ما نفهمیدیم شما تعریف کردین یا توهین کردین!هرچی هم بود اقای طلیسچی بعد ۱۲ سال اون البومو منتشر کرد و نسبت ب دیگر خواننده ها کارش عالی بود
رسانه نوا – اوایل دههی هشتاد شمسی و زمانی که قطعه «قرار نبود» منتشر شد، شاید کمتر کسی فکرش را میکرد خوانندهی آن قطعهی Hit بعد از ۱۱ سال، اولین آلبوم خود را منتشر کند.
«علیرضا طلیسچی» پس از «قرار نبود» قطعات Hit دیگری هم تولید کرد؛ ولی فاصلهی زمانی بین انتشار آنها تا آلبوم ناخودآگاه بسیار زیاد بود. طبق یک قانون نانوشته در وزارت ارشاد، خوانندههایی که کلیپهایشان در شبکههای ماهوارهای پخش شده باشد، بدون در نظر گرفتن این نکته که آن کلیپ خط قرمزهای اخلاقی را رد کرده یا خیر، باید تا سالها ممنوعالکار شوند و هیچ قطعهای از آن خواننده منتشر نشود تا بتوانند آلبوم مجاز منتشر کنند و کنسرت بگذارند. این قانون نانوشته در ارتباط با طلیسچی هم اجرا شد. او نزدیک به ۳ سال با کمترین فعالیت ممکن توانست رضایت مسئولان را برای فعالیت رسمی جلب کند. رضایتی که شاید کمی دیر حاصل شد.
یک) طلیسچی در اقدامی جالب و البته کاملا مدبرانه نام آلبوم اول خود را «دقیقههام» گذاشت. قطعهای با همین نام نیز پیش از انتشار آلبوم منتشر شد؛ که نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کرد. در ترجیعبند آن میشنویم «دقیقههام، شقیقههام و سفید کردن»، مصرعی که زیاد هم بیارتباط با چند سال ممنوعالفعالیتی طلیسچی نیست. فارغ از این قطعه و در حالی که پیشبینی میشد، این خواننده و آهنگساز جوان، در این آلبوم با ترانه سرایان دیگری نیز همکاری کند؛ ولی ترجیح داد تا در اولین آلبوم مجاز خود، عمده کارها بر دوش خودش باشد تا مخاطب حاصل تفکر و ایده او را در قالب یک اثر منسجم بشنود. عمده ترانهها عاشقانههای دوم شخص بوده و تعابیر عاشقانه به صورت کاملا ساده و بدون حس شاعرانگی خاصی مطرح شدهاند. این ساده بودن تعابیر باعث شده مخاطب، همان اولین بار که اثر را میشنود با آن ارتباط برقرار کند و از این حیث توانسته موفقیت خوبی کسب کند؛ ولی از سوی دیگر همین سادگی در کلام به شدت عمر ماندگاری اثر را کم کرده و پس از چندبار شنیده شدن، دیگر آن قدرت جذب ابتدایی را ندارد. اصطلاحاتی در ترانههای طلیسچی مانند «ناراحته قلبم بس که بیتاب میره / شبا تیر میکشه دست چپم، خواب میره» برای اولین بار شنیده میشود، در این بیت وزن و قافیهی ترانه به درستی حفظ شده؛ ولی بیشتر شبیه یک نثر آهنگین وزندار است تا یک ترانه. شاید طلیسچی در آلبوم بعد با استفاده از کارشناسان ترانه حتی در بخش مشاورهای، بتواند بخش جدیدی از هنر خود را به شیوهای اصلح ارائه کند. البته از این نکته هم نباید به سادگی گذشت که آلبوم با قطعهای آغاز میشود که در همان ابتدا از ضعف تالیف رنج میبرد: «اگه موند نرفت که بهتر / اگه رفت که رفت چه بهتر» استفاده از یک صفت تفضیلی یکسان برای مقایسه دو اتفاق متضاد به شدت حتی مخاطب عام موسیقی را هم آزرده میکند. او در این بیت از بیاثر بودن رفتن یا نرفتن صحبت میکند؛ ولی به اشتباه و صرفا برای رعایت وزن ترانه از واژه «بهتر» برای مقایسه استفاده کرده است.
نمیشود از آلبوم «دقیقههام» صحبت کرد و اشارهای به دو قطعه «اتفاقی دیدمت» و «۱۷۵» نکرد. در قطعه «اتفاقی دیدمت» طلیسچی به سادگی و البته این بار به زیبایی هرچه تمامتر روایتی نو از یک داستان احساسی را بیان میکند، نیازی نیست با محتوای این ترانه همذاتپنداری کنید؛ چرا که تصویرسازی در آن به بهترین شکل انجام شده است. او همچنین در «۱۷۵» با استفاده از یک ملودی خطی و ترانهای احساسی، توانسته قدرت خود را در ساخت آثار مناسبتی نشان دهد. او در این ترانه توانسته عشق را در بعدی جدید برای مخاطب بخواند، بعدی فراتر از زمین و برای ۱۷۵ شهید غواص که سال گذشته نمایان شدن داستان رشادتشان مدتها مردم را تحت تاثیر خود قرار داده بود.
دو) به میانههای آلبوم که رسیدم، ناخودآگاه یاد اواسط دهه هشتاد افتادم. جایی که طلیسچی با قطعه «قرار نبود» خود را به عنوان یک ستاره نوظهور معرفی کرد. ساختار ملودیهای طلیسچی طی این سالها تغییر چندانی نداشته، همانطور که دیگر خوانندههای مولف نیز تغییر ساختار ندادند. اما طلیسچی یک تفاوت عمده با دیگر رقبای خود داشت، او به اندازهی آنها کار جدید منتشر نکرد و ناخودآگاه مخاطبانش را با خوانندههای دیگر شریک شد. آلبوم «دقیقههام» همانقدر که در بخش موسیقی منسجم است، همانقدر هم دچار تکرار شده است. طلیسچی به اصطلاح فوتبالیها به ترکیب برنده دست نزده و با تغییرات جزئی کارهای متفاوتی را در البوم قرار داده؛ ولی شناسنامه ملودیهایش در کنار تنظیم با سازبندی نه چندان خلاق، این ذهنیت را به کارشناسان و مخاطبان جدی موسیقی میدهد که طلیسچی در این آلبوم به دنبال پیروزی نبوده و تنها خواسته همانند دیگر خوانندههایی که پس از چند سال مجاز شدند، بازنده نباشد و البته که در بازنده نبودن موفق بوده است.
سه) شاید اگر این آلبوم در سالهای پایانی دهه هشتاد منتشر میشد، در حال حاضر طلیسچی همانند خوانندههایی چون محسن یگانه، فرزاد فرزین و … با خیالی راحت راه خودش را دنبال میکرد؛ ولی متاسفانه او کمی دیر وارد مارکت رسمی موسیقی شد. مارکتی که بار دیگر در حال پوست اندازی است؛ اما این بار نه به صورت کامل. خوانندههایی که اوایل دههی هشتاد توانستند جایگاه خوبی دست و پا کنند، حالا خوانندههای جوان را در رقابت با خود میبینند و این میتواند بهترین دورهی موسیقی پاپ در ایران شود؛ اگر فضا به صورت عادلانه برای تمام استعدادها فراهم شود. طلیسچی نیز با کسب تجربه در اولین آلبوم خود قطعا در آیندهای نه چندان دور با بررسی اتفاقات چند سال اخیر میتواند نقشهی راه مناسبی برای خود ترتیب دهد؛ تا موسیقی پاپ شاهد هنرنمایی یکی دیگر از استعدادهای خود باشد.
ما نفهمیدیم شما تعریف کردین یا توهین کردین!هرچی هم بود اقای طلیسچی بعد ۱۲ سال اون البومو منتشر کرد و نسبت ب دیگر خواننده ها کارش عالی بود
دیدگاه شما