت ویزیت و سود تنها در برگزاری کنسرت است و عجبا که مخاطب حاضر نیست سی.دی ۴ هزار تومانی (ولتی) یا حتی ۱۲ هزار تومانی (قابدار) بخرد ولی برای یک بلیت کنسرت ۱۸۰ هزار تومان هم میدهد!
در کشورهای صاحب صنعت موسیقی روال کار مشخص است. وقتی یک ناشر (پابلیشر) در پی تولید آلبوم موسیقی است یا هنرمند صاحب نامی را دعوت به کار میکند و یا استعدادی را (از طریق پرودیوسر) کشف کرده و روی آن سرمایهگذاری میکند. آن هنرمند (اغلب موارد خواننده) در کنار چند تهیه کننده (پرودیوسر) قرار میگیرد. (آلبوم آخر کندریک لمر که توانست ۶ جایزه گرمی دریافت کند و مورد ستایش منتقدان هم قرار گرفت با نظارت ۱۳ تهیه کننده تولید شد). آهنگساز، شاعر و نوازندگانی استخدام میشوند تا آلبوم تولید شود. تهیهکننده عملا در تمام مراحل تولید به عنوان مدیر حضور دارد. مدیری که نظرش در کوچکترین جزئیات هنری اهمیت دارد. اگر بخواهد یک نت جا به جا شود، حتمن این اتفاق میافتد. اگر بگوید اثر باید دوباره ضبط شود این اتفاق میافتد و …. و مدیریت زیباییشناسی کار با اوست. همه (در برخی موارد حتی نوازندگان) از آغاز کار با قراردادی مشخص وارد پروژه میشوند و دستمزد میگیرند و برای خواننده درصدی هم در نظر گرفته میشود و آلبوم در نهایت با رضایت تمام طرفین (ناشر، هنرمند، تهیهکننده) تولید و به پخش ارائه میشود.
تهیهکننده (پرودیوسر) در دنیای موسیقی پاپ در کشورهای توسعه پیدا کرده اغلب به عنوان قهرمانی که در پشت صحنه نقشآفرینی میکند شناخته میشود. در فرایند ضبط و تولید یک قطعهی موسیقی تهیهکننده تقریبا همان نقشی را ایفا میکند که کارگردان در ساخت فیلم ایفا میکند. این وظیفهی تهیهکننده است که مطمئن شود محصولی که در نهایت تولید میشوند به اندازهی کافی با کیفیت و خوب است.
در واقع نقش تهیهکننده در تولید و ضبط موسیقی میتواند بسیار گسترده و همهجانبه باشد. نقشهای بسیاری در نظارت و مدیریت فرایند ضبط و تولید آلبوم وجود دارند که ممکن است تهیهکننده برخی یا حتی تمام آنها را برعهده داشته باشد؛ از جمله ایدهپردازی، انتخاب قطعات برای آلبوم، انتخاب نوازندگان، پیشنهاد تغییرات لازم در تنظیم قطعات، هدایت هنرمند ونوازنده و به طور کلی جلسات ضبط در استودیو، نظارت کامل بر فرایند میکس آلبوم و در برخی موارد حتی مسترینگ. علاوه بر این موارد که بیشتر به لحاظ هنری مطرح هستند مسئولیت برنامهریزی، هدایت بودجه، انعقاد قراردادها و انجام مذاکرات لازم هم تا چند سال پیش برعهدهی تهیهکننده بود. از سال ۲۰۱۰ روال کمی متفاوت شد. در واقع این وظایف از هم تفکیک شدند؛ به این ترتیب که دو نوع تهیه کننده پروژه را هدایت میکنند یکی تهیهکنندهی موسیقی (یا music producer ) است که بر خلق اثر نظارت دارد و دیگری تهیهکنندهی اجرایی (یا executive producer) که بر مسائل مالی پروژه نظارت دارد. البته این تعریف تهیهکنندهی اجرایی در موسیقی است در سینما و تلویزیون این عنوان نقش متفاوتی دارد.
در واقع شکل تولید آلبوم به این صورت است که از همان مراحل اولیه تولید (شکلگیری ایده) اثر هنری از جانب تهیه کننده و ناشر مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد چیزی که ما در ایران نداریم. وقتی تهیه کننده در ایران به «دلال» بودن تقلیل پیدا کرده، پس صحبت از نقد و بررسی و … شوخی است. یعنی اثر هنری از همان آغاز منتقد یا ناظری ندارد که پیش از انتشار قوام بیشتری پیدا کند. در اغلب موارد ستاره موسیقی پاپ رفقایش (نوازنده، آهنگساز، تنظیمکننده، صدابردار، کسی که میکس و مستر میکند، ترانه سرا و …) را دعوت میکند چند ماهی کار میکنند و یک آلبوم تولید میشود. او دستمزد همه را داده و با آلبوم راهی دفتر تهیهکنندهها میشود و این کالا را به نوعی به مزایده میگذارد و هر کس پول بیشتری بدهد صاحب آلبوم میشود. حالا اینکه تهیهکننده از موسیقی سرشته دارد یا نه اهمیتی ندارد.
تازه در اوایل دهه ۱۳۸۰ روال جالبی باب شد که هنوز هم تا حدودی برقرار است. اینکه یک خواننده با استعداد یا حداقل با استعداد در زمینه پیدا کردن مخاطب در فضای غیر رسمی (شبکههای ماهوارهای یا سایتهای اینترنتی) شروع به فعالیت میکرد. بعد که نامش بر سر زبانها میافتاد، تهیهکننده از راه میرسید و سعی میکرد با این عنوان که من مجوز فعالیت رسمی برای شمای خواننده میگیرم، او را وارد بازار رسمی موسیقی کند. شما تصور کنید یک هنرمند دو، سه سالی در فضای زیرزمینی از جیب خودش بدون درآمد و با بدبختی تک آهنگهایی تولید و مخاطب گستردهای پیاده کرده است. شما از راه میرسید و یک کالا که فروشاش تضمین شده را میخرید. خیلی از ستارههای نام آور ۱۰ سال گذشته اینگونه وارد بازار شدند و نه اینکه کسی در پی کشف یا تربیت استعدادی باشد.
بعد از اینها تازه میرسیم به مسئله پخش. شما تصمیم دارید اثری مستقل حتی در غالب موسیقی پاپ منتشر کنید. به واسطه امیدواری به فروش آن تصمیم گرفتید مستقل وارد عمل شوید و کارهای تولید را خودتان انجام دهید. اینجا میرسید به غول آخر ماجرا که پخش است. شما از هنرمند و اهل نظر تا فک و فامیل سعی کردید بازخورد بگیرد و ببینید آیا آلبوم شما پتانسل فروش دارد یا نه. و به این نتیجه رسیدید که آلبوم میتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. حالا آیا پخش کننده اثر شما را درست پخش میکند؟ نه. چرا؟ شاید چون خودش هم تهیهکننده است و هم پخشکننده، لزومی نمیبیند به کالای شما توجه کند. اگر آلبوم شما را بفروشد بیشترین سود با کمترین کار نصیبش میشود اما این کار را نمیکند. چون استقلال در این بازار بی معنی است. یا شما نامِ نامی هستید یا اینکه اجازه ورود به این بیزینس را ندارید. ظاهرا هرچقدر پتانیسل آلبوم شما برای فروش بیشتر باشد، بیمیلی پخش به شما بیشتر است چون شما خارج از قاعده بازی وارد شدید. حتی بعضا پیش آمده که پخشکننده که ناشر هم هست، آلبوم را به قیمت خوبی خریده ولی آن را پخش نکرده است. مثال بارزش آلبوم «فانکوب» از گروه دارکوب که منتشر شد ولی عملا پخش نشد! همایون نصیری (سرپرست دارکوب) با آن سابقه و اعتبار به هر دری زد نتوانست آلبوم را نجات بدهد.
موسیقی ایران از منظر صنعتی روند رو به رشدی داشته است تعداد کنسرتهایی که در سال ۱۳۹۶ برگزار شد قابل قیاس با ۵ ، ۶ سال پیش نیست. عدد و رقمها در حال بزرگتر شدن هستند اما مناسبات روند حرفهای شدن را طی نمیکنند. تولید و پخش همچنان بر اساس مناسباتی نه چندان حرفهای انجام میشود.
دیدگاه شما