رسانه نوا – ویلی نلسون ۸۴ سال دارد اما هنوز با قدرت پیش میرود. او در دهۀ اخیر تعدادی آلبوم عالی خلق کرده است، از جمله آلبوم Heroes که شامل بازسازی فوقالعادهای از قطعۀ The Scientist، اثر گروه کلدپلی است؛ آلبوم God’s Problem Child که ادای احترامی باشکوه به دوستش ری پرایس است و آلبوم Willie and the Boys که آلبومی اشتراکی با پسرانش لوکاس و میکا است. نلسون در کنار ضبط مقادیر زیادی اثر موسیقایی آنقدری برای تورهایش در حال سفر بوده است که آدمی با نصف سن و سال او را از پا در میآورد.
اما علیرغم همۀ این دستآوردها و داستان پر فراز و نشیب زندگی حرفهای، نلسون در حال حاضر بیش از همه به کمپانی جدیدی که در سالهای اخیر راهاندازی کرده است افتخار میکند. کمپانی Willie’s Reserve.
افسانۀ موسیقی کانتری اخیرا با سایت Esquire.com گفتوگویی انجام داده و در این نشست دربارۀ علل این همه فعالیت، تغییر و تحولات در صنعت موسیقی و البته محصول تولیدیاش که خیلی به آن افتخار میکند صحبت کرده است.
نلسون و پسرانش تعدادی از قطعات کلاسیک کانتری را در آلبوم جدیدشان بازخوانی کردهاند از جمله چند قطعه از هنک ویلیامز. قصد نلسون این بوده که ما هم آهنگهای مورد علاقۀ او را دوست داشته باشیم.
این آلبوم را میتوانم به نوعی با آلبوم Stardust مقایسه کنم که سالها پیش منتشر کردمش. آلبومی که در آن تعداد زیادی قطعات پاپ وجود داشت که همسنوسالان شما از جمله مخاطبان موسیقی کانتری تا آن زمان آنها را نشنیده بودند. قالبهای استاندارد قدیمی را دوست دارم چه هنک ویلیامز باشد چه هوگی کارمایکل. هیچوقت از این ملودیها و ترانههای قدیمی خسته نمیشوم. وقتی مردم Stardust را شنیدند از آن خوششان آمد. این تجربه را یکبار داشتهام و دربارۀ این آلبوم هم همین حس را دارم.
نلسون میگوید رفایت و کیفیت است که او را پیش میبرد. درست همانطور که در روزهای همکاریاش با سوپرگروه Highwaymen اتفاق میافتاد.
خیلی عالی است که فرزندانم روی صحنه کنارم هستند. البته این واقعیت که آنها واقعا خوب هستند هم خیلی کمک میکند. [میخندد] اما اگر من هم خوب نبودم آنها بیرونم میانداختند! گرچه یک جاهایی هم جنگ و دعواهای کوچکی هست! [میخندد] اما من و پسرها الان خیلی صمیمی هستیم. با هم گلف بازی میکنیم، ساز میزنیم، شطرنج بازی میکنیم و به سفر می رویم. در ماوئی جایی را داریم که میرویم و با هم وقت میگذرانیم. ما یک خانواده صمیمی و نزدیک به هم هستیم. در واقع اینکه با هم ساز میزنیم و روی صحنه میرویم لذت مضاعفی برای ماست.
قطعۀ خوب خوب است حتی اگر اثر کلدپلی باشد.
آهنگ خوبی است. اولش فکر میکردم خندهدار است که کسی فکر کند من میتوانم آهنگی به نام Scientist داشته باشم! احساس میکردم مثل این است که کسی زیادی خیالپردازی کرده باشد. اما قطعه را که گوش دادم با خودم گفتم «هی، این واقعا قطعۀ خوبی است.»
راز ویلی داشتنِ یک تهیهکنندۀ خوب است.
صدایی که شما پیدا میکنید خیلی به تهیهکننده ربط دارد. دنی لانوا محشر است و حالا هم با بادی کنون کار میکنم. آنها هرکدام چیزهای خیلی متفاوتی به پروژه میآورند. اما در نهایت نتیجۀ کار صدای من است یا حداقل امیدوارم که باشد. من چالش کردن با خودم را دوست دارم و خیلی خوششانس هستم که با این افراد کار کردم. در حال حاضر با بابی در حال تولید آلبومی هستیم که ادای احترام به سیناترا است و آلبومی دیگری هم قصد دارم با جری لی لوئیس کار کنم. بیصبرانه منتظرم. جری لی؟ درسته اون همینجا است. البته هنوز با خودش دربارۀ این مسئله حرف نزدهام و بنابراین او هم جوابی نداده که قبول میکند یا نه. پس باید منتظر باشیم و ببینیم چه میشود.
او هم مثل رفیقش، باب دیلن قصد دارد آلبومی از آهنگهای سیناترا منتشر کند.
فرانک سیناترا خوانندۀ محبوب من است و همیشه هم بوده. بهخاطر توانایی که در خواندن دارد هیچکس نمیتواند جای او را بگیرد. من جایی خواندم که من هم خوانندۀ محبوب او هستم و ما چند اجرا هم باهم داشتیم و همینطور چند کار تبلیغاتی در نتیجه باید رفقای خوبی میشدیم اما خواندن او همیشه مرا مبهوط میکرد. این آلبوم روش من برای ادای احترام به او است و دوست دارم تمام آهنگهایی را که او طی آن سالها خواند بخوانم. قطعهای که بیش از همه فرانک را به خاطرم میآورد و میخواهم بازخوانی کنم «My Way» است. اما میدانید، فرانک صاحب واقعی این قطعه است بنابراین من سه بار آن را میخوام و اگر موفقیتآمیز نبود بیخیالش میشوم. [میخندد]
وضعیت سیاسی فعلی نلسون را هم – علیرغم اینکه آدم آسودهخاطری است – مثل هر انسان دیگری نگران میکند.
فکر میکنم در حال حاضر مسائل نگرانکنندۀ زیادی در جهان وجود دارد. بنابراین من هم نگران آنها هستم و امیدوارم روز به روز امریکاییهای بیشتری دربارۀ این مسائل نگرانی نشان دهند. حتی فکر کردن به اینکه یک کشور خارجی کنترل انتخابات ما را در دست داشته باشد برایم آزاردهنده است و فکر میکنم باید برای بقیه هم باشد. اما وقتی روی صحنه میروم مسائل سیاسی را وارد نمیکنم. فرقی نمیکند مخاطبم باپتیست، متدیست، مسلمان یا هر چیز دیگری باشد. تا زمانیکه موسیقیِ ما را دوست دارد و آمده تا صدای ما را بشنود امکان ندارد از من چیز بدی دربارۀ کسی بشنود. اما اگر عقیدۀ شخصی من را بخواهید میتوانم برایتان توضیح بدهم که چطور فکر میکنم.
به نظر نلسون ترامپ در جایگاهی بغرنجتر از آنچه توانش را دارد قرار گرفته و خودش هم این را میداند.
به نظرم او مشغول به شغلی شده که هیچ ایدهای دربارۀ آن نداشته و نمیدانسته دارد خودش را وارد چه بازیای میکند. بهنظرم الان آمادگی این را دارد که پس بکشد، به خانهاش برگردد و همه چیز را فراموش کند. نمیدانم میتواند این کار را بکند یا نه اما احساس میکنم تازه فهمیده است که آنچه پیش آمده رویایی نیست که در سر میپرورانده است.
او در سن ۸۴ سالگی به اندازه قبل مشغولیت دارد. [چند ماه پیش] آلبوم جدیدی منتشر کرده است، با پسرانش به تور میرود، یک آلبوم بازخوانی از کارهای سیناترا را در راه دارد و البته رسیدن به کارهای کمپانی Willie’s Reserve. نمیداند پروژۀ بعدی چیست اما قطعا قصد بازنشستگی ندارد.
بگذار بقیه نگران اینجور چیزها باشند. اگر کسی با تیشرتی بیرون آمد که من دوست داشتم آنوقت آن را [تهیه میکنم و] میپوشم. اما بیشتر از این بابت کارها به خودم نگرانی راه نمیدهم. خیلی آدمها هستند که به همۀ این چیزها فکر میکنند و شغلشان همین است و بهنظرم من هم باید بگذارم که آنها کارشان را انجام بدهند. اما کاری که مجبورم انجام دهم این است که باید اشتیاقم را حفظ کنم. این مشکل اصلی است چون این تمایل در من هست که اگر به انتخاب خودم باشد روی همه چیز چشم بپوشم و بروم برای خودم بخوابم و همه چیز را فراموش کنم. برای همین مجبورم که مدام خودم را سیلی بزنم و مجبور کنم که سراغ رزور کردن تورها و ضبط کارهایم بروم چون به نظرم این چیزی است که باعث میشود ادامه بدهم. فکر میکنم تا زمانیکه میتوانم بخوانم و بنوازم باید ادامه بدهم. نمیتوانم یک روز بگویم «خب همین بود. دیگر نمیتوانم بخوانم.» فکر میکنم اگر روزی این کار را بکنم احتمالا همان روز میتوانم دراز بکشم و بمیرم.
دیدگاه شما