رسانه نوا – اهالی موسیقی مدتی است با برند ایران مجوز آشنا هستند. استارتاپی متفاوت که در سه سال گذشته کنسرت های بسیاری را برگزار کرده و ناشر آثار بسیاری از هنرمندان نیز بوده است. از شهرداد روحانی، گرشا رضایی، سینا سرلک تا وحید تاج و…
سال گذشته اما به گواه آماری که دفتر موسیقی در سایت خود منتشر می کند. ویواآوا (شرکت صاحب امتیاز ایران مجوز) بیشترین مجوز های چاپ و نشر موسیقی را دریافت نموده است. به این بهانه با فرزام توسلی مدیر عامل شرکت و قائم مقامش حافظ اصغری به گفت و گو نشستیم:
– ایده «ایران مجوز» از کجا شروع شد؟ با توجه به اینکه ورود به حوزه نشر موسیقی سخت و مافیا گونه است چگونه وارد این حوزه شدید؟
فرزام توسلی: ما استودیوی آهنگسازی داشتیم و حوزه فعالیتمان تهیه و تولید موسیقی بود. اما یک سری کمبودها باعث می شد که نتوانیم کارهای خودمان را به درستی ارائه کنیم. مثل یک فوتبالیستی که می خواهد فوتبال بازی کند ولی نه ورزشگاهی وجود دارد نه مربی و نه توپی! بنابراین مجبور به گسترش حوزه کاریمان شدیم. ورود ما به حوزه نشر و تهیه کنندگی کنسرت خیلی سریع اتفاق افتاد. چشم بهم زدیم؛ مسیر کاریمان عوض شده بود!
-ناشر موسیقی دقیقا چه کاری می کند و چه جایگاهی در مارکت موسیقی دارد؟
فرزام توسلی: نشر موسیقی به اقدامات پس از تولید گفته می شود. به نوعی بازاریابی برای موسیقی ساخته شده است. که در دنیا چهارچوب های مشخص خودش را هم دارد. ولی در ایران مثل هر پدیده دیگری دچار بیماری پیتزای قرمه سبزی شده است. یعنی با این که صنعت موسیقی اساساً یک پدیده غربی ست مشخصاتی پیدا کرده که خیلی منطبق با چارچوب های بین المللی آن نیست. این چهارچوب های من درآوردی شاکله عقب افتادگی های ماست.
حافظ اصغری: سال ها بود ناشر در موسیقی کشور جایگاه خاصی نداشت در واقع ما همچنان در تعاریف و مفاهیم اولیه هم مشکل داریم!
-یعنی شما می گویید ما در مفاهیم ساده صنعت و هنر موسیقی در ایران مشکل داریم؟!
حافظ اصغری: دقیقاً، به طور مثال یک تعریف واحدی از تهیه کننده موسیقی نداریم. خیلی مواقع با موزیک پرودیوسر اشتباه گرفته می شود. یا همچنان فرق و وظایف بین سرمایه گذار، اسپانسر، ناشر و پخش کننده موسیقی، مدیریت هنری، مدیریت برندینگ و… برای خیلی ها مشخص نیست.
یکی از این تداخل تعاریف خیلی متداول هم بین سرمایه گذار (یا اینوستر) و اسپانسر است. در واقع سرمایه گذار شخصی ست که مبلغی را در پروژه وارد می کند و در سود یا ضرر حاصل از آن شریک خواهد بود. ولی اسپانسر یک شخص حقیقی یا حقوقی است که با پرداخت هزینه ای از ویترین هنرمندان موسیقی برای تبلیغ برند خودش استفاده می کند. در بسیاری از موارد به سرمایه گذار موسیقی در ایران، تهیه کننده هم می گویند! نمونه اسپانسر هم سیروان و آن برند آبمیوه معروف هست.
–حالا که صحبت به سیروان کشیده شد. خیلی ها معتقدند که سیروان جز بهترین نمونه های برندینگ در صنعت موسیقی به شمار می رود.
فرزام توسلی: سیروان ذاتاً موزیسین هست نه یک مدیری هنری. ولی در این سالها تمام تلاشش را برای رعایت استانداردهای برندینگ حتی با توجه به شرایط سخت کشور ما کرده. در همین مورد اسپانسر که الان حافظ گفت گاهی می بینید یک هنرمندی مدل برندی می شود که با شخصیت برند خودش سازگار نیست. یک تناقضی به وجود می آید. که نه به نفع هنرمند خواهد نه اسپانسر! ولی سیروان آگاه است که بخش زیادی از شخصیت برندش را آرکی تایپRuller تشکیل داده و از مهم ترین ویژگی های این نوع برند حفظ پرستیژ می باشد. در واقع سیروان کالا و یا خدماتی را انتخاب می کند که با درون مایه برند خودش نیز هماهنگی دارد.
-باتوجه به اینکه بحث به برندینگ کشیده شد. اساساً برندینگ در موسیقی به چه معناست؟
فرزام توسلی: شما باید یک تفاوتی را قائل بشوید بین شخص هنرمند و یک برند هنری. در واقع کسی که به دفتر ما می آید و می خواهد به صورت حرفه ای به عنوان خواننده یا هنرمند موسیقی وارد صنعت موسیقی شود از آن لحظه به بعد یک برند هنری محسوب می شود نه یک شخص هنرمند. و حتی ممکن است اسم برند او با اسم واقعی اش متفاوت باشد.
با این نگرش، برند سازی در صنعت موسیقی در بسیاری از موارد پایه با برند سازی در صنایع دیگر مانند فروشگاه ها و یا کارخانجات مباحث مشترک بسیاری دارد. با یک تفاوت چشمگیر که برند ما یک انسان خواهد بود نه یک کالا و یا خدمات که به نظرم این تفاوت، برندینگ را در صنایع هنری بسیار جذاب تر خواهد کرد.
-در چند دهه اخیر در حوزه هنر همیشه محدودیت هایی وجود داشته، این محدودیت ها و حساسیت ها باعث چه آسیب هایی شده است؟
حافظ اصغری: اساسی ترین محدودیتی که در حوزه نشر موسیقی داریم و دغدغه خیلی از آرتیستاست مجوز است. از مجوز تک آهنگ و کاورها تا کنسرت و فعالیت های شبکه های اجتماعیشان. به طور مثال اخیراً هنرمندی به خاطر استوری های طرفدارای خانمش ممنوع الفعالیت شده و چنین قوانینی که یک جورایی نانوشته است. یا مسئله ای مثل مالیات که هم در نشر و هم در کنسرت ها گریبان گیر شده چالش جدیدیست که ناشرین و تهیه کنندگان موسیقی باهاش طرف هستند.
-از جواب شما برداشت می شود که مخالف کلیت مقوله مجوز هستید، درسته؟
حافظ اصغری: دقیقا
-ولی شما ایران مجوز هستید و دلیل این مصاحبه این بوده که شما فعالترین ناشر ایران در سال گذشته بودید و خیلی از آرتیست های معروف توسط شما آثارشان منتشر می شود!
حافظ اصغری: اینکه ما داریم در ایران کار می کنیم و باید به قوانین ایران احترام بذاریم یا موجودیت نشر ما مبنی بر خدمات به آرتیست های مستقل (یا بدون کمپانی) که کلید فعالیت رسمی آن ها در ایران هم دریافت مجوز است یک مبحث خواهد بود و این که این قانون اساساً قانون خوبی نیست و معایب بسیاری دارد و شاید معضل اصلی عدم پیشرفت موسیقی ما مجوز باشد هم بحثی دیگر.
فرزام توسلی: در ایران روزگاری ویدیو ممنوع بوده یا در دهه شصت که گروه های سیاسی در ایران مسلح بودند حمل سازهای موسیقی جرم محسوب می شده و برای حمل آن برگه تردد صادر می کردند! در واقع به نوعی حمل ساز های موسیقی از اسلحه گرم سخت تر بوده است ولی شما می بینید که بخش زیادی از آن تندروی ها امروز از پایه منسوخ شده است. روند کلی مجوز در ایران هم به سمت کم رنگ شدن حرکت خواهد کرد. شاید هم در یک تصمیم عاقلانه این قانون من درآوردی یکجا کنار گذاشته شود.
-برای این که امروز به عنوان یک استارت آپ نشر موسیقی در ایران فعالترین باشید از چه راهکار هایی استفاده کردید؟
فرزام توسلی: ما از بدنه خود هنر وارد مدیرت هنری شدیم و نگرش هنری سرلوحه ما بوده است. که دلیل نزدیکی ایران مجوز و آرتیست ها هم شد. روزی که ما شروع کردیم خلایی را در حوزه شرکت های موسیقی دیدیم و آن هم عدم حمایت شرکت های موسیقی از اکثریت هنرمندان بود. زیر یک درصد آرتیست ها شرکت داشتند و آن ها هم آرتیست هایی مشهور بودند. خیلی هم در ایران باب نیست که استعدادیابی انجام بشود. ۴ یا ۵ شرکت رقابتی بر روی استعدادهای در شرف شهرت و پولسازی دارند. ما سعی کردیم این نگاه کلاسیک و پر از اشتباه را نداشته باشیم.
-موسیقی در ایران هنوز تکلیفش به طور قطع مشخص نیست و قطعا یک سری از مشکلات برمی گردد به وزارت ارشاد به عنوان بانی فرهنگ. اما اشتباهاتی که بخش خصوصی در این مورد انجام داده چی بوده؟
فرزام توسلی: تا زمانی که در ایران برگزاری کنسرت سخت بود انگار اصول رو رعایت می کردیم. من معتقدم در صنعت موسیقی نشر خیلی مهم تر از کنسرت می باشد. تا آهنگی منتشر نشود آرتیستی متولد و مشهور نخواهد شد. ما شاید تا اواخر دهه ۷۰ فروش میلیونی آلبوم موسیقی داشتیم تا این که اینترنت نقش تعیین کننده ای در صنعت موسیقی پیدا کرد.
به نظر در اوایل دهه هشتاد تهیه کننده های موسیقی تصمیم گرفتند نشر موسیقی رو رایگان کنند ولی از کنسرت درآمد داشته باشند. تصمیمی که نه منطقی ست و نه در درازمدت شدنی! یک روزی ما باید برگردیم به اینکه آرتیست از روز اولی که آهنگش را بیرون می دهد باید درآمد داشته باشد و مردمی که از این خدمات یا کالا استفاده می کنند باید هزینه یا حق پخش را بپردازند. این باعث خواهد شد موزیسین ها بر مبنای توانمندیشان در یک پلتفرم عادلانه طرفدار داشته باشند و دیده شوند.
ولی اینکه الان ما نشر موسیقی را رایگان کنیم و کلی هم هزینه غیرعادی واسه پخش قطعه بدهیم به امید این که بعداً بخواهیم از کنسرت درآمد داشته باشیم مانند این است که شیر را مجانی کنیم و بخواهیم از فرآورده هایش مانند ماست و بستنی درآمد داشته باشیم.
-تا الان دو سه بار در صحبت ها تون بحث کالا یا خدمات و موسیقی به میان آمد بالاخره خروجی صنعت موسیقی کالا محسوب می شود یا خدمات؟
فرزام توسلی: (می خندد) اتفاقاً این مساله ای بود که در دوران دانشگاه و نوشتن پایان نامه به آن برخوردم. به صورت کلی ما در صنعت موسیقی هم کالا می فروشیم و هم خدمات. خریدن بلیط کنسرت، خرید یک نوع از خدمات موسیقی محسوب می شود و خرید آلبوم های فیزیکی و فلش آلبوم ها و… کالای موسیقی.
اما پرسش اصلی این جاست دانلود قانونی آهنگ و یا استریم در کدام دسته قرار می گیرد. هر چیزی که به یک فرآیند فیزیکی تبدیل شود کالا به شمار می آید پس اگر آهنگ را بخریم و در هارد دیسک کامپیوتر مان ذخیره شود. به خاطر فرآیند سخت افزاری و قابلیت انباشت در واقع کالا خریدیم ولی اگر از سرویس های آنلاین استریم استفاده کنیم که صد در صد آنلاین موسیقی را پخش می کند خدمات. البته این جا بحث دانلود آفلاین هم پیش می آید که باعث پیچیدگی بیشتر هم می شود.
-به نظر می رسد شما معضل اصلی موسیقی ایران رو بعد از مجوز، نشر رایگان می دونید. چه راه کاری دارید؟
حافظ اصغری: باید این را بپذیریم که در این حوزه عقبیم و ناشرین و آرتیست ها در دنیا سالهاست از نشر موسیقی درآمد دارند. رودخونه موسیقی ایران هم راهی جز وصل شدن به اقیانوس جهانی ندارد. ما یک قدم مهم و جدی برداشتیم و با بزرگترین کمپانی نشر موسیقی دنیا قراردادی بستیم اما این قدم اول بود و ما برای همیشه نمی توانیم از پلتفرم های خارجی استفاده کنیم لذا داریم اقداماتی را انجام می دهیم تا در سال ۱۴۰۰ پلتفرمی رو با توجه به قوانینی که در کشور وجود دارد طراحی کنیم .از آنجایی که ما تحریم هستیم خیلی از پلتفرم ها ممکن است قابل دسترسی نباشند که کار را برای کاربران ایرانی هم سخت می کند. منظورم از کاربر شنونده های عادی اپ هایی مثل اسپاتیفای در ایران است.
-در این چند وقت هم اخباری منتشر شد انگار یک سری از ناشران خارجی کارهای هنرمندان ایرانی را از پلتفرم ها حذف کردند. این تحریم ها اصلا چطور وارد حوزه هنر شد؟
حافظ اصغری: ببینید هر ناشری در دنیا طبیعتا از قوانین کشور خودش طبعیت می کند. به طور مثال خیلی از آرتیست ها که با سایتی مثل دیستروکید کار کردند دچار مشکلاتی از این دست شدند چون آمریکا کشور این ناشر هست و نکته اساسی دیگر این که آرتیست های ما با ناشرینی کار می کنند که واسطه هستند و به این مشکلات برمی خورند ولی ما به طور مستقیم قرارداد داریم و خوشحالیم که مطمئن به کار خومان در شرایط تحریم هم ادامه می دهیم و مشکلی از این بابت نداریم.
-به نظر می رسد انتشار آهنگ در اسپاتیفای و غیره همانقدر که در چند وقت اخیر اوج گرفت به خاطر یک سری از مشکلات حتی برای کاربران عادی به طور خاص برای اسپاتیفای باعث چالش هایی هم شده است.
فرزام توسلی: هم بحث تحریم ها بوده برای موزیسن ها و هم برای کابران عادی. همچنین مشکلاتی که از عدم درک درست از صنعت موسیقی در دنیا داریم که باید هرچه زودتر به سمتش برویم. یه مثال معروف هم هست که اصولاً پدیده ها در ایران با هواپیما می آیند و فرهنگ استفاده شان با فرغون!
حافظ اصغری: در ادامه می تونم به این نکته اشاره کنم در طول روز با حجم بالایی از سوال ها مواجه ایم که خیلی از مسائل و نحوه استفاده از پلتفرم هارو نمی دانند و ما صرفا به این دوستان مشاوره می دهیم و دلیلش هم این است که هرکدام از پلتفرم ها ریزه کاری، زبان و قوانین مخصوص به خودش را دارد.
فرزام توسلی: گاهی اوقات این مشاوره های رایگان ما دردسر ساز هم می شود. در فرهنگ مشاوره گرفتن هم خیلی کار داریم. (می خندد)
–شرایطی که کووید ۱۹ ایجاد کرده در ۲ سال اخیر تاثیرات زیادی روی مشاغل فرهنگی هنری داشته نسبت به مابقی اصناف. برای شما چطور گذشت؟
حافظ اصغری: خب طبیعتاً نبود کنسرت ضربه بزرگی به کل صنعت موسیقی زد و ما ازین قضیه مستثنی نبودیم. اما توانستیم از این محدودیت فرصت بسازیم. ما همیشه بنای کارمان بر ایده هایمان بوده و در شرایط کرونا روی پروژه های تولید، مجوز، پخش جهانی و برندسازی تمرکز ویژه کردیم و دیدیم که خلا بزرگی مخصوصا در حوزه برندینگ داریم که نشان از عدم بلوغ در صنعت موسیقی است.
-چه آینده ای را برای هنر و صنعت موسیقی و هنرمندان این حوزه متصور هستید و حرف آخر:
فرزام توسلی: ما در دو دهه اخیر نسبت به شرایط و قوانین کشور روند صعودی خوبی داشتیم. در هر نسل هم موزیسین های مستعدی داریم که می توانند در سطح جهانی بدرخشند. در واقع پروموت کردن آن ها در وهله اول بر عهده دولت خواهد بود. دولت ها در ایران هنوز به این نتیجه نرسیدند که در برند سازی کشوری حوزه فرهنگ و هنر راه گشای خیلی از مباحث دیپلماتیک، اقتصادی، نظامی و… است.
الان در خارج از ایران کشور ما برای بسیاری از مردم دنیا نماد منازعات هسته ای است. برای نمونه برزیل را به فوتبال می شناسند و هلند را به گل و گیاه و… در حالی که خیلی از مردم دنیا آمریکا را با هالیوود یا مایکل جکسون و… می شناسند با این که آنها بمب اتم دارند ولی ما نه!
به نظر مسئولین ما هنوز اهمیت برند های فرهنگی و تصویر سازی در اذهان جامعه جهانی را درک نکردند. باید به این نتیجه برسیم که فرهنگ ارزشمندترین دارایی و صادرات یک مملکت است. جالب تر این که ما در حوزه موسیقی برای جهانی شدن و یا پیشرفت اساسی بیشتر نیازمند برداشتن محدودیت ها و رها سازی هستیم تا حمایت خاصی! الان اگر یک موزیسین ایرانی در یک پروژه جهانی همکاری داشته باشد. به احتمال زیاد ممنوع الفعالیت می شود حتی می تواند عواقب قضایی هم داشته باشد! خب کشورهای دیگر خرج می کنند که این اتفاقات بیفتد! من فکر می کنم دی ان ای ایرانی ها به گونه ایست که در صورت آماده بودن شرایط و آموزش درست نتایج هنری خوبی را در سطح بین المللی بگیرند.
دیدگاه شما