شهر من صد قصه از عشق پنهان کرده است
شهر من صد شعر از درد بر جان کرده است
شهر من را سوزِ ساز مردمانش برده هوش
از دِلش آوازهای عاشقان آید به گوش
شهر من با شب حدیثِ راهِ پر خون می کند
کوچه کوچه قصه های عشقِ مجنون می کند
شهر من داستانِ قهرمان هایش به یادش مانده است
شهر من آوازهایی بی صدا در سوگِ مردم خوانده است
شهر من … بخند!
شهر من … بخند!
شهر من … بخند!
شهر من … بخند!
دیدگاه شما