حضرت حافظ برای ما ایرانیان سمبل عشق و یکی از ارکان اصلی فرهنگمان است. اما این احساس به نوع متفاوتی در زندگی من حضور دارد. شاید برایتان جالب باشد بدانید که نورِ وجود و انرژی حضرت حافظ را همیشه در لحظات سخت، در کنار خودم حس کرده ام؛ شاید هم دلیل خاصی داشته که پدر و مادرم در دورانی که کمتر کسی به چنین نامی فکر می کرده است، من را “حافظ” نامیده اند… امیدوارم آیندگان روزی این حافظ کوچک را میراث دار لایقی برای نام بزرگ حضرت حافظ بدانند.
و این هم تفأل لحظه تقدیم به شما
عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز / ور نه گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس
نام حافظ گر برآید بر زبان کلک دوست / از جناب حضرت شاهم بس است این ملتمس
دیدگاه شما