این یادداشت ناچیز به مناسبت کنسرت ۱۴ تیرماه تقدیم میشود به استاد علم و اخلاق، آقای مجتبی بابایی که تنش به نازطبیبان نیازمند مباد.
زمستان سال گذشته نیز کنسرتی به همین سبک و سیاق را در سالن رودکی، با اجرای ارکستر گلهای نوین (به سرپرستی آقای رامبد لطیفی و رهبری آقای رضا مریوند) دیدیم و شنیدیم.
سالن کوچک بود و تشویقها وسیع و نشان داد که همین مردم ظاهراً اشباعشده از کنسرتها و بیتفاوت نسبت به بیشتر اجراهای موجود، وقتی به قول حافظ: چنین “مجموعه مراد” را در یک جای ببینند، چه عکسالعملهای دلگرمکنندهای را نشان میدهند.
از شرطهای لازم برای فراهم آمدن چنین مجموعههایی، حسن سلیقه در انتخاب قطعات، تمرین برای رسیدن به حدی بالا در مهارت و تأثیرگذاری (که هر چه زیاد باشد باز هم کم است)، تسلطهای فنی و مهمتر از همه، عشق و اعتقاد به آنچه نواخته و خوانده میشود و احترام قلبی صمیمانه به مخاطب، نام برد. چنین مجموعه در کنسرت فرهنگسرای نیاوران به وضوح، جمع آمده بود.
و چون نیک بنگری، خواهی دید که راز دلنوازی چنین اجراهایی، آن هم در این شهر شلوغ و عصبی و با این ذهن بیحوصله، در انتخاب چند قطعه نوستالژیک و تلاش برای نزدیکی به صدای ارکسترهای رادیو تهران پنجاه سال پیش، خلاصه نمیشود. راز دلنوازی، در علاقه و اعتقاد است، که شنونده غیرحرفهای اگرچه نمیتواند آن را آگاهانه دریابد و توضیح بدهد، ولی نیروی تأثیر و صمیمیت آن را ناخودآگاه درمییابد و از عمق دلش پاسخ میدهد. خیلی از قطعات زیبا و ماندگار وجود دارند که بارها با بسیاری افراد اعم از نوازنده و خواننده اجرا میشوند، یک اثرگذاری و نیروی عاطفیشان یکسان نیست.
بابک بابایی، هنرمند نقاش و پرسابقه که موسیقی آوازی را نیز در حد تخصص آموخته، با انتخاب نوعی دلنشین و خاطرهدار و خاطرهنواز و خاطرهساز از موسیقی رایج در ارکسترهای رادیو ۱۳۳۵-۱۳۵۷، نقش ماندگار صدا و حضور متشخص خود را بر صفحه حافظه امروز موسیقی ما، خواهد زد. او شناخت درست و دقیقی از تواناییهای صدای خود را دارد و گذر زمان، او را پختهتر هم کرده و خواهد کرد. توجه به مفاهیم گوناگونی که در کلام ترانهها نهاده شدهاند، دوری گرفتن از تکنیکنمایی، خودداری از تقلید رنگ و سبک صدای فلانی و بهمان خواننده “استاد”، نگاه به کاراکترهای دراماتیک ملودیها و مهمتر از همه، پرهیز از ورود لحنهای نامناسب با موسیقی دستگاهی (که لحنهای مداحوار فعلی، بارزترین نمونههای آن هستند)، از مشخصههای قابل تمجید از مسیر هنری اوست.
با صرف نظر از صدابرداری نامطلوب و البته فضای مطلوبی که در سالن و محیط فرهنگسرا به همت مدیرعامل ارجمند فرهنگسرا و همکارانشان فراهم شده، باید سپاس گزارد از تکتک نوازندگانی که به سهم خود این برنامه زیبا را آذین بستند: پیام سوری در نقش پیانیست و آکمپانیمان با مهارتی نیرومند و بیتظاهر، رامبد لطیفی و زخمههای نافذ مضرابش بر پوست و سیم، آرشه دلکش محمدعلی کشانی بر ویلن، شور و حرارت و استعداد اجرای حمیدرضا یوسفی در سازهای کوبهای و بالاخره مهارت شایان تحسین مرتضی صنایعی، نوازنده و نواساز و سازنده نی که توجه خاص و عام را به خود جلب کرده است.
دیدگاه شما