هر شنونده و بیننده ای که از بیرون به این حرفه می نگرد با توجه به تربیت خانوادگی و محیطی که در آن رشد یافته است نگاهی خاص به این حرفه دارد. اما تمام مصرف کنندگان موسیقی که با این کار از نزدیک آشنایی ندارند این شغل را حرفه ای لوکس و راحت می -پندارند. موسیقی و هنر آکادمیک بی تردید نیازی لوکس محسوب می شود اما این شغل یکی از سخت ترین حرفه های دنیا است.
پژوهشی که در سال ١٩٩۶ از سوی گروهی از پزشکان فرانسوی انجام گرفته است ( به نقل از فصل نامه ی خانه ی موسیقی شهر کی یف شماره ١٧) نتایجی بسیار جالب و غیر منتظره را نشان داد.
این گروه پزشکی نوازندگان مختلف را قبل و بعد از کنسرت مورد آنالیز پزشکی قرار دادند. در میان این نوازندگان، نوازندگان ارکستر سمفونیک، سولیست ها، نوازندگانی از گروه های جز و… حضور داشتند.
نتیجه چنین بود : نوازندگان پس از هر کنسرت دچار آسیب دیدگی بین ٣٠ تا ۶٠ درصد می شوند. این آسیب ها شامل آسیب های روحی مانند نوعی افسردگی ناشی از خستگی تا آسیب های جسمی است که بسته به سازی که نوازنده اجرا می کند یا نوع و حالت نشستن و همچنین نقشی که نوازنده در اجرا دارد میزان آسیب دیدگی تغییر می کند.
امروزه برخی از ارکستر های بزرگ با استناد به این پژوهش با چالشی جدید روبه رو هستند که باید دست مزد هایی با محاسبه سختی کار به نوازنده پرداخت کنند.
بیشترین سختی حرفه موسیقی در این است که درحالی که با مشکلات و سختی های زیادی روبه رو است و کاری پر زحمت را انجام می دهد، هیچکس این مشکلات را ندیده و حتی تصوری از این مشکلات ندارد!!!
راه سختی در پیش است که تنها انسان هایی می توانند در آن گام بردارند که عاشق، با پشتکار، با اراده ی پولادین بوده و از درون چنان غنی باشند که برای بسیاری از نیاز های بیرونی پاسخی راضی کننده برای خود داشته باشند.
دیدگاه شما