رسانه نوا – گروه «پلاریس» به جرات یکی از موفقترین گروههای بانوان است که تمامی اعضای آن از افراد تحصیلکرده و حرفهای عرصه موسیقی هستند.
ایلچی که خود از سن ۹ سالگی نواختن پیانو را آغاز کرده و از تحصیلکردگان در هنرستان موسیقی است، تحصیلات کلاسیک خود در این رشته را نزد اساتید بنام این عرصه ادامه داد.
بهار ایلچی سال ۱۳۶۱ در تهران متولد شد و از۹ سالگی به نوازندگی پیانو پرداخت ، سپس آموزش آکادمیک خود را از سال ۱۳۷۱ در هنرستان موسیقی به عنوان نوازنده پیانو در رشته موسیقی کلاسیک نزد اساتیدی همچون سروش دهبستی و دلبر حکیم آوا ادامه داد.
علاقه وی به هارپ از وی یک نوازنده تمام قد هارپ ساخت . گروه وی که با عنوان «پلاریس» شناخته میشود و در سال ۱۳۹۲ به ثبت رسید، تا کنون موفق به اخذ مقامهای مختلفی شده است که از آن میان میتوان به کسب مقام اول در جشنواره فجر در بخش آواز گروهی ، کسب مقام اول در جشنواره فجر در بخش موسیقی پاپ بانوان با گروه فرمات و…اشاره کرد.
این گروه با سبکی و فرمی جدید، سعی در متفاوت بودن داشته که اتفاقا موفق هم شده است.
با سرپرست این گروه گفتگویی کردهایم که می خوانید:
دلیل غیبت پلاریس طی ماههای اخیر چه بود؟ آیا کنسرت و یا برنامه دیگری در دست اجرا دارید؟
دو دلیل برای نداشتن کنسرت در سال جاری داشتیم. اول اینکه سال قبل در نیمه نخست سال چهار کنسرت در تالار وحدت و یک اجرا هم در بندرعباس برگزار کردیم. در شهریور ۹۷ نیز کنسرتی اجرا شد که تالار شهید آوینی میزبان ما بود، با وجود اینکه در نیمه دوم سال برنامه ای نداشتیم اما پرکارترین گروه بانوان در کشور بودیم.
متاسفانه در نیمه دوم سال دو اتفاق باعث شد کنسرتی برگزار نکنیم؛ نخست اینکه ما برای شرکت در جشنواره موسیقی فجر آماده می شدیم ولی در حرکتی عجیب گروه ما را کلا از بین شرکت کنندگان حذف کردند. البته نه تنها پولاریس، بلکه حضور بانوان به کل ممنوع شده بود. البته به ما گفته شده بود که شورای داوران به گروه شما امتیاز پایینی داده و به همین دلیل حذف شده اید ولی با پیگیری های انجام شده، متوجه شدیم که شورا رای بسیار خوبی به «پولاریس» داده بود. به هر ترتیب کلا از جشنواره حذف شدیم.
این امر که پس از مدتها توانسته بودیم زنان را به جشنواره بازگردانیم ولی به این شکل کنار گذاشته شده بودند، بسیار دلسرد کننده بود. مجموعه ای قوی و بزرگ از دختران جوان را کنار هم جمع کرده بودیم و همگی با شور و علاقه فعالیت می کردند ولی به جای حمایت از گروه های نوپای بانوان، به این شکل حذف مان کردند.
اما دلیل دیگر عدم برگزاری کنسرت در نیمه دوم سال ۹۷ نیز این بود که ما تلاش کردیم تمرکز را از روی تهران برداریم و به سمت برگزاری کنسرت در شهرستانها برویم که متاسفانه با عدم هماهنگی های لازم، همه برنامه های سال قبل به امسال موکول شد . امیدواریم بتوانیم هرچه زودتر به دیدار بانوان علاقمند درسایر شهرستانها برویم.
با نگاهی به سبقه « پلاریس»، اعضای گروه دائما در حال تغییر بوده اند، دلیل این امر چیست؟
چون اعضای ما اکثرا خانم های جوان هستند و در سنی قرار دارند که ممکن است برای زندگی شان تصمیمات مختلفی بگیرند به همین جهت این تغییرات اجتناب ناپذیر است. چرا که بعضی از اعضا برای تحصیل و یا زندگی به خارج از ایران مهاجرت می کنند. برخی به دلیل ازدواج و شرایط جدیدشان قادر به ادامه رویه سابق نیستند و عده ای هم ممکن است تصمیمات متفاوتی برای زندگی خود بگیرند و به همین جهت مجبور به جدا شدن از گروه می شوند. البته در مقایسه با گروه های حرفه ای و بزرگ جهان، ما در ایران و در فضای موسیقی تعهد کاری کمتری می بینیم. برای مثال در کشور ما اگر نوازنده ای به دلیل کیفیت کارش مشهور و معروف شود، به جای اینکه نسبت به کارش تعهد بیشتری پیدا کند، متاسفانه می بینیم که مغرور می شود و نسبت به گروه تعهد کافی را از خود بروز نمی دهد.
البته به لطف خدا در حال حاضر «پلاریس» با چنین مشکلی روبرو نیست و همگی سعی میکنیم با تمام توان در اختیار گروه باشیم و تلاش می کنیم هرچه بهتر و بیشتر کیفیت کار را بالاتر ببریم و تمرکزمان بر روی خلاقیت و نوگرایی در آثارمان است تا مخاطبمان دچار تکرار و کپی برداری نشود. ولی متاسفانه این روحیه در اکثریت گروه های فعال در سطح کشور دیده نمی شود و بیشتر در پی کپی کردن هستند و کسی به فکر ایده پردازی و خلاقیت در اثر نیست. در حالیکه من از روزیکه اقدام به تشکیل گروه کردم، حتی پیش ازاینکه موفق به گرفتن مجوز بشویم هم برنامه ریزی دقیقی نسبت به اهداف حرفه ای گروه و روند رسیدن به این هدفها داشتم. برای مثال روی ساختار ارکستر، ترکیب نوازنده ها، انتخاب خواننده ها، چند زبانه بودن خواننده ها و اجرا به زبان های مختلف فکر کرده بودم.
دلیل تصمیم چند زبانه بودن گروه نیز در همین راستا بود؟
دلیل تصمیم چند زبانه بودن کارهای گروه این بود که بتوانیم با مخاطبان بیشتری ارتباط برقرار کنیم .چرا که از نظر من اگر جوامع نتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سطح آگاهی و شناختشان از یکدیگر از بین رفته و این امر به گسترش اختلافات دامن خواهد زد. در حالیکه ارتباط آگاهانه می تواند ایجاد صلح کند. از همین جهت، زبان مهمترین وسیله ارتباطی است و موسیقی هم همه گیر ترین ابزار ارتباطی جهان است . ما سعی کردیم با استفاده از روش چند زبانه بودن کارهایمان، به گونه ای سفیر ارتباط بین گروه های مختلف انسانی باشیم. در حالیکه من فکر نمیکنم گروه هایی که در حال حاضر در ایران کار میکنند چندان به این مسایل اهمیت بدهند و بیشتر سعی شان بر روی اجرای کلیشه ای آثار متمرکز است.
«پلاریس» در واقع نخستین گروه ایرانی است که با گروه «حرکت» به روی صحنه رفت و با استقبال چشمگیری روبرو شد. اما همین تصمیم بر اضافه کردن «حرکت» به گروه هم با پیش زمینه ای گرفته شد که حاصل مدتها تفکر بود. من به فرهنگ حرکات کشورم علاقمندم . در گوشه گوشه ایران انواع مختلفی داریم که بسیار زیبا هستند ولی متاسفانه غالب آنها رو به فراموشی هستند و اکثر نوجوانان اصلا آنها را نمی شناسند. من به عنوان یک هنرمند وظیفه خودم دیدم که نه تنها فقط با حرکات ایرانی؛ بلکه با حرکات مدرن تر آشنایشان کنم. این ایده حدودا سه سال پیش ازاینکه اجرایی شود در ذهن من بود و برای به ثمر رساندنش برنامه ریزی دقیقی کردم تا بالاخره به روی صحنه رفت و به تصویر کشیده شد.
دلیل اصلی این امر لزوم ایجاد ارتباط بین انسانهاست، نه تنها بین مردم کشورهای مختلف بلکه در کشور خودمان بین اقوام نیز باید این ارتباط زبانی برقرار شود و این ایجاد رابطه باعث می شود که یک شکلی از وحدت بوجود آید و از تفرقه بین عناصر اجتماعی جلوگیری خواهد شد.
متاسفانه سیاست ها در جهان باعث این تفرقه بین انسانها شده است اما من میخواهم بگویم با تمام وجود عاشق تمام مردم دنیا با هر زبان و قومیت و فرهنگی هستم و معتقدم همه انسانها با یکدیگر برابرند و باید بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و مهمترین ابزار این ارتباط نیز زبان است. از همین رو که تصمیم گرفتم در« پلاریس» از خواننده های مختلف استفاده کنم.
از نظر شما لازمه بقای گروه های همچون «پلاریس» و گروههای مشابه چیست؟
من فکر میکنم که اگر در هر کاری عشق وجود داشته باشد قطعا ادامه خواهد یافت و این امر در گروه ما به روشنی قابل تشخیص است چرا که اعضای «پلاریس» به کارشان عشق می ورزند.
گروه های بانوان برای بقای خود با مشکلات زیادی روبرو هستند. برای مثال کلا دو سالن برای اجرای گروه های بانوان مشخص شده و آن دو سالن هم به قدری متقاضی دارند که به سختی می توانیم وقتی برای اجرا بگیریم. مثلا فرهنگسرای نیاوران استیج بسیار کوچکی دارد و گروه ما همیشه با مشکل مواجه می شود ولی ما با وجود این مشکلات همچنان با قدرت به کارمان ادامه می دهیم.
اجراهایی در تالار وحدت نیز داشتهاید که به نظر میرسد سالن مناسبتری برای اجراهای شما باشد.
بله تالار وحدت مکان مناسبی برای اجراهای ما است ولی با سختی های فراوان موفق به رزرو یک سانس در زمان مناسب برای اجرای کنسرت می شویم ومعمولا بدترین ساعات روز را به ما اختصاص می دهند.
درواقع اجرا در ساعت دو بعدازظهر ظلم در حق گروه های موسیقی بانوان، است. چرا که مخاطبان دقیقا ساعات استراحت شان را باید به کنسرت اختصاص دهند.
ترکیب گروه بر چه اساسی شکل میگیرد؟
من همیشه سعی کرده ام بر اساس نیازهای گروه ترکیب مان را انتخاب کنم نه بر اساس اینکه سایر گروه ها از چه نوازندگانی استفاده میکنند. یا اینکه الان چه سازی بیشتر استفاده می شود! تلاشم بر این بوده که بر اساس نیاز گروه از نیروهای جوان آنچه را بسازم که در کامل شدن گروه نقش داشته باشد و اکثر دخترانی که با ما همکاری کرده اند تجربه اجرا بر روی صحنه را نداشته اند. ولی الان هر کدام یک نوازنده یا خواننده حرفه ای و موفق هستند. همیشه معیار اصلی ام ساختن بوده است نه اینکه بر روی ساخته های دیگران کار کنم. البته اصلی ترین فاکتور در انتخاب اعضایمان استعداد فرد در زمینه تخصصی خودش است ولی هیچوقت به فکر این نبوده ام که سراغ افرادی بروم که تجربه زیادی داشته باشند و به اصطلاح قبلا ساخته شده اند. به همین دلیل است که اکثر اعضای «پلاریس» بسیار جوان هستند. بسیار خوشحالم که با دخترانی کار کرده ام که خصوصیت مشترک همگی آنها، توانمندیشان بوده است. من هیچ وقت تجربه برایم ملاک نبوده است و سعی کرده ام خودم زمینه را برای ساخته شدن نوازندگان و خوانندگان گروه فراهم کنم. البته بین خوانندگان «پلاریس» چند نفر بوده اند که تجربه قبلی داشته اند اما اکثر اعضا برای اولین بار در قالب همین گروه به روی صحنه رفته اند.
گفته می شود که گروه های آقایان به مراتب در رابطه با هماهنگی بین اعضای گروه موفق تر عمل می کنند تا گروه های بانوان، آیا چنین امری صحت دارد؟
از نظر من همینکه حدود هشت سال توانسته ایم به صورت مداوم و منظم کار کنیم، نشانگر وجود این هماهنگی است. در واقع عملکرد ماست که می تواند نشان دهنده وجود هماهنگی یا عدم وجودش باشد. اگر غیر ازاین بود، تابه حال باید گروه از هم می پاشید. ولی این فعالیت مداوم «پلاریس» نشانگر وجود این هماهنگیها بین اعضای گروه است و من چندان موافق دسته بندی زنان و مردان در این مورد بخصوص نیستم.
این انسجام زبانی که در پولاریس دیده می شود مدیون چیست؟ ساختار و فرم گروه از کجا نشات می گیرد؟
همانطور که پیشتر نیز گفته شد دلیل استفاده از زبان های مختلف، ایجاد یک ارتباط مسئولانه و آگاهانه بین مردم با فرهنگ های مختلف بوده است. من معتقدم که تمام مردم جهان در هر نقطه ای از دنیا با یکدیگر برابر و مساوی هستند و تنها باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا بتوان بسیاری از این مشکلات را حل کرد.
و اما در مورد ساختار و فرم «پلاریس» باید بگویم روزی که ما شروع به کار کردیم حتی از ساز «هورن» هم در ساختار ارکسترال مان استفاده می کردیم. در حالیکه معمولا گروه های پاپ این ساز را مناسب این سبک از موسیقی نمی دانند. ولی من به دلیل علاقه شخصی ام به این ساز تصمیم گرفتم از هورن هم استفاده کنم و البته مهمتر از این مساله، شناساندن سازهای مختلف به مردم بود. چرا که مخاطب موسیقی پاپ در تمامی جوامع مردم هستند و این امر باعث فرهنگ سازی در امر آموزش موسیقی خصوصا در مورد کودکان می شود که بتوانیم انواع سازهایی که ممکن است فقط در ارکستر سمفونیک ببینند را بر روی صحنه پاپ هم مشاهده کنند و با صدا و ترکیبشان آشنا شوند.
فاکتور دیگری که باعث انسجام «پلاریس» شده، انتخاب بسیار دقیق رهبر ارکستر و تنظیم کننده موزیک بوده است. باتوجه به اینکه تخصص من موسیقی است به جرات میتوانم بگویم که رهبر ارکستر و تنظیم کننده گروه ما یکی از بهترین های ایران است، حتی ادعا میکنم که پوریا پیرزاده (رهبر ارکستر، آهنگساز و تنظیم کننده) جزو سه نفر برتر کشور در این زمینه است، خصوصا ایشان در نوازندگی پیانو از یک نبوغ بلاوصف برخوردار است.
با توجه به محدودیت های شنیداری برای جذب مخاطب چطور به این مهم اقدام می کنید؟
این مساله بهیچ وجه قابل انکار نیست، وقتی که ما امکان ارائه آثارمان را قبل از آمدن مردم به کنسرتمان نداریم و آنها نمیتوانند آثارمان را در جایی غیر از کنسرت بشنوند کار ما بسیار سخت تر می شود. زمانیکه شما به کنسرت می روید میخواهید آهنگ هایی را که با آنها خاطره دارید را بصورت زنده بشنوید و ببینید اما وقتی شما ذهنیت و خاطره ای از آثاری که ارائه می شوند نداشته باشید برقراری ارتباط را بسیار سخت تر می کند. به همین دلیل مجبور بوده ایم که برخی آثاری را که قبلا اجرا شده و مخاطبان با آنها آشنایی دارند را با ریمیکس و خلاقیت های خاصی دوباره اجرا کنیم تا برقراری ارتباط بین مخاطب و پولاریس تسهیل شود.
شما به عنوان یک گروه مستقل همواره از همکاری با تهیه کنندگان اجتناب کرده اید، دلیلش چیست؟
اتفاقا ما علاقمندیم که با تهیه کنندگان همکاری کنیم ولی متاسفانه افرادی که تاکنون با ما کار کرده اند تصورشان از همکاری با بانوان اشتباه بوده چرا که همانطور که ذکر شد، شرایط برگزاری برنامه های گروه بانوان بسیار متفاوت از گروه های آقایان است. برای مثال در امر تبلیغات، سالن های اجرای کنسرت، زمان های اجرا و بلیت فروشی و…
متاسفانه تهیه کنندگان ما در ارتباط با این تفاوت ها آگاهی کافی ندارند و به همین جهت نتوانسته اند به وعده هایشان نسبت به گروه عمل نمایند و همین امر موجب شده است که ما فعلا با تهیه کننده ای همکاری نداشته باشیم.
بازسازی قطعات در گروه شما بسیار کمتر دیده می شود، آیا علت خاصی دارد؟
من در ارتباط با موسیقی به هیچ وجه تقلید و کپی کردن آثار را نمی پسندم چون باعث در جا زدن می شود و گروه هیچ پیشرفتی نخواهد کرد. خصوصا در مورد قطعات فارسی سعی کرده ام کاور نکنم و از آهنگ های تکراری پرهیزکرده و سعی در ارائه توانمندی های گروه داشته باشیم نه اینکه از روی کار دیگران فقط تقلید کنیم. اما در مورد کارهای محلی باید اضافه کنم که اگر قطعه ای را کاور کرده ایم حتما از تنظیم جدیدی استفاده کرده ایم و اصلا کپی برابر اصل نبوده است و بر اساس ارکسترمان سعی در ایجاد تفاوت با قطعات اصلی داشته ایم.
در واقع ما مهر «پلاریس» را روی کارهای ی که کاور میکنیم می زنیم. برای مثال ما افتخار همکاری با خانم پری زنگنه را داشتیم که برای شخص بنده یکی از بهترین تجربه ها بود. چرا که ایشان اسطوره عشق و علاقه ، پایداری و ایستادگی در کارشان هستند و این امر برای گروه و خصوصا خود من بسیار مهم بود. با این وجود ما حتی کارهای ایشان را نیز کپی نکردیم و سعی کردیم با سبک و سیاق «پلاریس» آن آثار را اجرا کنیم. جالب این بود که بازخورد بسیار مثبتی هم داشت حتی خود خانم زنگنه از نتیجه کار کاملا راضی بودند و حتی بسیاری از اساتید معتقد بودند که تنظیم آقای پیرزاده از تنظیم اصلی هم دلنشین تر و قوی تر بوده است. طبیعتا این موارد باعث دلگرمی و افتخار من بوده است و ومنجر شده که همچنان با قدرت به کارمان ادامه بدهیم.
و اما اگر نکته ای باقی مانده است بفرمایید…
در پایان آرزوی موفقیت می کنم برای تمام بانوانی که در عرصه موسیقی فعالیت می کنند، چرا که با سختی های مضاعفی روبرو هستند و مشکلات عدیده ای بر سر راهشان وجود دارد، همیشه دوستشان داشته ام بسیار خوشحالم که توانسته ایم که راه را باز کنیم و برای بسیاری از این دختران الگویی در زمینه موسیقی باشیم.
امیدوارم که بتوانیم همیشه پرچم خانم های ایرانی را برافراشته نگاه داریم.
دیدگاه شما