رسانه نوا – بی هوا عنوان نخستین و تنها آلبوم امیرعلی محبی نژاد است. این آلبوم که از مهمترین آلبومهای منتشر شده در سال های اخیر است،در میان مخاطبان موسیقی ایران چندان شنیده نشد. بی هوا هرچند از المانهای قابل توجهی در ساختار شعر و موسیقی بهره میبرد اما این المانها هیچیک در جهت جذب مخاطب نیست. صاحب اثر در این آلبوم تلاش کرده تا کاملا شخصی با موسیقی و کلام مواجه شود؛ از این رو آنچه به عنوان محصول نهایی به دست مخاطب رسیده تماما سلیقه و عقیده امیرعلی محبی نژاد است و او بی توجه به آنکه بخواهد اثری برای توده مخاطبان موسیقی بسازد، سعی در ساخت اثری کاملا مستقل و شخصی داشته است.
بی هوا یکی از صادقانهترین آلبوم های دنیای موسیقی ایران است، البته این موضوع ویژگی خاصی به آلبوم اضافه نمی کند جز این که صاحب آن پیش از این که بخواهد نابغه ای در موسیقی باشد، هنرمندی صادق است. امیرعلی محبینژاد در این آلبوم بی پرده سراغ موضوعات مورد علاقهاش رفته است. آنچه بی هوا را شکل داده چیدمان صداها و ریتم ها به شکلی شاید نامتعارف و در کلام نیز اشعار دغدغه های انسانی شهری است. دغدغه هایی درباره جنگ، صلح، رهایی، تنهایی و حتی عشق. حتی عنوان آلبوم «بیهوا» طعنهای به تمام دردها و سختیهایی که امروزه با آن مواجهیم میزند و از خفه شدن انسانها در مدرنیتهی امروزی سخن میگوید.
آنچه پیشتر دربارهی صادق بودن صاحب اثر گفته شد در روند ساخت آلبوم نیز مشهود است. موسیقی این آلبوم به شکل نامتعارفی با نرم افزار پریمیر مخصوص تدوین فیلم، ساخته شده است. محبینژاد پس از چند تجربه ای که در دنیای موسیقی به سرانجام نرسیده، به هر قیمتی شده بی هوا را به تنهایی میسازد و چون هربار در کار گروهی ناکام مانده با آنچه در اختیار دارد و به خوبی آن را میشناسد ضبط آلبومش را شروع میکند. محبی نژاد پیشینهای به عنوان ویدئو آرتیست داشته و در ضبط این آلبوم با صداها به شکل فریم تصویری برخورد کرده است یعنی این صداها در نرمافزارهای غیرتخصصی صدا چیده شدهاند. خیلی از صداها و نویزهایی که شنیده میشوند و حتی بسیاری از ملودیها، ترکیبی از بریدههایی به میزان یک یا چند فریم هستند که در کنار هم کلاژ شدهاند.
بی هوا را می توان زیر مجموعه موسیقی الکترونیک قرار داد اما نمیتوان استایل خاصی را به آن نسبت داد. محبینژاد در این اثر سعی داشته بر اساس چیدمان لایه های مختلف ریتمیک و صداها مختلف موسیقی نسبتا خلوتی را بسازد و کلام را محور موسیقیاش قرار دهد. او بیش از هر چیز قصد دارد کلامش شنیده شود و شاید موسیقی چندان بر اساس پیش بینی ها و آنچه مرسوم است پیش نرود.
امیرعلی محبی نژاد در سرایش بیشتر اشعار از قالب کلاسیک شعر فارسی تبعیت میکند. این مسئله با توجه به وزن عروضی اشعار او کاملا قابل دریافت است اما از سوی دیگر خواننده در گویش ساختار شکنی میکند و با ایجاد شکست و فاصله گذاری به بیانی مدرن و حتی تا حدی مکانیکی میرسد. در این اثر مثل موسیقی رپ، خوانش اشعار هم بر اساس beat است اما کلام تا حد زیادی بار ریتم موسیقی را هم بر دوش می کشد.
اگر نگاهی کلی از نظر فرم و محتوا به این اثر داشته باشیم؛ بیهوا مجموعهای از ناامیدیها و بیهوا بودنهاست که صادقانه از زبان فردی گفته میشود که شاید هنوز کمی امید دارد. بیهوا بیشک اثری مستقل و مهجور است و حتی خودش قربانی مسائلی میشود که در محتوایش نهفته اما از سوی دیگر همواره اثری قابل توجه برای عدهای خاص است.
دیدگاه شما