رسانه نوا – موبی پس از انتشار دو آلبوم با حالوهوای پانکیِ خشمگین که با گروه وید پاسیفیک کر کار کرده بود به آنچه واقعا خوب انجام میدهد بازگشته است؛ یعنی فضاهای الکترونیک سرزنده و پراحساسات.
اگر آلبومهای ویپیسی (وید پاسیفیک کر) نمایش بیرونی خشم و ناامیدی موبی از انتخابات ریاستجمهوری در سال ۲۰۱۶ بود آلبوم «همهچیز زیبا بود و هیچ مشکلی وجود نداشت» واکنش افسردگیزده و درونگرایانه او به سقوط اجتماعیِ ناشی از این انتخابات است. آلبوم علیرغم حالوهوای مالیخولیایی که آن را در خود غرق کرده همچنان مجموعۀ زیبایی است که عمدتا در تریپهاپ و ماحصلِ آن پیش از هزارۀ سوم ریشه دارد و چند نشانه از لحظات آرامتر آلبوم Innocents (2013). «همه چیز زیبا بود…» در قطعۀ Like a Motherless Child (قطعۀ سوم) به لحظات پرانرژی و پرشور آلبوم Play (1999) نزدیک میشود؛ قطعهای که راکل رودریگز خوانندۀ مهمانِ آن است و تفسیری از فضای سیاهان جنوب ارائه میدهد. او میخواند: «گاهی حس یک کودک بیمادر را دارم». غیر از آن، آلبوم «همه چیز زیبا بود…» بیشتر در مسیر نقاط برجستهتر آلبوم Play مثل قطعات Why Does My Heart Feel So Bad، My Weakness و Porcelain حرکت میکند. فضای تیره و تار آلبوم انعکاسدهندۀ نوعی تردید است و روی بخش اعظم آلبوم سایهای جدی و محزون میاندازد. قطعۀ Welcome to Hard Times گرووی هیپنوتیزمکننده را میسازد که بهترین جای تجربهاش زمانیاست که درحال نوشیدنِ آخرین لیوان خود پیش از پایان یافتنِ جهان هستید درحالیکه قطعۀ The Sorrow Tree سعی میکند با تپش خود اضطراب و تنش تولید کند. قطعۀ The Middle Is Gone –تعمقی غمزده دربارۀ زندگی و اشتباهات گذشته– کاملا خالی از امید است و موبی در آن با چنین عباراتی سوگواری میکند: «هرگز آزاد نخواهم بود/ همیشه گرفتار چیزی خواهم ماند که هرگز نخواهم بود». با این حال، در لایۀ زیرین همۀ اینها گرمایی است که کورسوی امیدی را نوید میدهد. موبی در قطعۀ This Wild Darkness به دنبال دلیلی برای ادامهدادن است. در ترجیعبندهای این قطعه صدای خوانندۀ پسزمینه را میشنویم که میگوید: «در این تاریکی/ راهم را روشن کن» و این راهِ زیبایی برای هدایت مخاطب به پایان آلبوم است. گویی موبی مخاطب را به آغوش امنِ موسیقایی خود میخواند. در واقع او خود نیز پس از چنین آلبوم تلخ، غمگین و اعترافگونهای به این آغوش نیاز دارد.
دیدگاه شما