هفتاد درصد اجرا ها کنسرت نیست، کلاب است! / ‎انگار فقط بعضی کارها برای شنیده شدن انتخاب می‌شوند

سام شرف زاده

رسانه نوا – ‎خشایار اعتمادی یک خواننده کاریزماتیک است. به اعتقاد اکثر منتقدین و مخاطبین موسیقی وی ستون اصلی موسیقی پاپ بعد از انقلاب اسلامی است و توانست در دوران جوانی مخاطب بسیار زیادی را جذب کند.

در تمام این سال ها با محدودیت ها جنگید و سیل نقدهای منفی که حاصل تشابه صدایش بود هم نتوانست خشایار اعتمادی را از آنچه مقصد می دانست دور کند. او در ماه های اخیر تصمیم به انتشار تک آهنگ گرفته و سنت انتشار آلبوم را شکسته است. در ادامه گفت و گوی صمیمانه این خواننده را در خصوص فعالیت های تازه موسیقایی اش و گفتنی های مربوط به حال و هوای موسیقی کشور را می‌خوانید.

‎کمی در خصوص تازه‌ترین اثر منتشر شده که برگشتم نام دارد صحبت کنید. بازخوردها چطور بود؟

‎ترانه و ملودی هر دو مهربان هستند و کار را دوست دارم. از سوی تیم تولید هم رضایتمندی وجود دارد. من شخصیت و ملودی بابک زرین و را دوست دارم و در این اثر کلام مصطفی سلیمی را هم خیلی دوست داشتم . خیلی ها قبلا به من پیشنهاد همکاری با بابک را می دادند. این تصور  در خصوص همکاری ما دو نفر وجود داشت که ممکن است به دلیل اعتقاد ما به کارهای سبک قدیم، ساختار همان موسیقی ها باشد  اما در همکاری ما دو نفر اتفاق دیگری افتاد. بخشی از من و بابک به هم گره خورد که اعتماد به ساختار امروز است. این ملودی را به پیشنهاد بابک انتخاب کردم که گوشه متفاوتی از توانایی های او است. این اثر فرازها  و اتفاقات ملودیک زیبایی دارد. بازخوردهای این قطعه در فضای مجازی خوب بود چرا که به شکل گسترده توسط آقای جلالی که بابک معرفی کرده بود پخش شد. احساس می کنم مردمی که مخاطب من هستند، من را در فضای مجازی پیدا کردند. ممکن است من خواننده مورد علاقه برخی ها نباشم و شاید بعضی ها فکر کنند من از فضا و سبک همیشگی ام فاصله گرفته ام که با احترام به نظر آن عده هم به آن ها می گویم یک اثر باعث نمی شود از فضای بیست ساله ام فاصله گرفته باشم. وقتی آلبوم عاشقی هر کی هر کی شد را منتشر کردم تحولی در سبک انتخاب موسیقایی من اتفاق افتاد و آن موقع هم نقد شدم. به کاری که کردم احترام می گذارم چرا که ساختار آثارم را حفظ کرده ام. نگران هنجار شکنی نیستم. غیر از این بودم موسیقی پاپ به این شکل نبود و شاید اصلا نبود. در سال های شروع فعالیت رسمی ام این سبک نه در کما بلکه مرده بود. حرکت آن موقع ام تایید ریسک پذیر بودن و حرف الان من است.

کمی بیشتر در مورد همکاری با بابک زرین برایمان بگویید.

‎خیلی ها پیشنهاد همکاری بین ما دو نفر را مطرح می کردند. ملودی هایی که از بابک می شنیدم از خواسته های من دور بود اما در این همکاری با وجه موسیقایی دیگری از او رو به رو شدم که دوستش داشتم. شخصیت بابک را که شناختم فهمیدم او را بیشتر دوست دارم. همکاری دیگری هم بین ما شکل گرفته که حاصل آن را یازده فروردین در روز تولدم در دسترس مخاطبین قرار خواهم داد.

‎تا چه اندازه موسیقی کشور را رصد می‌کنید؟

‎فکر می کنم کسی نمی تواند ادعا کند می تواند فضای موسیقی را رصد کند. روزانه بین بیست و پنج الی سی اثر منتشر می شود یعنی حدود هزار قطعه در ماه و ما تازه کارهای هیت را می شنویم. واقعیت این است که بیشتر موسیقی هایی که در مهمانی ها باعث خوشی می شوند گل می کنند. همین طور قطعاتی که ساختار کارهای تلفیقی را دارند ، در سبک پاپ کاری که من را جذب کند کم می شنوم.

‎چه نقدی را می توانید در این موضوع مطرح کنید؟

‎نقد من در خصوص کلام است. فکر می کنم محتوا و گاهی زبان بیان ترانه ها از سطح مهاوره هم پایین تر است. بعضی کلام ها مخصوص مخاطب کم سن و سال است و اگر این دست ترانه ها بخش بزرگی از موسیقی را پر کنند خوب نیست. مخاطب اگر از نوزده سالگی عبور کند، لباس، نوع نگاه و زندگی اش و حتی وجهه اجتماعی اش متفاوت می شود. خواستگاه هنری اش فرق خواهد کرد و به دنبال موسیقی ای خواهد بود که با شرایط جدیدش همخوانی داشته باشد. گوش مخاطب سی ساله نباید از موسیقی شانزده سالگی اش پر شود ، هر سن مطالبه خودش را دارد . نکته دیگر این که موسیقی باید زمان، مکان و آدم ها را خاطره کند. موسیقی هایی منتشر می شود که همه چیز را برای مدت کمی خاطره می کند. موسیقی در ماشین پخش می شود و راننده تنها به مقصد فکر می کند و اصلا به آهنگ توجه نمی کند. شاید در مقطع کوتاه مناسب باشد اما اگر چنین آفتی فراگیر شود اتفاق خوبی نیست.  به نظر من موسیقی فرهنگ است و باید در قالب هنر فرهنگی را به مخاطب انتقال بدهد.

‎چه شد که به این نقطه در موسیقی رسیدیم؟

نمی توانم دقیق بگویم این شرایط برنامه ریزی شده ایجاد شد یا مردم به خاطر فرار از گرفتاری هایشان به سمت موسیقی هایی آمده اند که خیلی نیاز به فکر کردن ندارد .موسیقی را مثل یک اسباب بازی انتخاب می کنند بدون آنکه به لگاریتم های اثر رجوع کنند. اکثرا این روز ها مردم آثاری را انتخاب می کنند که ملزم به تمرکز روی اثر نباشند و بیشتر موجب پراکندگی افکار می شود. به نظر من موسیقی باید پیامی داشته باشد. کلام باید پیامی داشته باشد. در قطعه برگشتم پیام آرامش و امنیت و تعهد را حس می کنیم  که نشانه های زیادی از این سه مورد را در ترانه می شنوید.

فکر می کنید راه برون رفت از این فضا چیست؟ شاید خواننده هایی که اعتقادی شبیه به اعتقاد شما دارند باید بیشتر فعالیت کنند.

صنعت موسیقی بازار عرضه و تقاضا است. متقاضی باید از عرضه کننده بخواهد تا آثار خوب منتشر شود. همه چیز به گردن خواننده و تیم تولید نیست. مخاطب باید به میدان بیاید و آثار ضعیف را کنار بگذارد و از عرضه کننده اثر خوب بخواهد. نقد کند اما توهین نه. گاهی خواننده ها برای دیده شدن و شنیده شدن، حتی برای لحظه ای کوتاه به سمت کارهای شش و هشت می روند. چرا که می دانند این موسیقی خواهان دارد. در کنسرت ها هم چیزی که دیده می شود کنسرت نیست. بازی با نور و صوت است. هفتاد درصد اجرا ها کنسرت نیست، کلاب است. بد نیست و آن را رد نمی کنم اما نباید اسم کنسرت روی آن گذاشت چرا که کنسرت تعریف دیگری دارد. خیلی ها خوب نمی خوانند اما مردم فقط جهت تخلیه انرژی خودشان همراهی می کنند چرا که به این فضا نیاز دارند.  ولی در کنسرت، ارکستر می نوازد، خواننده می خواند و مردم می شنوند و گاهی هم همراهی می کنند. صدابرداری متفاوتی دارد و مردم برای شنیدن موسیقی می آیند. در اجراهای امروز خواننده یک بیت را می خواند و میکروفون را مقابل مردم می گیرد تا همراهی کنند. این خوب است اما آیا آن خواننده می تواند پانزده اثر را بدون تکیه به همراهی نور و کمک های کامپیوتری صدا و سمپل و همخوانی مردم پشت هم بخواند!

برنامه شما برای برگزاری کنسرت چیست؟

فعلا کنسرت برگزار نمی کنم. مدت ها است به فکر آن نیستم.در این هفت سال که روی استیج نرفته ام  آلبوم های خوبی منتشر کرده ام که به درستی به گوش مردم نرسیده چرا که پخش هم چند سالی است مافیایی شده. انگار می خواهند بعضی آهنگ ها شنیده شوند و بعضی آهنگ ها شنیده نشوند. انگار فقط بعضی خواننده ها و کارها برای شنیده شدن انتخاب می شوند. بطور مثال قطعه مردونه تمومش کن را که سال هشتاد و هشت تولید کرده بودم را با یک ویدیو کوتاه در اینستاگرام گذاشتم پیام تبریک انتشار قطعه جدید را برای من گذاشتند !!. آهنگی که فکر می کنم سال هشتاد و هشت منتشر شده! استیج هایی را تجربه کرده ام که محدودیتی برای جمعیت نبود. اولین اجرای من در پارکینگ نمایشگاه بین المللی بود که در سه روز میزبان جمعیتی حدود بیست و چهار هزار نفر بودم. این را هم بگویم که تا دوباره مخاطب را پیدا نکنم روی استیج نمی روم. این روز ها  کنسرت گذار ها فقط روی عده ای خاص کار می کنند. پیشنهاد هایی داشتم ولی برنامه ریزی شده نبوده و همه آن ها پراکنده بوده. خودم دوست دارم در سال دو اجرا داشته باشم. یکی نیمه اول و دیگری نیمه دوم. برای اجرا در شهرستان ها دعوت شده ام و برنامه ریزی هایی اتفاق افتاده که در نیمه دوم سال آینده به نتیجه می رسد.

در پایان از دیگر برنامه‌های آینده بگویید.

دو تک آهنگ دیگر در دست تهیه است. یکی با نام دیر به فکر افتادی با ترانه ای از پوریا ربیعی، ملودی بابک زرین و تنظیم فرید فراز و قطعه صحنه سازی که ملودی اش را خودم ساخته ام ترانه را خانم فریبا خرم منش و تنظیم فرید فراز که هر کدام در زمان تعیین شده منتشر می شوند.

دیدگاه شما

جدیدترین رویداد موسیقی

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

محسن ابراهیم زاده

محل برگزاری: سالن میلاد نمایشگاه بین المللی

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

ناصر چشم آذر

محل برگزاری: مرکز همایش های برج میلاد

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

رضا صادقی

محل برگزاری:

0
روز
12
ساعت
31
دقیقه
10
ثانیه

سیروان خسروی

محل برگزاری: مرکز همایش های برج میلاد