خداوند مهربان کشورمان را از شر جهل و ریا و تظاهر نجات دهد
رسانه نوا – حافظ ناظری با اشاره به پلمب سالن کنسرت قوچان گفت: استاد شهرام ناظری کسی است که تمام موقعیتهای دنیا را رها کرد و با همه سختیها در ایران ماند.
هنرمندان که هیچ، اما این چه رفتاری است که با مردم میکنند؟!
حافظ ناظری – نوازنده و آهنگساز – شامگاه گذشته (۶ مردادماه) پس از برگزار نشدن کنسرت خودش و شهرام ناظری با عنوان «آواز پارسی، افسانه و مهر» در سالن کارگران شهرستان قوچان، در سخنانی گفت: یک عذرخواهی بزرگ از شما مردم و یک عذرخواهی کوچک به خود ما لازم است که از ساعت ۱۵:۳۰ در خیابان نشستهایم. متاسفانه حال استاد شهرام ناظری بد شد، به درمانگاه منتقل شد و زیر سرم رفت. هنرمندان که هیچ، اما این چه رفتاری است که با مردم میکنند؟! چه کسی مسئول و جوابگو است؟ مردم باید بپرسند و جواب بخواهند. من همه دنیا را گشتهام. هم با کمترین امکانات به اجرای موسیقی پرداختهام و هم در بهترین سالنهای جهان کنسرت برگزار کردهام، با نوازندههای آماتور، بزرگان موسیقی جهان، برندگان ۵۰ جایزه اسکار موسیقی کار کردهام، اما تا امروز این مورد را در زندگی ندیده بودم.
این نوازنده و آهنگساز با بیان اینکه مانند آدمهای جانی و در حالی که مشخص نیست چه خطایی مرتکب شدیم، با ما این رفتار میشود، اظهار شد:
موسیقیای که قرار بود برای شما اجرا کنیم، دربرگیرنده اشعار فردوسی است، چراکه اینجا خانه حضرت فردوسی است. من میتوانم بپذیرم که این شهر فضای مذهبی دارد و برای همه ما قابل احترام است، حتی اگر یکی از جوانان تازهکار موسیقی به این شهر بیاید و برایش مشکلی ایجاد شود، طبیعی است، اما پدر من، مردی است که جوانان و رزمندگان ایران با صدایش شهید شدند، چطور ممکن است با این برخورد مواجه شود؟ حتی از خودم هم تعجب میکنم؛ با خودم میگویم چرا اینجا هستم، با توجه به اینکه با خوشی در آمریکا زندگی کردم و امکانات فراهم بود، اما به عشق مردم ایران همه آنها را رها کردم و به ایران آمدم. هر کاری که میکنیم مشکلی پیش میآید و نمیدانم چرا برای ما مشکل پیش میآید. در کنسرت یزد، کفن پوشیدند و جلوی در سالن برگزاری کنسرت آمدند. دفعه گذشته، سهبار قرار بود در قوچان کنسرت برگزار شود و کنسل شد. قرار بود بزرگان موسیقی دنیا را به ایران بیاوریم، اما اجازه این کار را ندادند.
ناظری در حالی که بغض کرده بود، از حال نامساعد پدرش خبر داد و گفت:
شرمنده مردم هستیم. از ساعت ۱۵:۳۰ در ماشین نشستهایم که بیایند و بگویند، سالن برگزاری کنسرت پلمب است. جناب دادستان با من تلفنی صحبت میکنند و میگویند سقف این سالن بر سر مردم خراب میشود. این ستونهای بزرگ به چه دلیل باید روی سر مردم بریزد؟ چرا با حیثیت و اعتبار مردم بازی میکنید؟ قرار است کنسرت سنگینی در تهران برگزار کنیم، اما قصد داشتیم برنامه «آواز پارسی» که همراه اشعار حضرت فردوسی برای اولینبار است اجرا میشود، به احترام مردم و خود حضرت فردوسی، از این شهر و استان آغاز شود؛ اما با یک اسطوره موسیقی ایران باید اینگونه برخورد شود؟! بعد از این همه مدت که منتظر بودیم، ساعت ۱۲ شب درهای سالن را باز کردند. اگر سالن مشکل داشت، چرا حالا درها را باز میکنند؟ دوستان میخواهند خود را تبرئه کند که سالن باز شده است.
این نوازنده و آهنگساز با بیان اینکه نمیدانم چرا با موسیقی فاخر و موسیقی سنتی اینطور رفتار میکنیم، گفت:
این فرهنگ و تمدن ماست که باید به آن افتخار کنیم. در این میان عدهای باقی ماندهاند که سعی دارند این فرهنگ را حفظ و به جوانان انتقال دهند. باید خوشحال باشند که هزاران هزار نفر، بخصوص جوانان زیر ۲۰ سال را در کنسرتهای «ناگفته» با موسیقی ایرانی آشتی دادیم. باید تشویق کنند نه اینکه در را پلمب کنند.
ناظری با بیان اینکه هنرمندان جزو مظلومترین قشر در جامعه هستند، اظهار کرد:
دوستانی که تشریف آوردند، مانند مدیرکل ارشاد خراسان رضوی و معاون فرماندار، کاش زودتر تشریف میآوردند. ما ایرانیها خیلی قلب مهربانی داریم، ولی بعضی از ما بسیار ترسو هستیم و هراس از دست دادن میز خود را داریم. بزرگترین پادشاههای تاریخ، کاخهایشان ویران شد، سلسلههایشان از بین رفت. کسی یادش نمیآید ۲۵۰۰ یا ۳۰۰۰ سال پیش، در مصر کدام فرعون بوده، اما بتهون را کسی از یاد نبرده، هیچکس پیکاسو و مولانا را از یاد نبرده است. بنابراین خیلی نباید نگران این میزها بود. تجربه ثابت کرده، کسانی که در کنار مردم ایستادهاند، برندگان اصلی بودهاند.
وی با بیان اینکه شاید بهخاطر این حرفها، نگذارند در ایران کنسرت بدهم، ادامه داد:
هیچ مهم نیست؛ من از ایران میروم، اما عشق به مردم ایران را به هیچ چیزی نمیفروشم و به جای همه کسانی که باید عذرخواهی کنند، از شما عذرخواهی میکنم و امیدوارم فرصتی پیش بیاید و درس عبرتی شود برای اینکه این اتفاقات در ایران تکرار نشود که البته بعید میدانم و فکر میکنم باز هم تکرار شود؛ اما امیدوارم این موضوع تلنگر کوچکی باشد تا مسئولان این اشتیاق را ببینند و بتوانیم دوباره به اینجا بازگردیم، چون ما کم نمیآوریم و تا شما باشید ما هم هستیم. اگر اجازه دادند باز هم بازمیگردیم و در خدمت شما هستیم. ای کاش میتوانستیم امشب بمانیم و فردا هرجا که شد، برنامه اجرا کنیم، حتی تا این قسمت هم پیش رفتیم که سازها را از سالن خارج کنیم و در محوطه بیرون، در کنار شما موسیقی اجرا کنیم؛ اما صحبتهایی شد که این اتفاق نیفتاد. همه ما برنامههای دیگری داریم که باید به آن بپردازیم. امیدوارم شرایطی پیش بیاید که بتوانیم به شهر قوچان برگردیم و مطمئن هستم که شما هم ما را تنها نمیگذارید.
خداوند مهربان کشورمان را از شر جهل و ریا و تظاهر نجات دهد
دیدگاه شما