امیدوارم که هرچه سریعتر استاد شجریان سلامت خود را باز یابند و به کشور عزیزمان ایران سربلند باز گردند انشااله
رسانه نوا – اصغر فرهادی، سینماگر پرافتخار ایرانی در آستانه اکران تازهترین فیلمش «فروشنده» از عشق و انتظارش برای استاد شجریان نوشت.
در متن نامه فرهادی برای شجریان آمده است: «مدتیست برای تحقیق و نگارش فیلمنامه گذشته در پاریس هستم. روزها بیشتر به یادداشتنویسی میگذرد و غالبا پیش از غروب میروم پیادهروی. از کوچههای پیچوواپیچ منطقه پنج پاریس میگذرم تا به پارکی برسم و یک ساعتی تا قبل از بستن درهای پارک راه بروم.
امروز از ظهر باران باریده و تازه چند دقیقهایست که آسمان باز شده. کوچهها خلوتند و هوا سرد. از کوچهای به کوچه بعدی میروم. یکباره صدایی قدمهایم را آرام میکند. آوازیست با صدای آقای شجریان نازنین. سر بلند میکنم. باید از یکی از خانههای اطراف باشد. چندقدمی میروم اما دلم نمیآید دور شوم، برمیگردم، بهدنبال پنجرهای که این صدای دلنشین و آشنا را به کوچه میرساند نگاهم را روی ساختمانها میچرخانم. حدس میزنم صدا از پنجرهای نیمهباز میآید در یکی از طبقات بالایی ساختمانی قدیمی. پنجرهای که شاید هموطنی آن را گشوده و گوشهای از اتاقش غرق در زمان و مکانی دیگر نشسته و خیره به این آسمان خاکستری خسته از بارش مانده.
«غم زمانه خورم یا فراق یار کشم»
اینسوی کوچه ایستادهام به شنیدن صدایی که از پنجره میآید. آواز تمام میشود و باز سکوت و من به راه میافتم اما تصویر هموطن غربتنشین در گوشه اتاقش تازه برایم آغازشده و رهایم نمیکند.
در حال پیادهروی احساس خوبی دارم که در «جدایی نادر از سیمین» نام نازنین آقای شجریان را در یکی از صحنهها آوردهام.
یکی، دو سال بعدتر سوار ماشینی به سمت فرودگاه میروم تا به ایران بازگردم. راننده هموطن نیست اما صدای استاد در حال پخش است در همه مسیر. میپرسم «اهل کجایید؟» میگوید «مراکش» میپرسم «این موسیقی را که میشنوید میدانید از چه کشوریست؟»، «ایران». یکی از همکارانش که در جمع رانندهها با او رفیقتر بوده چندی پیش این آلبوم را به او هدیه کرده. گفت معنای شعرها را نمیفهمد اما هربار میشنود آرام میگیرد. همه مسیر تا فرودگاه شاردوگل، شب، سکوت و کویر است.
بعدتر این خاطره را برای خودشان هم تعریف میکنم. خاطره مرد مراکشی او را به یاد خاطرهای دیگر میاندازد که دوستانشان نقل کرده بودند. دوستان آقای شجریان رفته بودند به سفری در شمال. در مسیری میان جنگل، پیرمردی خسته، مانده در راه دست بلند کرده تا او را سر راه به روستایش برسانند و آنها هم سوارش میکنند. لختی بعد از پیرمرد اجازه میگیرند تا موسیقی پخش کنند و پیرمرد میگوید «اگر از آقای شجریان دارید، روشن کنید». آن هموطن غربتنشین در پاریس، آن راننده مراکشی و این پیرمرد خسته روستایی، سهیم و همراهشدن در خلوت دلتنگی آدمهایی در گوشهوکنار جهان چیزیست بسیار بالاتر از شهرت و حتی بالاتر از محبوبیت. این را به خودشان گفتم. گفتند: «آقای فرهادی، شهرت مثل سرعت بالاست. با سرعت پایین از روی دستاندازها هم میتوان گذشت اما در سرعت بالا عبور از روی یک سنگریزه هم میتواند حاصلش واژگونی باشد برای همیشه». و این جملهایست پرمسئولیت که از او به یادگار دارم. این روزها دلتنگ او هستم. دلتنگ نگاه آرام و مهربانشان؛ خیلیها دلتنگ اویند. یک سرزمین دلتنگ اویند. چشمبهراه آمدنتانیم، تندرست و برقرار.
اصغر فرهادی، شهریورماه ٩۵»
امیدوارم که هرچه سریعتر استاد شجریان سلامت خود را باز یابند و به کشور عزیزمان ایران سربلند باز گردند انشااله
نامه آقای فرهادی بسیار زیبا و تاثیر گذار بود،افتخار میکنم که در دوره ای زندگی میکنم که استاد شجریان در قید حیات هستند
زنده باد استاد فرهیخته جناب آقای شجریان و زنده باد جناب اضغر فرهادی
نگران دو روز دنیایید؟
دلخوش به تأیید مردمید؟
نگران نظر خدا و قضاوت آخرتش باشید.
قرآن کریم، سوره محمد: بىگمان كسانى كه پس از آنكه هدايت بر آنان روشن شد رویگردان شدند، شيطان آنان را فريفت و به آرزوهاى دور و درازشان انداخت. (۲۵) چرا كه آنان به كسانى كه آنچه که خدا نازل كرده را خوش نمىداشتند، گفتند: «ما در كار تا حدودى از شما اطاعت خواهيم كرد.» و خدا از همداستانى آنان آگاه است. (۲۶) پس چگونه [تاب مىآورند] وقتى كه فرشتگان جانشان را مىستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مىنوازند؟ (۲۷) زيرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پيروى كردهاند و خشنودیاش را خوش نداشتند، پس اعمالشان را تباه گردانيد. (۲۸) آيا كسانى كه در دلهايشان مرضى است پنداشتند كه خدا هرگز كينه آنان را آشكار نخواهد كرد؟ (۲۹) و اگر مىخواستيم، قطعا آنها را به تو نشان مىداديم و ايشان را به سيمايشان مىشناختى، و البته تو آنها را در لحن كلامشان مىشناسى، و خدا از اعمالتان آگاه است. (۳۰) و البته شما را مىآزماييم تا مجاهدان و صابران شما را بشناسيم و اخبار شما را بیازماییم. (۳۱) كسانى كه كافر شدند و از راه خدا بازداشتند و پس از آنكه راه هدايت براى آنها آشكار شد با رسول درافتادند، هرگز به خدا گزندى نمىرسانند، و به زودى اعمالشان را تباه مىكند. (۳۲) اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خدا را اطاعت كنيد و رسول را اطاعت كنيد و اعمالتان را باطل نسازيد. (۳۳) به راستی آنان كه كفر ورزيدند و مانع راه خدا شدند و سپس در حال كفر مردند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشيد. (۳۴) پس سست نشويد و به آشتى فرانخوانيد و شما برتريد و خدا با شماست و كارهاى شما را ناقص نخواهد گذاشت. (۳۵) زندگى دنيا جز بازيچه و بيهودگى نيست، و اگر ايمان بياوريد و تقوا پيشه كنيد پاداش شما را مىدهد و اموالتان را نمىخواهد. (۳۶)
خدماتی که استادشجریان وایضا اقای فرهادی به فرهنگ این مرزوبوم کردندبرکسی پوشیده نیست وخدااین رابهترازمن وشما میداند .سعی کنیم جای خدا حرف نزنیم وتفسیربه رای نکنیم که گناه بزرگی است
خدا ازشون راضیه؟
تفسیر به رآی؟
مثلاً فقط این دو تا نمونهی پایین کدومشون تفسیر به آی هست:
در مورد شجریان:
خوندن دعای ربنا کار خوبیه.
اما وقتی بهاییها تلاش برای تحریف اسلام دارند، عکس گرفتن باهاشون مساوی تبلیغ برای اونها هست و به معنی همکاری با دشمنان دین خداست و کار بینهایت زشتیه.
در مورد فرهادی:
ساختن فیلمی که برفرض از بد بودن دروغ بگه کار خوبیه.
اما بوسیدن بازیگر زن (برنیس بژو) وسط سالن مخالف هر حد از عفت و حیاست و جلوی دوربین بودنش مساوی تبلیغ این حرکت برای ملت هست و دشمنی با دین خداست و کار بینهایت زشتیه.
خب؟ این دو تا نمونهی بالا کدومشون تفسیر به آی هست؟
خدای قرآن در قرآن فرموده که از چه کارهایی خشنود میشه و چه کارهایی موجب غضبش هست.
از خدا بترسید و به خدا دروغ نبندید.
برای استاد شجریان ارزوی سلامتی داریم. قلب یک ملت با صدای ایشون آرامش پیدا می کنه.
برای جناب فرهادی عزیز هم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم
دیدگاه شما