رسانه نوا – «مصباح قمصری» هنرمندی که نگاه ویژهای به هنر دارد و البته این نوع نگاه او، جلوهگاه تفکرات خاص او در عرصه موسیقی نیز شده است. گفتگوی پیش رو نگاهی به فعالیتهای این تولید کننده موسیقی از گذشته تا کنون است.
در جلد یکی از آلبوم های شما خواندم که نخستین آلبومهای Hi-Fi ایران را منتشر کردهاید، ممکن است کمی در این مورد توضیح دهید؟
های-فای نام حرفهای ترین سیستمهای ضبط و پخش موسیقی است. در مرحلهی ضبط و میکس این آثار از ابزار فوق حرفهای از قبیل کابلهای طلا و اکولایزرهای بسیار خاص و دستساز استفاده میشود؛ باقی توضیحات بنده در اینباره جنبهی تکنیکال خواهد گرفت که گمان نمیکنم بیانشان در این گفتگو مناسب باشد. اما به طور خلاصه و کاربردی میتوان گفت صدایی که شما از اینگونه آلبومها در سیستم خانگی یا استودیوییتان میشنوید صدایی با کیفیتی بسیار بالا است اما برای شنیدن این اثار آنگونه که هستند نیاز به سیستم پخش های-فای خواهد بود.
علت اینکه در ایران تنها کارهای تولید شده توسط من دارای این خصوصیت بوده، این است که من فعلا تنها متخصص اینگونه دیزاین صوتی و میکس هستم، البته حتما در آینده متخصصانی بهتر از بنده به اینکار در ایران خواهند پرداخت.
با توجه به آثاری که از شما به انتشار رسیده، به نظر میرسد علاقهمند به تجربه انواع مختلف موسیقی هستید، به خصوص سبکهایی که آمیخته با موسیقی الکترونیک است، کما اینکه موسیقی سنتی را نیز در تجربه کاری خود دارید، دلیل این میزان از تنوع در کارهای شما چیست؟ و دلیل این همه تنوع و تفاوت در چه چیزی است؟
هنرمند برونگرا به تکثر می رسد و هنرمند درونگرا به تنوع؛ یک آهنگساز برونگرا ممکن است در یک سبک چندین آلبوم تالیف کند، اما هنرمند درونگرا ژانر یا حتی تخصص خاصی برای خود قائل نیست، روزی آهنگساز است و روزی نوازنده یا حتی نقاش؛ چراکه هنرمند برون گرا به کسب تجربه میپردازد و هنرمند درونی به اکتشاف در درون خود.
به طور کلی من کاری را انجام میدهم که دلم میخواهد و این بهترین روش زندگی از نظر من است. اما اگر بخواهم علتی عقلانی برای تنوع و تعدد آثار تولید شدهام بیاورم، به توانایی و قابلیت اشاره میکنم و این عطایی است که خداوند به من امانت داده و هر وقت بخواهد به چشم بر هم زدنی میستاند.
اگر واقعبین باشیم، بسیاری از مخاطبان امروز موسیقی ایران، به مارکت موسیقی پاپ علاقهمندند، با این وجود شما با تمام وجود راهتان را ادامه دادهاید، به چه میزان در جذب مخاطب موفق بودهاید؟
مردم آزادند هرچه دوست دارند بشنوند و هنرمند هم آزاد است هرچه دوست دارد تالیف کند. حال اگر هنرمندی در بند تایید مردم باشد، مشکل از اوست نه مردم.
اما راجع به جذب مخاطب باید عرض کنم، اولویت من ساخت موسیقیهایی بوده که خودم علاقه به شنیدنشان دارم. دوم انتخاب مخاطب و البته نه جذب آن که واقعا استقبال از سطح توقع من بسیار بالاتر بود، به طوری که هر سه آلبوم بعد از گذشت حدود دو ماه از فروش به انتشار مجدد رسیدند.
شما در موسیقی خود بسیار پیشرو هستید و این پیشرو بودن جسارت میخواهد، بازخورد مخاطبان نسبت به آثار متفاوت شما چگونه بوده است؟
موضوع جسارت نیست، بلکه ایمان و آزادی است، ایمان به کاری که میکنی و آزادی از نفسی که در بند کسب تایید خلق است.
بازتاب این سه آلبوم در میان اهل فن همانطور بود که پیشبینی میکردم، چرا که اهل فن دنبال فهمیدن هستند و موسیقی من چیزی نیست که اهل موسیقی حداقل در ایران درکش کنند؛ مثل پزشکانی که طب سوزنی را نمیفهمند با اینکه موضوع هر دو طب درمان است اما جنس دانش متفاوت است؛ دانش موسیقی هم جنسهای متفاوتی دارد.
بازتاب آثار در میان مردم بسیار بهتر و وسیعتر از چیزی بود که فکر میکردم. و در واقع مردم مخاطب من هستند، چرا که به دنبال فهمیدن نیستند و صادقانه گوش میدهند.
به نظر میرسد پشت هریک از آثاری که شما منتشر کردید، فلسفهای وجود دارد، یا حداقل سعی کردید موضوعی را در فرم و قالب موسیقی بیان کنید، ممکن است در این مورد توضیح دهید؟
بله، واقعیت این است که هر آهنگ و آلبومی حاصل حالی در من است. من به هدف آهنگسازی، آهنگ نمیسازم. کاری را میسازم چون گاهی حالی در من است که باید بیرون ریخته شود تا آرام شوم. هر یک از این آلبومها هم حاصل یک دوره است که حال و احوال خاصی داشتهام. به قول بزرگی «قیل و قال» نیست، «شور و حال» است.
پروژهی «لمس» حاصل پژوهشهای چند سالهی من در زمینهی نماد شناسی ذهن از طریق موسیقی بود. که در جلد آلبوم توضیحاتی در این خصوص آوردهام. یا «نیستی در هست» حاصل شعر خوانیهای صبحگاهی من بود، صبح معمولا ساعت چهار به طور خودکار بیدار میشوم و تا طلوع کمی شعر میخوانم؛ گاهی ذوق این اشعار تبدیل به موسیقی میشوند و ثبتشان میکنم.
امروز، جوانان کشور ما بیش از هر زمان دیگری به سبکهای مدرن موسیقی همچون «الکترونیک» علاقهمند شدهاند، آیا این موضوع باعث شده تا آخرین آلبوم شما بیش از هر اثر دیگری به این سبک گرایش داشته باشد؟
موسیقی الکترونیک که چندان مدرن محسوب نمیشود و آلبوم آخر من هم چندان الکترونیک نیست و جوانان ما هم کلا علاقهای به موسیقی ندارند! چیزی که به نام موسیقی به خوردشان میرود اصلا موسیقی نیست. در چنین دورهای بود که فردوسی گفت: «هنر خوارشد جادویی ارجمند»
جوان امروزی از استاد شجریان مصاحبههایش و از موسیقی به اصطلاح پاپ طرفداری کردن از خوانندهها را میشناسد. در هنر که طرفداری معنا ندارد، شما اگر موسیقی کسی را دوست داشته باشید، موسیقیاش را گوش میکنید. طرفداری از هنرمند ارتباطی به هنر ندارد. اگر میخواهید بدانید جوان امروزی چرا از یک خواننده طرفداری میکند و به کنسرتهای میهمانیوارش میرود، میتوانید ببینید چرا فردوسی از واژهی جادو در مقابل هنر استفاده میکند یا چرا نیچه از نیاز مردم به قهرمان سازی سخن میگوید.
بسیار عالی، در همین آلبوم علاوه بر آهنگسازی و نوازندگی، سراغ خوانندگی هم رفتهاید، دلیل آن چه بوده و به نظر خودتان در عرصه خوانندگی هم موفق عمل کردهاید؟
واژهی موفقیت برای هر کس یک تعریف دارد و رمزموفقیت افراد موفق این است که به دنبال موفقیت خود بودند، نه تقلید از موفقیت دیگران. من موفقترین مصباح قمصری هستم و دلیل خواندنم صرفا این بود که دلم خواسته بود بخوانم. به اشتباه با یکی دو خوانندهی بسیار معروف پاپ دیگر تمرینهایی کردم اما متاسفانه فرم قطعات اصلا در نیامد، و علت اساسی این بود که خوانندگان امروز ما، اصلا اهل شعر نیستند. خواننده حتما باید شعر شناس باشد و در خلوت خود بسیار شعر بخواند، اما متاسفانه امروز اینطور نیست. پس از تمرین با این دوستان متوجه شدم که کار من را کسی بهتر از من نخواهد خواند، پس به تصمیم اول بازگشتم. و نتیجهی کار بسیار منحصر به فرد شد.
در ارتباط با اشعار آلبوم «نیستی در هست»، از شاعران کلاسیک بهره گرفتهاید، معیارتان برای انتخاب این اشعار چه بوده و چرا از ترانههای امروزی استفاده نکردید؟
من با شعر شعرایی که فقط شاعر هستند به ندرت ارتباط برقرار میکنم، همینطور آهنگ آهنگسازی که فقط آهنگساز محسوب میشوند. مولانا، سعدی، ابوسعید، شاه نعمت الله و… بسیار فراتر از یک شاعرند و این در آثارشان به وضوح مشهود است. هر بیت سعدی یک کتاب است. مسلما شما وقتی سالها با این اشعار زندگی کنید، با شعر معاصر چندان ارتباطی برقرار نمیکنید.
شما در همکاری با آقای اورکی آهنگساز فیلم «فروشنده»، سرپرستی ارکستری را برعهده داشتید که براساس سکانسهای مختلف فیلم به اجرای موسیقی به صورت زنده میپرداختند، کمی در مورد این تجربه و همکاری توضیح میدهید؟
تجربه با آقایان فرهادی و اورکی مثل همیشه خوب بود. بنده مولف نبودم بلکه نظارت بر کار ارکستر و تولید موسیقی را بر عهده داشتم. صرف نظر از کار، هر دوی این عزیزان را دوست دارم و به همین دلیل آن کار برایم لذت بخش و شیرین بود.
شما یکی از پرکارترین Producer های موسیقی در ایران هستید، کمی در مورد آثار جدیدی که قرار است منتشر کنید توضیح دهید…
حتما؛ البته غیر از من تولید کنندهای در موسیقی ایران نداریم و این حرفه نزد اهالی موسیقی هنوز تعریف مشخصی ندارد. اما به یاری خداوند کم کم دارم معرفیاش میکنم.
در خصوص کارهای جدید نیز، اثر بسیار است، سه سال گذشته حدودا در هر سال بیست تا سی آلبوم را تولید کردهام و امسال هم آلبوم های بسیار خوبی در دست تولید داریم. از این آثار، آلبوم «افق عمودیست» به اهنگسازی برادرم و «چنین مست» اثر پریا سرایی و… هستند که انشالله به زودی منتشر میشوند.
ممنون از زمانی که در اختیار ما گذاشتید، اگر صحبت خاصی در نظر دارید، بفرمایید.
سپاسگزارم، پیشنهادی برای مخاطبهایتان دارم که هنرمند را فراموش کرده و اثر هنری را دنبال کنید و همچنین پیشنهادم برای اهل هنر این است که به دنبال خلق هنری نباشید، خودتان را از نو خلق کنید که خودتان اثر هنری هستید.
دیدگاه شما