رضا یزدانی: کسانی که به کنسرت من می‌آیند به کنسرت های دیگران نمی روند

سام شرف زاده

رسانه نوا – رضا یزدانی خواننده ای است که هر زمان با او پای گفت و گو بنشینید، می تواند ساعت ها در خصوص سینما، تئاتر، موسیقی و خیلی حرفه های دیگر با شما صحبت کند و ذره ای خستگی در چهره و صدایش ننشیند. به تازگی گفت و گویی در خصوص خودش و آلبوم تازه منتشر شده اش با نام «دوئل در آینه» انجام شده که در ادامه می خوانید.

شما با انتشار قطعاتی مثل «کوچه ملی»، «لاله زار» و چندین ترانه دیگر، از سوی مردم و رسانه ها خواننده «نوستالژی» لقب گرفتید. در آلبوم جدیدتان که «دوئل در آینه» نام دارد چقدر سعی کردید این صفت حفظ شود؟

زمانی هست که شما تصمیم می گیرید یک ترانه نوستالژیک بخوانید مثل «پیکان» یا «کارتون» و یک وقت هایی پیش می آید که یک کار نوستالژیک بخوانید. مثل اجرای «تونل کندوان نگاه توِ» در آلبوم جدید. تصمیم نداشتم دوباره در مورد شمال ترانه ای بخوانم اما ترانه آنقدر خوب بود و تشبیه ها به اندازه ای زیبا و جذاب بود که باعث شد دوباره در مورد این سوژه یک قطعه بخوانم و منتشر کنم. فضایی هم نیست که تکراری شود و در این ترانه تشبیه های جدیدی را می شنوید مثل: «میشه لای موهای تو گم شد، بس که موهات پیچُ خم داره» یا  «پُشت فرمان بخواب راننده، مرگ یک اشتباه می خواهد». کسی می تواند این فضا را به تصویر بکشد که آن را زندگی کرده باشد و مجید بابازاده ترانه سرای این قطعه خودش مازندرانی است. در دو ترانه «رادیو» و «توریست» هم حس نوستالژیک وجود دارد.

پس می توانیم بگوییم در انتخاب ترانه ناخودآگاه به سمت ترانه های نوستالژیک می روید.

درست است. این طور بگویم که این احساسات در من ته نشین و نهادینه شده  و ناخواسته چنین ترانه هایی را انتخاب می کنم. ترانه هایی که تصویرسازی در آن ها قوی و جدید باشد من را جذب می کنند. ترانه هایی که حس نوستالژی داشته باشد و از سینما در آن گفته شده باشد من را جذب می کند چرا که عاشق سینما هستم.

قطعا بعضی ترانه سراها با استفاده از کلمات و اسامی خاص ترانه ای اختصاصی برای شما می نویسند.

بله و کم هم نیستند. ترانه سراها گاهی می روند و با استفاده از نام های خاص ترانه ای را می نویسند و خودشان هم می گویند که به قصد اجرا توسط شما نوشته ایم. از کلماتی مثل سکانس، پلان، دوربین و این ها استفاده می کنند و شما با خواندن آن متوجه می شوید چقدر مصنوعی هستند و احساسی ندارند. چرا که با مهندسی ترانه را سروده اند و به قول معروف خواسته که ترانه را بسازد. چنین ترانه هایی از کشف و شهود دور هستند.

آلبوم جدید شما قطعاتی را در دل خود جا داده که موسیقی آن ها مکمل ترانه ها هستند. مثلا در قطعه «تونل کندوان نگاهِ توِ» قبل از شروع وکال به واسطه اتمسفر موسیقی خودتان را در جاده تصور می کنید. در قطعه «توریست» و «تاریخ تکراری» هم چنین چیزی حس می شود. چنین چیزی از سوی شما یا تنظیم کننده ها برنامه ریزی شده بود؟

«تونل کندوان نگاه توِ» را مثال می زنم. زمانی که ترانه به دست من رسید و آن را خواندم، به حدی تحت تاثیر قرار گرفتم که به مجید بابازاده اس ام اس دادم این ترانه را به کسی نده. این ترانه را افراد دیگری هم می توانند بخوانند و مثل «تاریخ تکراری» نیست. ترانه سراها می دانند که یک سری از ترانه ها را یا رضا یزدانی می خواند یا هیچ یک از خواننده های مطرح و اسم ورسم دار نمی خوانند. ترانه های علیرضا باران و احسان گودرزی به همین صورت است چرا که متفاوت می نویسند. ملودی این ترانه خیلی زود ساخته شد و تنظیم شد برای آلبوم. این اتفاقات پیش می آید و حس من در خواندن و ساخت ملودی و حس تنظیم کننده در سازبندی باعث می شود چیزی که مطرح کردید رخ بدهد.

اما نمی توان همه چیز را به احساسات واگذار کرد.

طبیعتا همین طور است. مثلا در تمام آلبوم های من یک قطعه با فضای راک اند رول یا اکتیو وجود دارد که آن را به عنوان اولین قطعه آلبوم قرار می دهیم و در آلبوم جدید قطعه «بی غروب» را برای این ایده انتخاب کردیم که محمد خرمی نژاد آن را تنظیم کرده. اما دیگر چیزها مهندسی نمی شود و به در واقع ساختار کلی آلبوم را مهندسی نمی کنیم. مثلا هیچ وقت نمی گوییم بیایید در آلبوم سه قطعه راک داشته باشیم دو قطعه متال دو قطعه پاپ راک و از این حرف ها. خدا را شکر که هاوس و تکنو  و این چیزها را هم نداریم. که کمتر کسی مثل ما عمل می کند.

شما خیلی از ملودی هایتان را خودتان می سازید. اگر از این زاویه به این موضوع نگاه کنیم که ساخت ملودی توسط خواننده باعث می شود احساسش بهتر به مخاطب منتفل شود، اتفاق خوبی است. اما خب هر کسی روزی به تکرار نزدیک می شود و ملودی ها شبیه به هم می شوند. تدبیر رضا یزدانی در خصوص این مسئله چه بوده؟

ببینید این یک اتفاق اجتناب ناپذیر است. در یک لحظه ممکن است یک ملودی ناب به ذهن شما برسد و دیگر دست چیزی دست شما نیست اما گاهی ممکن است شما بنشینید و یک ملودی بسازید. یک سابقه شنیداری دارید که ملودی از سابقه شنیداری شما می آید. آنجا دیگر ممکن است به تکرار برسید. در آلبوم «دوئل در آینه» بیشترین ملودی را از بچه های دیگر گرفته ام. از شانزده قطعه ملودی هفت قطعه را من نساختم و دلیلش همین موضوعی است که شما به آن اشاره کردید. می خواستم از تکراری شدن ملودی پرهیز کنیم.

خیلی ها معتقدند در مرحله تنظیم فاصله نزدیک ملودی ها را به هم می توان زیاد کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟

قطعا تنظیم بی تاثیر نیست و می توان کارهایی کرد اما به زیاد نه. نمی توانید کلیت کار را عوض کنید و تنها می توانید رنگ و لعاب تازه ای به اثر بدهید.

کمی برایمان از اولین کنسرت بعد از انتشار آلبوم بگویید…

بسیار بسیار راضی کننده بود. یکی از بهترین کنسرت های من بود. متوجه شدم مردم چقدر به آلبوم علاقه مند شده اند و با توجه به فاصله کمی که بین روز انتشار آلبوم و شب کنسرت بود، ترانه های جدید را حفظ کرده بودند و با من همخوانی می کردند. با تمام مشکلاتی که گاهی در کنسرت ها پیش می آید از کنسرت بسیار راضی بودم و برنامه های خوبی برای کنسرت های آینده دارم.

از نکات جالب توجه کنسرت شما حضور استاد چکناواریان به عنوان مهمان بود.

خود من هم خیلی تعجب کردم. یکی از دوستان استاد چکناواریان به من گفتند که می خواهند به کنسرت بیایند و من در ابتدا باور نکردم. به ترانه «توریست» خیلی  علاقه پیدا کرده بودند و قرار نبود این قطعه را در کنسرت اجرا کنم. دو روز قبل از اجرا با من تماس گرفتند و وقتی خوشان را معرفی کردند خوشحال شدم. از من خواستند ترانه «توریست» را اجرا کنم و این قطعه ارکستر بزرگ دارد و سخت است دو روز مانده به کنسرت آن را برای اجرا آماده کرد. به آقای چکناواریان هم که نه نباید گفت. من هیچ وقت یک روز مانده به اجرا برای گروه تمرین نمی گذارم که پس از تماس با آقای چکناواریان به بچه های زنگ زدم و گفتم آهنگ را خوب گوش کنید و فردا بیایید برای تمرین و با یک تمرین دو ساعته کار را روی صحنه بردم. یک نکته را هم بگویم که خیلی ها به کنسرت من می آیند که کنسرت دیگری نمی روند مثل همایون شجریان که من ندیدم کنسرت دیگری برود که حضورش باعث خوشحالی من است. هنرپیشه ها که دوستان صمیمی من هستند مثل بهرام رادان و شهاب حسینی.

در پایان این مصاحبه در خصوص رابطه نزدیکتان با هوادارانتان بگویید. 

هر یک هفته یا ده روز یکبار در کانال رسمی تلگرام ام با آن ها صحبت می کنم و به اصطلاح برایشان Voiceمی فرستم. در اینستاگرامم نظرسنجی می کنم تا بدانم چه قطعاتی را دوست دارند در کنسرت بشنوند و بر اساس نظر مخاطب ده قطعه را انتخاب می کنیم و چند قطعه را خودمان به اضافه می کنیم. از اینکه در کنسرت ها یا جشن امضای آلبوم هایم آن ها را می بینم بسیار خوشحالم.

دیدگاه شما

4 دیدگاه
پاسخ دادن

رضا یزدانی.. یادمه وقتی رضا یزدان شروع کرد ، قبل ش یکی که اتفاقا خیلی خیلی خیلی زیادتر و شدید تر خوب و بهتر و حرفه ای تر از رضایزدانی بود ، کار می کرد. فک کنم اسفند اسماعیلی یا اسماعسل اسفندی یا اسفندیاری بود.. آلبوم سکوت مرداب. شاگرد کاوه یغمایی. به به. کاراش خیلی خوب بود. بعد یهو یکی دقیقا با استایل و تیپ و قیافه ای مث ایشون اومد بنام رضا یزدانی که اتفاقا اون اوایل خوب هم کار می کرد اما… زود تموم شد. شاید الان هزاران نفر براش هورا بکشن و با آهنگ هاش حال کنن ، اما خود رضا یزدانی هم این رو می دونه که اینقدر تو تکرار و ژست های بد فرم گیر کرده که حتی خودش هم حوصله آهنگ هاش رو نداره. تحریر های گوش خراش و آه و ناله های الکی تو کارهاش. نه ، واقعا دیگه لذت نمی برم و اصن دوست ندارم کار جدیدی ازشون بشنوم. ترجیح می دم هنوز با همون شمال و تهران و مش رمضون و پرنده بی پرنده حال کنم تا این آهنگ جدیدا. امیدوارم نوید محمدزاده آلبومهای رضا یزدانی رو شنیده باشه!! چون کسی که کاملا شبیه رضا یزدانی ِ و با دو تا کار تموم داره می شه خود نویده..

پاسخ دادن

ایشون واسه یه سری آدمها مثل خودش کنسرت میذاره خاص خاص بابا قاطی اند

پاسخ دادن

موسیقی که ارائه میده تقلید ناقص و ضعیفی از راک و راک/پاپ سال های قدیم غربه
اگه تحویل هم گرفته شده بخاطر نازل بودن هنر موسیقی دیگر فعالان این عرصه تو ایرانه وگرنه کسی که دنبال موسیقی ناب و بدیع باشه اصلا موسیقی ایران رو دنبال نمیکنه چه برسه به کارای یکی مثل این یزدانی رو 🙂

جدیدترین رویداد موسیقی

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

محسن ابراهیم زاده

محل برگزاری: سالن میلاد نمایشگاه بین المللی

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

ناصر چشم آذر

محل برگزاری: مرکز همایش های برج میلاد

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

رضا صادقی

محل برگزاری:

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

سیروان خسروی

محل برگزاری: مرکز همایش های برج میلاد