رسانه نوا – فستیوال، جشنواره، هفتهی موسیقی، شبهای موسیقی؛ تابستان امسال بیش از تک کنسرت، فصلی برای خودنمایی این اسامی بود. برگزاری رویدادهای منسجم موسیقی در قالب اسامی متفاوت، چند سالی است که برای برخی دست اندرکاران موسیقی از موزیسین و نوازنده گرفته تا روزنامه نگار و تهیه کننده، جذاب شده است. به نوعی این روزها هرکسی که با موسیقی درگیر است به فکر برگزاری چند کنسرت در قالب یک مجموعه است. چنین اقداماتی از جنبههای متفاوتی قابل بررسی است؛ مدگرایی، درآمد مالی، داشتن رویکرد مشخص، دغدغهمندی، نتیجهی حاصل و بسیاری مشخصههای دیگر. اما جدا از تمام اینها در برگزار شدن هر رویدادی نفعی وجود دارد که شاید به ضرر دیگری تمام شود اما که در کلیت به نفع موسیقی است. در ضمن نباید فراموش کرد بسیاری از این به اصطلاح فستیوالها، مخاطب جدیدی را هدف گرفته و حتی زیاد شدن مخاطب یک فستیوال به معنای کم شدن و اشتراک مخاطبش با فستیوال دیگر نیست.
شبهای جز
شبهای جز تابستان امسال برای سومین سال پیاپی برگزار شد. مانند سالهای قبل طی دو شب با حضور چهار گروه و البته این بار به جای آمفی تئاتر محک در فرهنگسرای نیاوران. این رویداد به نوعی از قدیمیترین فستیوالهای مستقل با رویکرد و انتخاب سبک مشخص است. «سازباز» برگزار کننده این رویداد است که در پروژههای دیگری مانند «هفته موسیقی تلفیقی تهران» هم همکاری میکند و پروژهی «شبهای جنوب» را هم از سال گذشته آغاز کرده است. از نکات مثبتی که این رویداد داشته و دارد، توجه به سبکی است که مخاطبینش در اقلیت بودند و از طرفی موزیسنهایش هم به سختی امکان اجرایی بدون دردسر را پیدا میکنند. سازباز کمک میکند این گروهها در آرامش و بدون داشتن هیچ دغدغهی جانبی روی صحنه بروند. مشکلی که در این سه سال گریبانگیر شبهای جز بوده تکرار است. آرتیستهایی مثل امیر دارابی، امین طاهری، سردار سرمست، حمزه یگانه و برخی دیگر همیشه پای ثابت این رویداد بودهاند و تقریباً هرسال دو گروه تکراری در میان چهار گروه حضور دارد. گروه کماکان هم که حالا با تنظیمهای سردار سرمست پیش میرود در دو سال اخیر حضور داشتند. امسال این رویداد شاهد حضور دو اجرای جدید بود که نفرات اصلی آنها «آرشید آذرین» و «هوشیار خیام» بودند. همچنین قرار است سال آینده این رویداد سه شب باشد و البته هنرمندان مطرح غیرایرانی هم به این برنامه اضافه شوند.
تهران سشنز (Tehran Sessions)
این رویداد توسط «کامیار شیخ» در قالب پرفورمنس در گالری سایه، برنامه ریزی و اجرا میشد. حدود یک سال به صورت مداوم (حدوداً هر دو هفته یک بار) گروهها و آرتیستهای نوگرا که اکثراً تشنهی اجرا بودند در این رویداد شرکت کردند. خیلی از این موزیسینها آلبومی منتشر کرده بودند و برخی هم در آستانهی فعالیت جدی بودند. تهران سشنز به هیچ قیمتی حاضر نبود مخاطب گستردهای که همسو با روندش نیست داشته باشد. به همین دلیل هم از تبلیغات یا سروصدای رسانهای پرهیز کردند. البته این روند پس از اینکه مکان جدیدی یعنی کافه لاکی کلاور را برای اجرا، انتخاب کردند تا حدودی تغییر کرد. تهران سشنز در لاکی کلاور به سرعت مخاطب بیشتری پیدا کرد و اجراها یکی پس از دیگری با استقبال خوب برگزار میشد؛ اتفاقاً همین موضوع باعث شد کار تهران سشنز تمام شود. مالکین لاکی کلاور تصمیم گرفتند عذر گروه تهران سشنز را بخواهد و سالن را در اختیار گروه دیگری بگذارند یا حتی شاید خودشان در این مکان پرفورمنس برگزار کنند. پس از آن هم اجراهای لاکی کلاور ادامه پیدا کرد اما کارنابلد بودن گروه اجرایی باعث شد تمام اجراها تعطیل شود. تهران سشنز هم هنوز نتوانسته فعالیت جدیدی انجام دهد.
Show of Hands
نشر «هرمس» و در راس آن «رامین صدیقی»، جشن تمام عیاری برای پیانو به پا کردند. شش شب فستیوال بداهه نوازی پیانو با حضور یازده پیانیست و یک باسیست که با شکوه برگزار شد. برگزار شدن چنین رویدادی قطعاً یکی از مهمترین اتفاقات در چند سال اخیر موسیقی ایران است. در کنار پیانیستهای بینالملی و نام آشنایی چون فرانسوا کوتوریه، نیک بچ و تورد گوستاوسن، دو ایرانی یعنی مازیار یونسی و پیمان یزدانیان نیز حضور داشتند. در کنار این کنسرتها کارگاههای بداههنوازی و نمایش فیلم، بستهی پیشنهادی هرمس را خوش آب و رنگتر کرده بود. شاید بسیاری از هنرمندان غیر ایرانی حتی فکرش را هم نکنند که چنین فستیوالی در ایران وجود دارد و اتفاقاً تمام بلیتهایش هم فروخته شود. حتی مهمترین دلیل برگزار شدن چنین رویدادی، تشنگی مخاطب است وگرنه در حالت طبیعی برای مخاطب دشوار است که شش شب متوالی ۱۲ اجرای بداهه نوازی پیانو ببیند. اگر چنین فستیوالی هم در جهان برگزار نشده قطعا این یکی از دلایل مهم است.
شبهای آرتمیس
فستیوالی که قرار بود با حضور گروهها و هنرمندان موسیقی پاپ و سنتی در کنار دریاچه چیتگر برگزار شود اما در روز آخر با نظر شهرداری تهران لغو شد.
خانه شماره ۴
فستیوال «خانه شماره ۴» هم مانند تهران سشنز رویدادی بیحاشیه و برای مخاطب خاص طراحی شده است. تک اجراهای خانه شماره ۴، در سالنهای کوچک و متفاوتی در جریان بود تا اینکه این بار جدیتر شد. این فستیوال که توسط «پیتر پیرحسینلو» و همکارانش برگزار میشود این بار شاهد دو رویداد با رویکردهای متفاوت بود که هر دو در عمارت روبه رو برگزار شد؛ اول فستیوال موسیقی جز و دوم موسیقی تجربی. به نظر میرسید همزمان بودن این فستیوال و شبهای جز باعث شود فروش بلیتها را تحت تاثیر قرار دهد اما هر دو رویداد با استقبال کامل روبه رو شد. خانه شماره ۴ به معنای واقعی کلمه مستقل است و از صفر تا صد اجراها بدون کمک بیرونی شکل میگیرد و حالا حتی دیویدی اجرای عمارت روبه رو نیز با کیفیت متوسطی در اختیار بازدیدکنندگان عمارت قرار میگیرد. همچنین عمارت روبهرو، هم یکی از فعالترین مکانها در برگزاری اجراهای تابستان بود که البته هنوز رویکرد مشخصی ندارد اما گویا قرار است روی موسیقی الکتروآکوستیک تمرکز بیشتر انجام دهند.
شب شنبه ها
شب شنبهها از آن رویدادهای عجیب و پرحاشیه است که قصهی حسین کرد شبستری دارد. اما اگر تغییرات عجیب و فرصت طلبیها را در این اتفاق برای زمان دیگری بگذاریم حالا شب شنبهها تبدیل به پاتوقی برای راکرهای ایران شده است. منسجمترین دوره در تابستان برگزار شد و تقریباً هر شنبه، حداقل دو گروه در سالن مستقل تهران روی استیج رفتند که بیشترشان هم موسیقی راک و متال اجرا کردند. بسیاری از گروههای راک، که سالها در آرزوی اجرای کنسرت بودند به لطف این رویداد با مخطبانشان دیدار کردند. نکته جالب این است که تقریباً بلیتهای تمام اجراها به صورت کامل فروخته میشود و حتی زمانی که ۳ اجرا در یک روز برگزار میشود بازهم مخاطب از هر اجرا استقبال میکند. به نظر میرسد روند جذب مخاطب و درآمدزایی مهمترین دغدغه شب شنبهها باشد و از این منظر هم پیشرفت خوبی داشته و توانسته سالن پالیز را هم به مکانی برای اجراهایش اضافه کند. با این همه، هنوز مشخص نیست از نظر کیفی چه استانداردی برای خودشان قائل هستند.
چند شب
یکی دیگر از رویدهای متمرکزی که به همت موسسه «نغمه حصار» و مدیرش «افشین معصومی» برگزار شد پروژه «چند شب» بود. این رویداد با «چند شب تار» آغاز شد و پس از آن «چند شب کمانچه» و «چند شب گیتار» هم شکل گرفت. چند شب تار در تیر ماه و طی چهار روز، با حضور ۱۲ هنرمند برگزار شد که در هر کنسرت سه هنرمند به صورت جداگانه به اجرای تک نوازی تار پرداختند. پروژه چند شب کمانچه به مدت سه شب و در مرداد ماه برگزار شد که در مجموع نه هنرمند به اجرای تکنوازی در سالن رودکی پرداختند. در نهایت هم چند شب گیتار، برای دو شب در مجموعه فرهنگی نیاوران روی صحنه رفت که شش هنرمند تکنوازی گیتار کلاسیک را پیش روی مخاطبان اجرا کردند. با توجه به تعداد هنرمندانی که در این رویداد شرکت کردند و البته کوچک بودن سالنها، به نظر نمیرسد این پروژه دستاورد مالی خاصی برای برگزار کننده داشته باشد و بیشتر یک حرکت فرهنگی است تا اقتصادی. یکی دیگر از نکات مثبت این شبها حضور پررنگ بانوان نوازنده بود که به درستی مورد نظر گروه اجرایی قرار گرفته بود.
دیگر
رویدادهای متمرکز و نیمه متمرکز دیگری هم مانند اجراهای «دالون» در تماشاخانه دا، رویدادهای موسیقی الکترونیکِ «ویکی ایونت»، جایزه رضا کروریان و فستیوال سه روزهی «full corn moon» که به مدیریت «نیما بری» با شش اجرا در سبکهای متفاوت، برگزار شد. همچنین شاید رویدادهای کوچک دیگری هم وجود داشته که از قلم افتاده است. به هر حال قصد داریم در این پرونده وارد جزئیات برگزاری، مشکلات، نکات مثبت و منفی، هدفگذاری و آیندهی برخی از این رویدادها شویم.
دیدگاه شما