رسانه نوا – علیرغم درخشش آیندهدار گروه Animal Collective موسیقی این گروه همواره یک نوع خلوصِ بدوی و بدیع را تداعی میکند.
در اجراهای زندهی اولِ خود ماسک به صورت میزدند که به عنوان یکی از مشخصههای برجسته در اجراهای زندهی گروه شناخته میشد – این موضوع نه تنها به آنها کمک میکرد تا با رویاهای درخشان زمان نواختن ارتباط برقرار کنند؛ بلکه با توجه به سنت و عقاید جادوگران و کاهنان باستانی، آنها معتقد بودند اگر مردم صورت خود را میپوشانند به این دلیل نیست که ماهیت خود را مخفی کنند؛ بلکه بر عکس برای نشان دادن ماهیت درونی است. بعد از مدتی پوشیدن ماسک را متوقف کردند؛ چون فکر می کردند اینکار بیش از حد جلب توجه میکند و باعث عدم تمرکز مخاطب روی اصل موسیقی میشود. آنها همیشه در موسیقی خود دنبال ارائهی کارهای اکسپریمنتال از ژانرهای مختلف، مانند: فولک، نویز راک، امبینت و سایکدلیک هستند. آهنگهای آنها به صورت اکسپریمنتال همیشه تغییر شکل داده و با هم ادغام میشوند در نتیجه قالب مشخصی ندارند. موسیقی آنها محصول تکمیل شدهای نیست بلکه به نظر میرسد در هر بار گوش دادن مانند مخمر عمل میکند و باعث میشود تا محصول بیشتر به بار آید. بر روی صحنه آنها بیشتر شبیه فضانوردان به نظر میرسند تا موسیقیدان. هنگام رکورد آلبوم جدیدشان، بیشتر شبیه غارنشینها بودند تا موسیقیدان، یا بهتر است بگوییم شبیه گرگهایی که زوزه میکشند:
«آدمهای امروزی که دنبال یک دنیای معنوی در اعماق موسیقی هستند.»
آلبوم جدید گروه “Painting With ” از نهضت هنر پست مدرن الهام گرفته که امسال صدمین سالگرد خود را جشن میگیرد و از مخاطبان خود میخواهد تا دنیا را از طریق سادگیهای انکارناپذیر دنبال کنند. اگر آلبوم ۲۰۱۲ آنها Centipede Hz مجموعهای گردآوری شده از نمونهها و فیلترهای وکال بود که باعث هیجان بیش از حد شنوندهها میشد در عوض “Painting With ” بیشتر تکیه دارد بر بافتها و بیتهای مینیمال تا بتواند بی هیچ درنگی از ابتدای کار آشنا، راحت و نیز سرگرم کننده به نظر برسد.
همهی آهنگها کوتاه و با تمپوی بالا هستند و خیلی بدوی و خام به نظر میآیند و این بازگشت به آن چیزی است که گروه در ابتدای حرفه خود به آن منتسب بود. “FloriDada” آهنگ سینگل اول آلبوم دارای یک بیت ابتدایی با ریشههایی در آلبوم ۲۰۰۴ آنها Sung Tongs است. از طرف دیگر این آلبوم نه تنها بر روی استایل و نوای موسیقی که مشخصه گروه است تمرکز کرده، بلکه بر روی ذهنیت و بینشی که خوانندهها را راهنمایی میکند نیز تمرکز داشته است. Avey Tare در یک مصاحبه با مجلهی موسیقی آنلاین Pitchfork اعلام کرده است که این آهنگ یک واکنش به منفی گرایی و رفتارهای جداطلبانه است که به نظر میرسد از نظر اجتماعی و روانشناسی به هم وابستهاند. این آهنگ دنیایی متحد بدون مرز و فرهنگهای متحد را ترویج میکند. این بینش با هم بودن و اتحاد فقط جنبه کلاممحور ندارد؛ بلکه در کل آلبوم اعضای گروه Avey Tare و Panda Bear صدای خود را به صورت هماهنگ با هم پوشش میدهند و به شکل یک فعل و انفعال، پرسش و پاسخ ارائه میکنند. اگرچه این افکت ممکن است در ابتدا باعث شود حواس شنوندهها پرت شود؛ اما به مرور متفکرانه و طبیعی و گاهی هراسآور به نظر خواهد رسید. در ترک “Hocus Pocus” دو خواننده خیلی جزئی کلمات را میخوانند و یک افکت اکویی عجیب را ایجاد میکنند. در قسمت همخوانی صدای آنها به صورت سرود درمیآید و یک حالت عاطفی پرسش و پاسخ را تداعی می کند. “Vertical” یک افکت چرخشی در صدای خوانندهها – که به نوبت میخوانند – ایجاد میکند و ظاهرا آنطور که از ترانه برداشت میشود، حس کوچک بودن در مقابل کهکشان را تداعی میکند. در آهنگ آخر آلبوم ” Recycling ” خوانند ههای گروه Avey Tare و Panda Bearتقریبا هر یک کلمه در میان را یک نفر از آنها میخواند و این طور به نظر میرسد که در آهنگ آخر پروسه تولید و ادغام صدای دو انسان به شکل یک موجودیت واحد در طول آلبوم تکمیل شده است. اگر بخواهیم صادق باشیم این افکتها تا اندازهای باعث ترس میشوند و گاهی گوش را خسته میکنند و اگر به این رویکرد ترکیب چند صدایی، زیاد دقت نکنید، ممکن است به صورت یک صدای واحد شنیده شود و مانند این است که مثل توپ پینگ پنگ هر خواننده صدای خود را به دیگری پرتاب میکند.
برای رکورد این آلبوم گروه جهت ارائهی افکت آب، با آوردن استخرهای کوچکِ بازی به داخل استودیو و انداختن تصویر دایناسورها بر روی دیوار با استفاده از پروژکتور و کم کردن نورها و روشن کردن شمع، خود را به دورههای بدوی و ماقبل تاریخ برده است. در واقع ترانهها، با ایدههای الهام گرفتهی گروه از دورههای ماقبلِ تاریخ، داینوسورها و نقاشیهای غارنشینها سروده شده است.
“Painting With” گاهی اوقات شبیه یک پروژه ساختمانی است: هر صدا با دقت تمام ساخته شده است و هر ثانیه از آلبوم با یه چیزی پر شده است و مانند این است که گروه نگران این بوده است که خودشان یا مخاطبها، حوصلهشان سر برود. البته شاید آهنگهای – “Golden Gal”، “Recycling” – فرصتی برای نفس کشیدن ایجاد کنند.
شاید بتوان این تصور را که “Painting With ” و “Centipede Hz ” نشان از یک پایان باشند یا حداقل یک آرامش قبل از پایان را پذیرفت. پانزده سال طولانیتر از آن چیزی است که بسیاری از گروهها در صنعت موسیقی دوام بیاورند. بخشی از تصویری که برخی افراد راجع به Animal Collective دارند عبارت از سه یا چهار نفر عضو بود که برای انتشار کارهای خود تا حد جان خودشان را به زحمت میانداختند. اما اکنون آنها والدینی هستند که در مناطق مختلف و پستی زندگی میکنند و بیشتر به دنبال رسیدگی به کارهای شخصیِ خود هستند. آلبومهای سولوی Panda Bear دلیلی بر این ادعا است. آن زمان که گروه پیشروی یک موسیقی مستقل بودند به نظر رو به زوال رفته است. بزرگترها به شما خواهند گفت که هیجانانگیزترین قسمت دیدن این گروه به طور زنده، شنیدن آهنگهایی بود که ماهها و بعضا سالها قبل از آنکه به صورت آلبوم بیرون آمده باشند، روی صحنه اجرا میشد؛ برای مثال آلبوم Feels قبل از اینکه کسی خبر داشته باشد چنین چیزی وجود دارد، در رستورانهای Charlottesville ویرجینیا شنیده میشد و یا آهنگ “Banshee Beat” خیلی زودتر از موعد در کلوبهای شبانهی نیویورک شنیده میشد. توصیف آن لحظهها خیلی سخت است؛ اما مانند این بود که از یک راز خبردار شده باشی. اکنون زمانه عوض شده و پای زندگیها در میان است. این اولین بار است که گروه برای ضبط “Painting With” مستقیم پریده داخل استودیو و آن را پیش برده است. برای کار میتوان برنامه ریزی کرد؛ اما سحر و جادو نه!
دیدگاه شما