چرا رهبر ارکستر از اجرای پارتیتورهای جدید شانه خالی می­‌کند؟

سام بورنگ

رسانه نوا – حسن زندباف آهنگساز پیشکسوت طی یادداشتی، از ارکستر سمفونیک تهران و برخوردهای نامناسب برخی از مسئولین وزارت ارشاد انتقاد کرده است.


به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، حسن زندباف متولد ۱۳۱۹ تهران، آهنگساز و مدرس موسیقی است. او فارغ‌ التحصیل هنرستان موسیقی عالی تهران است و تحصیلات تکمیلی‌اش را در کنسرواتور مونیخ انجام داده و فارغ‌التحصیل این کنسرواتوار است. در کارنامه او آهنگسازی بیش از ۲۰ فیلم سینمایی و مستند به چشم می‌خورد. این استاد موسیقی نزدیک به ۲۰ کتاب نیز در حوزه موسیقی تالیف و منتشر کرده است. این آهنگساز پیشکسوت طی یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده، از ارکستر سمفونیک تهران و برخوردهای نامناسب برخی از مسئولین انتقاد کرده است. در ادامه این یادداشت را می‌خوانید:

«قبل ازشروع انتقاد، یک داستان قدیمی به خاطرم آمد: هیزم شکنی با شخص هیزم داری قرارگذاشت که با مقداری پول، هیزم را خُرد کند. درانجام کار، شخص دیگری بیکاردرگوشه­ای ایستاده و زمانی که او تبررا می­کوبید، شخص بیکار با تاکید می­گفت «اِه»، هربار و هربار. کارکه به انجام رسید، موقع دریافت دستمزد، شخص بیکارگفت: پس دستمزد من چی؟ هیزم شکن با تعجب سوال کرد که تو چه کردی؟ او درجواب گفت: تو کوبیدی و من گفتم «اِه» . هیزم شکن سکه دریافتی را به هوا پرتاب کرد و سکه که به زمین افتاد، آن را درجیب گذاشت و به شخص بیکارگفت: «جرینگ سکه هم مال تو.» منظور ازاین داستان: زحماتی درمملکت ما کشیده شده و حتی تخصص همراه با تعهد هم ضمیمه اخلاق تعدادی گردیده است، ولی اِه گویان نبض عمل را دردست دارند.

در همین ابتدا برای روشن شدن عمل رهبری ارکستر سنفونی اشاره­ای به آن می­کنم: درکشورهای اروپائی شخصی که مسئولیت ارکسترسنفونی را برای رهبری به اومی­سپارند، باید تمام دوران دانش فنون موسیقی را آموخته و باید از یک شعور غیرمتعارف هم برخوردار باشد، تا بتواند ازطریق نت­ها، مفهوم درونی آهنگساز را دریافت کند، زیرا این نت­ها تحت عنوان «پارتیتور» گویای تفکریک آهنگساز است. به این دلیل این شخص انتخاب می‌شود، زیرا که هر ارکستر مخارج سنگینی برای دولت، به عبارتی برای مملکت داشته که از بودجه مردم تامین می­شود.

باری من قطعاتی برای ارکستر سنفونی آهنگسازی کردم و برای اجرای آن با شورای موسیقی که مسئولیت موسیقی را درکشور برعهده دارد، تماس گرفتم. متوجه شدم که سه شورای موسیقی درمورد کارهای ارائه شده نظرمی­دهند: موسیقی سنتی، پاپ، کلاسیک. کارهای من تنظیم برای ارکسترسنفونی بود، پس با دو شورای دیگرکاری نداشتم. برای ارائه کاردرشورا ازمن خواسته شد که CD اثرهم باید همراه باشد. آن­ها بعد از بررسی کار، جواب مثبت و یا منفی می­دهند. تعجب آور است! اگرجواب مثبت باشد، انتظار صاحب اثر اجرای آن است، ولی جوابی که دریافت می کند، این که ما برای اجرا نمی­توانیم کاری بکنیم، فقط ما تائید یا رد می­کنیم. دست­مریزاد! یکی ازمسئولین که در شورا صاحب نظر است می‌گفت: درچند وقت گذشته شخصی ازخارج آمده و مسئول ارکسترشده است. اگر او بخواهد، شاید که کارقبول و به اجرا گذاشته شود.

برای آشنائی ناآشنایان اشاره­ای کوتاه دارم: قطعه برای ارکسترسنفونی با عنوان «پارتیتور» می­باشد، به عبارتی پارتیتور برای یک ارکسترسنفونی است که شامل چند صدای مختلف بوده که نوشته می­شود ودرجلوی رهبرارکسترقرار داشته که او می تواند اصوات مختلف ارکستر را رهبری کند. برای آشنائی به پاتیتور، زمان زیادی باید صرف شود، زیرا یک ارکسترسنفونی حدود ۹۰ نفراست که بتوان به آن مسلط شُد واما برخورد من با رهبرتازه وارد:

با خانمی که درتالار مسئول سازهای ارکستراست، به اتفاق درروزیکشنبه­ای نزد رهبرارکستر رفتیم، زیرا ازقبل ساعت ۱۰ ربع کم قرارداشتیم. او بعد ازاحوالپرسی با خانم سوال کرد که چکار دارید؟ خانم درجواب گفت: ایشان قطعاتی برای ارکسترساخته­اند. ناگهان او با یک فیگورقرون وسطائی گفت: «من وقت ندارم، چرا تعین وقت نکردید، من کاردارم و… خانم رفت. او روبه من: «خوب، چکاردارید؟ من درجواب گفتم که: «مگراو بهت نگفت، کارهائی برای ارکسترنوشتم.» جواب او: «آیا ضبط کردی و CD آن را آوردی؟» نوشتن این مطلب ازهمین جا شروع می شود، زیرا تعجب کردم. (شخصی که رهبری یک ارکستررا تقبل می­کند، با یک نگاه حتا کوتاه به محتوای کارپی می برد ونظر خود را اعلام می کند).

برای من سوال پیش آمد: آیا فیگورهای قرون وسطائی او هنوز برای جوانان ارکستر جلوه هنری داشته؟ و او با همین تصوربا هرکس برخورد می­کند؟

۱-چگونه است که اوهم پارتیتورمی­خواهد و هم CD، زیرا یک چنین قطعاتی بدون اجرای ارکستر زنده ایجاد توهم می‌کند. شاید که بعضی­ها توانائی مالی داشته باشند و با اُرگ­های برقی، کار را انجام دهند، چنانچه شنیده­ام که انجام داده‌اند، اما آیا آنچه که به گوش می­رسد، همانی است که ارکستر زنده به گوش می رساند؟ اگرچنین باشد، باید بگویم که با عدم شناخت کار گمراهی به بار خواهد آمد.

۲- به اشتباه نرفته­ام اگر بگویم که او در خواندن پارتیتور ناتوان است، البته پارتیتور در جلوی خود دارد که ارکستر را رهبری می کند، ولی چه کاری را؟ درطول قرن­هاست موتسارت، باخ و بتهوون و… دربسیاری ازکشورهای اروپائی حتا آسیا و خاوردور به اجرا درمی­آید وکاملا شناخته شده­اند. پس اگر او در مملکت ما به اجرای این چنین آثاری بنشیند، آیا شاهکارکرده است؟ ازآن گذشته، می­شود با تمرین های فراوان به این نوع کار مسلط شد.

۳-من براین باورهستم که اوقادر به خواندن پارتیتورنیست، زیرا بگونه­ای از زیر پارتیتورهای جدید شانه خالی می­کند وکار جدید و شناخت او نسبت به کاربرای او اشکال ایجاد می­کند، زیرا که پای حیثیت او در میان است. مثالی می آورم: کتابی را نزد شخصی که الفبا را می­شناسد می­بریم و او با هر مقدار سوادش آن را می­خواند. پاتیتور هم باید برای شخص آشنا چنین باشد. پس چگونه است که او هم پارتیتور و هم CD می­خواهد. من بر این باورم که او از خواندن پارتیتورهای جدید عاجز است.

البته نا گفته نماند که با کمال تاسف این جریان ازقوانین شورا هم است و نمی­شود به آنها ایرادی گرفت، زیرا تعلیم وتربیت رهبری ارکستر وجود نداشته که آموزش ببینند، ولی این شخص با سر و صدای بسیار ازخارج و با پول هنگفتی به ایران آورده شده است. ازآن گذشته، تا کی باخ، موتسارت، بتهوون، پس تکلیف زحمت­کشان این فرهنگ چیست؟ و به چه کسی باید رجوع کنند، آیا بایستی راهی خارج ازکشورشوند؟ ویا با اشخاص بی هویتی که تحمیل می­شود سرکنند وتحمل کنند؟

یقین دارم که بچه­های خودمان، حتا با ناتوانی درکار رهبری و با شناخت نسبی زبان موسیقائی خودمان، با ارزش­ترازاین اشخاص بوده وصمیمی­ترکاررا به انجام می­­رسانند. حتا شخصی را می­شناسم که با داشتن دانش موسیقی که سال­ها زحمت این راه را کشیده وبا نگاه سلامتی که برای موسیقائی این سرزمین داشته، بی توجهی به اومی­شود و دیگرانی که شاید شهرتی کاذب داشته و با دروغ وکلک وارد این سرزمین می کنیم، عنان کار را در دست اومی سپاریم. آیا باید چنین باشد؟

ابتدا مصمم شدم که نظرخود را با معاونت هنری در میان بگذارم. بعد از چندین بار تماس با دفتر ایشان، نتیجه آن شد که از او بگذرم، زیرا ایشان وقتی برای من نداشت. به همین دلیل نامه را برای وزیر، حتا حراست وزارتخانه وحراست هم مرا به شخص دیگری پاس دادند. از اردیبهشت ما تا اکنون، همچنان درانتظار هستم. حال برای من سوال است، آیا درپس موضوع جریانی نهفته و باید اینطورباشد؟ اگرجریانی مخفی­ست، کافیست که به من بگویند برودنبال کارت واو باید باشد، پیگیرنباش. اما من همچنان پیگیرخواهم بود. چنانچه اگرجوابی دریافت نکنم، شاید که سراز فضای مجازی درآورم. ازآن گذشته کوشش خواهم کرد که مطلب را نه تنها عمومی کنم، بلکه با هر مسئول فرهنگی تماس گرفته شاید که بتوانم جلودار بعضی ازخطاهای اینگونه باشم

حسن زندباف»

دیدگاه شما

جدیدترین رویداد موسیقی

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

ناصر چشم آذر

محل برگزاری: مرکز همایش های برج میلاد

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

رضا صادقی

محل برگزاری:

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

سیروان خسروی

محل برگزاری: مرکز همایش های برج میلاد

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

ماکان بند

محل برگزاری: سالن میلاد نمایشگاه بین المللی