رسانه نوا – با هر متر و معیاری باید اعتراف کرد، دههی پیش برای شاون کارتر ۴۷ ساله دههی موفقیت بوده است. در دنیای تجارت به قلهی پولسازی و اعتبار رسیده، زندگی خانوادگی موفقی دارد و به تازگی برای بار دوم بچهدار شده و با رئیسجمهورها نشست و برخاست کرده است. اما جی.زی، کاراکتر دیگر او در دنیای موسیقی در این دوران همیشه چند قدم عقبتر بوده. جی-زی مغرور به میراثش در دنیای موسیقی به جایی رسیده بود که دیگر نمیخواست حتی این میراث را برای خود معنا کند، تمایلات سیاسیاش را گاهی آشکار میکرد اما جهتگیری مشخصی نداشت و از بازار همیشه درحال تحول موسیقی هیپ-هاپ دورتر و دورتر شده بود، انگار که سالها پیش هر چه در توان داشته را خرج کرده.
ولی با انتشار آلبوم جدیدش ۴:۴۴ به نظر میرسد، خودش هم از جی زی این سالها خسته شده است. ترانههای آلبوم جدید به جای موضوعات تکراری مدروز به سوژههای نژادی و سیاسی با صراحت بیشتری میپردازد و به جای افتخار به دستاوردهای قبلی، شکستها و اشتباهاتش را بازگو میکند. سیزدهمین آلبوم جی زی، بیش از آنکه بازگشت دوبارهی او به فرم باشد، یک تجدید ساختار همه جانبه و شاید حتی کاملترین و بهترین آلبوم در میان آثاری است که چهرههای برجستهی دنیای هیپ هاپ در این چند سال اخیر منتشر کردهاند.
این آلبوم سوژههای زیادی را هدف انتقاد قرار داده، از بیل کازبی گرفته تا اریک بنت و کانیه وست. اما جی زی در آلبوم تازهاش بیش از هر چیز دیگر خودش را نقد کرده است. در قطعهی اول آلبوم «جی زی را بکش»، او سه ماجرای ناگوار زندگیاش را بازگو میکند: شلیک با اسلحه به شانهی برادرش در ۱۲ سالگی، چاقو زدن به لنس ریورا در سال ۱۹۹۹ در یک نایتکلاب و در نهایت شایعاتی که دربارهی رابطه با همسرش مطرح شده بود و بیانسه سال گذشته در «لیموناد» به آنها اشاره کرده بود. در این قطعه او همه چیز را دربارهی گذشتهاش به صراحت بازگو میکند.
البته جی زی پیش از این هم در آثارش خود را به باد انتقاد گرفته اما هرگز تا این اندازه در برابر اشتباهاتش بیدفاع و شجاعانه نایستاده است. بدون شک قطعهای که نام آلبوم را دارد، بیش از دیگر قطعات توجه رسانهها را به دنبال خواهد داشت. قطعهای که در آن به اشتباهاتی که در حق همسرش مرتکب شده، یکی پس از دیگری اعتراف میکند و هفت بار در ترانهی این قطعه از او عذرخواهی میکند.
جی زی در آلبوم جدیدش در سوژههای سیاسی اشارهی مستقیمی به ترامپ ندارند اما سراسر آلبوم حسی از سردرگمی و هشدار در خود دارد. قطعهی «لبخند» دربارهی مادرش و مشکلات اوست، «دشمنی خانوادگی» درخواستی است برای حمایت از بیزنسهای سیاهان و «قصهی او. جی» تلفیقی است از نصیحتهای گاه پدرانه و درسهای تاریخی.
شاید مهمتر از هر چیز باید بگوییم، با این آلبوم، جی زی یک بار دیگر به رپری تبدیل شده که جایگاه خود را میشناسد و از آنچه دارد، به تمامی استفاده میکند، آزادی بیشتری برای خود قائل است و دیگر نمیخواهد تجربههای بینتیجهی قبل را برای ساختار شکنی در فرم و سبک روز هیپ هاپ تکرار کند. شاید هیچ وقت به دوران اوج بیست و چند سالگیاش بازنگردد اما به نظر میرسد در حال پیدا کردن جایگاه درست یک رپر میانسال در دنیای پرتلاطم موسیقی هیپ هاپ است.
دیدگاه شما