نوا: محمد مبارکی؛خواننده عرصه پاپ، متولد بیست و پنج اسفندماه ۱۳۶۵ در منظقه کارخانه قند ورامین از کودکی در رشته کشتی فعالیت داشته و عضو ثابت تیم منتخب کشتی منطقه ورامین بوده است.
وی تا سال ۱۳۸۸ در باشگاه فجر ورامین بود
محمد مبارکی برادر کوچکتر عباس مبارکی (سعید شایسته) است. این خواننده تاکنون آثار بسیاری تولید و به صورت مجاز روانه بازار موسیقی کشور کرده است.
با چه هدف و انگیزه ای وارد عرصه موسیقی شده و به سمت این کار رفتید؟
من در خانواده ای هنرمند به دنیا آمدم و از کودکی با هنر و مخصوصا موسیقی آشنا شدم. چرا که پدرم صدای بسیار زیبایی داشت، خواننده خوبی بود و همین طور دستی هم در نوشتن داشت.
و به همین دلیل برادر بزرگتر من سعید شایسته علاقمند به این هنر شد و من از هم بعد از مدتی ناخودآگاه در دریای این هنر بی مثال تنی به آب زدم و این این پیش زمینهها کافی بود تا به سمت موسیقی بروم.
حس می کنم موسیقی در من رخنه کرده و از دیرباز با آن خو داشته ام. یک جور احساس آمیختگی با موسیقی دارم که از کودکی با من بوده است و چه انگیزه ای بالاتر از این؟
معیار و ملاک شما برای انتخاب ترانه ها چه بوده است؟
تمام ترانه های من برگرفته از حوادث روزمره من میباشد یا قصههای واقعی دوستان و آشنایان که برای من تعریف میکنند. تنها معیار من برای انتخاب ترانههایم این است که بتوانم آنها را با زبانی ساده و گویا وخیلی عامیانه به گوش مخاطبان برسانم. ترانه هایی که انتخاب می کنم علاوه بر سادگی که دارند، حرف برای گفتن دارند و مخاطب به راحتی می تواند با آنها ارتباط برقرار کند. دوست دارم ترانه و کلامی که از آن استفاده میکنم پلی ارتباطی بین من و مخاطبم باشد. اگر اینطور نباشد و از پس این مهم برنیاید، الزامی به استفاده از کلام در موسیقی نیست.
برای چه طیف مخاطبی کار منتشر میکنید؟
اینطور نیست که بنشینم و تصمیم بگیرم که مثلا آهنگی که می خوانم، برای طیفی یا سن خاص یا ایدئولوژی خاص و نگرش خاص است. معمولا سعی میکنم همه طیفهای مختلف را مدنظر داشته باشم. اما حس میکنم طیف جوان بیشتر ارتباط برقرار کرده است.
من معمولاً تمام کارهایم از احساسی که به من دست میدهد، نشات گرفته اند و من آنها رابه ترانه و موزیک تبدیل میکنم. گاه غمناک و گاهی شاد، گاه از سر عشق و گاه از سر شکسسته عاشق! همین موجب میشود تا طیفی که درگیر این ماجراست و آن نیز طیف جوان است، با موزیکم ارتباط برقرار کند.
در کارهایتان عموما از چه سازهایی استفاده میکنید و چرا ؟
اینطور نیست که خود را محدود کنم، بلکه بسته به ژانری که آهنگ دارد، ساز را انتخاب می کنم.
بستگی به ژانر آهنگم دارد ولی معمولاً از ساز گیتار و ویولن درکارهای اسلو استفاده میکنم. چون این دو ساز با روحیه و نیز با سبک و سیاق کارهایم سازگاری بیشتری دارند. به نظر من سازها ارتباط مستقیم با شخصیت خواننده دارند و من فکر می کنم این سازها از جنس من هستند و می توانم به راحتی با آنها ارتباط بگیرم و منظورم را به مخاطبانم برسانم.
چه زمانی فعالیت موسیقی خود را به صورت تخصصی شروع کردید ؟
از سال ۱۳۸۴ با آهنگ «خیلی ممنون» که شعر و آهنگ آن از خودم بود فعالیت حرفهای خود را آغاز کردم . این قطعه توسط دوست خوبم سعید سام تنظیم شده بود که توانست توجه بسیاری از مخاطبان موسیقی پاپ را به خود جلب کند. بعد از آن بود که موسیقی برای من شکل جدیتر و حرفهای تری به خود گرفت و تا کنون نیز ادامه دارد. من
اصراری به سرودن ترانه توسط خودتان دارید ؟
اصلا هیچ اصراری به سرودن ترانه توسط خودم ندارم. اگر ترانه خوبی به دستم برسد که ترجیع بند خوبی داشته باشد، مضمونی خوب داشته و حرف برای گفتن داشته باشد از آن استقبال می کنم. اینطور نیست که روی ترانه خودم مصر باشم. هر ترانه ای که بتواند بین من و مخاطبم رابطه خوب برقرار کند، از نظر من ارزشمند است. برای پذیرش ترانه و استفاده از آن در موزیکهایم کاملا بدون گارد هستم.
برای آهنگسازی چه ملاکی مد نظرتان است و برای همکاری با آهنگسازان چه معیاری در نظر دارید؟
بیشتر سعی میکنم به خواسته مخاطبانم احترام بگذارم. به کارهایی که دوست داشتند با اشعار جدید و ملودیهای به روز ترانه ها را منتشر کنم. ضمن اینکه سواد و دانش آهنگساز نیز برایم اولویت دارد.
البته من نسبت به تمام آهنگسازان کشورمان ارادت دارم .ولی به نظر من خوش قولی در این هنر برای من جایگاه ویژهای دارد.
استقبال مخاطبان از آثارتان به چه صورت است؟
واقعیت امر این است که بازخوردهای خوبی از مخاطبان همیشه همراهم داشته ام. احساس می کنم با آنها قرابت خاصی دارم و انرژی اشان را دریافت میکنم.
تا اینجای کار بازتاب خوبی داشته و حس می کنم این ارتباط ادامه دار خواهد بود. هرچند که
دوستان به من لطف دارند و من شخصا نسبت به مخاطبانم ارادتمندم.
فکرمی کنید در مارکت ایران از چه جایگاهی برخوردارید؟
نه من بلکه هر خواننده دیگری به جایگاه خود در مارکت موسیقی فکر کرده و میکند. من نیز سعی کرده ام از جایگاه خوبی برخوردار باشم. اما بعضی مقوله ها ناگزیر است .
به نظر من مارکت موسیقی در ایران، هر روز یک خواننده را انتخاب میکند و هیچ کسی از نظر من جایگاه ثابتی ندارد. ممکن است یک خواننده امروز در اوج و در نوک قله باشد، اما فردا سقوط کرده باشد و دیگر در جایگاه امروز خود نباشد. در واقع مرزی به اندازه یک تار موست. چرا که موسیقی در ایران به سمت مصرفی بودن رفته و مردم نیز مصرف زده شدهاند. اما همچنان که گفتم، سعی دارم جایگاه خود را حفظ کنم. چون آن را راحت به دست نیاوردهام.
درپلت فرمهای جهانی نیز به جایگاه خود فکر کرده اید؟
بله! فکر کردهام که تا این لحظه بیشتر کارهایم را از پلت فرمهای جهانی منتشر کرده و در معرض عموم قرار دادهام. اما امیدوارم که مخاطبین بیشتری در این پلت فرمها داشته باشم.
دیدگاه شما